حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب در همایش ملی «مبانی گفتوگو و راهکارهای عملی وحدت اقوام و مذاهب» که 28 آبانماه در دانشگاه ارومیه برگزار شد، ضمن اشاره به مضمون آیات 24 و 25 سوره سبأ گفت: مبانی گفتوگو و راهکارهای عملی یکی است. اگر مبانی گفتوگو را پیدا کنید که مبنا برای ما مسلمانان، قرآن است، به دومی یعنی راهکارهای عملی هم میرسیم. مشکل اصلی در ایجاد وحدت، خودبرتربینی ما است. ما خود را حق و دیگران را ناحق میدانیم، لذا به نتیجه نمیرسیم. ما دیگران را به هیچ میانگاریم و اگر در تعارف و تشریفات، دم از وحدت بزنیم، باز در عمل اینگونه نیستیم. بنده افتخار میکنم که سی سال است این مشکل را برای خودم حل کردهام. مشکل گفتوگو، بغض، کینه، عداوت، حسد و خوبرتربینی در دل انسانها است. مشکل ادیان در آسمانها نیست بلکه در وجود افراد بشر است.
وی افزود: دعوت به وحدت، سختترین کار است. با گفتار تنها نمیشود. هرکس وارد این میدان میشود، باید بهایش را از آبرو و عمر بپردازد. با سخنرانی، سازشکاری، مصالحه و ترس و واهمه وحدت انجام نمیشود. شهید شوشتری وسط معرکه وحدت به شهادت رسید. من از خدا شهادت میخواهم و میخواهم وسط معرکه وحدت، نقد جانم را بدهم تا بدانم در این کار صادق هستم. این کار، کار سادهای نیست و با اجلاس و سمینار و تعارف و تشکیلات، بدون حل کردن مشکل دل خودمان، وحدت پیش نمیآید.
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ». ما و شما یا بر حقیم یا بر ضلالت. ای گروه مقابل! روز قیامت از جرم ما سؤال نمیکنند و از عمل شما از ما سؤال نمیکنند. وقتی این ادب را پیدا کردیم، مشکل وحدت هم حل میشود. در قرآن به خود جرم منتسب میکند ولی به طرف مقابل، عمل نسبت میدهد و به او اهانت نمیکند. مبانی گفتوگو را باید از قرآن گرفت. هرکس خودش را آماده نکرده است، واقعاً شرکت در این قبیل جلسات برایش گناه است. اگر کسی هنوز دیگران را انسان نمیداند و باطل میداند و حرف امیرالمؤمنین را قبول ندارد که به مالک فرمود ای مالک وقتی به مصر میروی، همه مصریان مسلمان نیستند. آنان یا برادر دینی تو هستند یا همزاد تو هستند در خلقت، در این جلسات شرکت نکند. اگر هنوز حاضر نیستیم برای وحدت مایه بگذاریم، وارد میدان نشویم.
ریاست دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه گفت: اهلسنت و شیعه افراد یک خانواده هستند. علامه طباطبایی میگوید تفسیر «ان الدین عند الله الاسلام» یعنی دین در پیش خدا، تسلیم شدن در برابر خدا است، لذا پیروان مسیحیت، یهودیت و اسلام، تسلیم خدا هستند. پدرشان ابوالانبیا ابراهیم(ع) است. ایمان به ادیان قبلی جزو اعتقادات ما است، چون در سوره چهارم بقره چنین آمده است: «وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ». ما حتی نباید با بودایی احساس دوگانگی کنیم. میگویند بعضی هندوها به مسلمانان حمله میکنند، ولی مگر در عراق یا دیگر نقاط، مسلمان با مسلمان جنگ نمیکند؟ شیعه با سنّی جنگ نمیکند؟ جوهر ادیان همچون دین هندو، کشتار نیست. کشتار توسط هرکسی ممکن است اتفاق بیفتد ولی جوهر دین، جوهر گفتوگو است.
وی در پایان گفت: کسانی که میخواهند رهبری این جریان را بر عهده بگیرند و پیشقراول و آغازگر و دنبالهروی گفتوگو و در آن نقشآفرین باشند، اول باید مشکل خود را حل کنند. اگر مشکل سینه خود را حل نکردید، در این جلسات وارد نشوید. با نفاق در این جلسات نیایید. اگر هنوز دیگران را انسان نمیدانید و برای آنها ارزش انسانی قائل نیستید، پای در این جلسات نگذارید. از سمینار و گفتوگو خسته شدیم چون عمل ندیدیم. یک بار در اجلاس شرکت کنید و یک گام عملی بردارید. یک بار در اجلاس شرکت کنید و یک اقدام عملی کنید و یک مانع را از سر راه بردارید. در عین حال که نفس اجلاس و نشست بسیار مهم، مفید و مؤثر است و همان هم اراده و بها پرداختن میخواهد و سختیهایی دارد، اما به دنبال هر اجلاس و گفتوگویی، اقدام عملی انجام دهیم.