با سخنرانی دکتر شکری فومشی برگزار شد

نشست علمی فرشتگان جادوستیز و فرستادگان غول کُش در تورفان (پرتوی نو بر فرشته شناسی مانوی بر اساس متون نیایشی و جادویی محفوظ در مجموعه برلین)

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب با سخنرانی دکتر شکری فومشی نشست علمی فرشتگان جادوستیز و فرستادگان غول‌کُش در تورفان (پرتوی نو بر فرشته‌شناسی مانوی بر اساس متون نیایشی و جادویی محفوظ در مجموعه برلین) برگزار شد.

این نشست از سوی پژوهشکده ادیان و مذاهب روز چهارشنبه 22 آذر 96 از ساعت 12:30 الی 14:00 در سالن امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار گردید.

مهمترین مطالب مطرح شده از سوی دکتر فومشی در این جلسه به شرح زیر است:

میان دست‌نویس‌های مانوی تورفان محفوظ در مجموعه برلین بیش از بیست قطعه وجود دارد که در آن‌ها از فرشتگانی یادشده که اغلب آن‌ها، به دلیل کمبود شدید مدارک، در تحقیقات پژوهشگران مطالعات مانوی گمنام‌اند. در اینجا در باب همه فرشتگانی که در دست‌نویس‌های مانوی یافتیم، سخن خواهیم گفت، مقاله‌ای که اغلب مطالب آن برای نخستین‌بار مطرح می‌شود. اصلِ نام هیچ‌یک از این فرشتگان، ایرانی به نظر نمی‌رسد، اگرچه ممکن است «نرسوس» (nrsws) با «نرسه» (نریوسنگ) مقایسه شود. پیشوند bar- بر سر برخی از این اسامی مانند «بَرزَکاه» (brzqʾẖ) سامی، پسوند -ws، مثلاً در «نرسوس» (nrsws) یونانی و پسوند -yl برای نمونه در «گبرائیل» (gbrʾyl) سامی است. این اسامی به همان جامعه‌ای تعلق دارند که خودمانی در فضای فرهنگی و دینی آن پرورش‌یافته بود. بنابراین، تصور نمی‌کنم این فرشتگان در تحولات بعدی کیش مانوی واردشده باشند؛ اینان جزء پیکره اصیل کیشی بودند که زمانی خودمانی در آثار آرامی‌اش در باب آنان نگاشته بود. برخی از شخصیت‌هایی که نامشان در متون جادویی در کنار نام فرشتگان ذکرشده، ممکن است فرشته نباشند.

نخستین چیزی که از بررسی متون جادویی تورفان در ذهن متبادر می‌شود این است که شخصیت‌های آن‌ها، چه فرشتگان و چه دیوان و غولانش، به کتاب غولانمانی که تحت تأثیر شدید کتاب غولانِ حنوخی (از اسناد قُمْران بحرالمیت) بوده، بسیار نزدیک‌اند. ازاین‌رو، انتظار می‌رود برخی زوایای مبهم کتاب غولان، چه مانوی و چه یهودی، از طریق این قطعات مانوی تفسیر شود. این متون مانوی تحت تأثیر کتاب حنوخ هستند، همان‌گونه که در اوراق تورفان آشکارا به وجود «دست‌نبشته حنوخ» میان مانویان نیز اشاره‌شده است. این مانویان لزوماً مانویان تورفان نیستند، چراکه به نظر می‌رسد اصل قطعات موجود به صدر مانویت یعنی به عصر خودمانی بازمی‌گردند. از همین روست که این پرسش مهم است چرا متون جادویی و طلسم‌های مانوی، به‌جز قطعه M1202 به پارتی (که تحت تأثیر سنت بودائی از یَخشَه‌ها، راخشَسان و بُتان تاریک یاد می‌کند)، جملگی به فارسی میانه هستند. زیرا این دسته از متون پیش‌ازاین‌که مانویان در خراسان و ماوراءالنهر مستقر شوند، تدوین بوده‌اند. متن‌های جادویی موجودِ مانوی در ایران و ماوراءالنهر ترجمه و استنساخ شده‌اند. نه‌تنها بافت کهن این متون، این واقعیت نیز که قریب به‌اتفاق آن‌ها به فارسی میانه هستند نشانه قدمت و اصالت نظام جادویی مانوی به شمار می‌رود.

این قطعات تورفان، به‌جز قطعه سغدی M6330، جملگی متون جادویی و همه فرشتگان مذکور در آن‌ها نیز ضدافسون و جادوستیز و دیوکُش‌اند. اینان در متون به نامْ فراخوانده شده‌اند تا به هنگام بروز بیماری و درد که از سوی دیوان، دروجان و یَخْشَه‌ها برانگیخته می‌شدند، در کنار مؤمنان باشند و با شکستن طلسم از آنان محافظت کنند. نیرنگ‌ها و وِردهایی که به این فرشتگان اختصاص یافته بیشتر محافظ مؤمنان از پلیدی‌های طبیعی و روحی هستند تا این‌که نقشِ بندهشنی و مینوی داشته باشند. ساختار این وردها فوق‌العاده به وردهای آرامی همانند است.

در اینجا بیست‌وشش فرشته بازشناسی شده که در میان آنان پنج فرشته از همه مهم‌ترند: یاکوب، میخائیل، گبرائیل، سَرائیل و روفائیل. اینان، فرشتگان دفاع و برکت و اقبالِ نیک و شفا هستند. فرشتگان دیگر، عبارت‌اند از: نرسوس و نستیکوس که ازنظر اهمیت در جایگاه دوم قرار دارند. آنگاه، برسیموس، کفتینوس، برزکاه، نوخائیل، بوبو، مومین، ایلمون و دیگران می‌آیند که آگاهی‌مان درزمینهٔ برخی از آن‌ها تقریباً هیچ است. خویشکاری هیچ‌یک از فرشتگان مانوی هم‌ارز کارکرد همنام‌شان در اساطیر بابلی، یهودیت یا مسیحیت نیست؛ کاملاً طبیعی است کهمانی «می‌بایست» در استفاده از این سامانهٔ فکری دخل و تصرف کرده باشد. این فرشتگان جملگی رزمجو هستند، چراکه هماره در نبرد با دیوان‌اند. یاکوب سردار فرشتگان است. اصلِ نام هیچ‌یک از این فرشتگان، ایرانی نیست؛ مانویان شرق (حتی مانویان چینی) عیناً فرم اصیل آرامیِ مأخوذ از طرفمانی را پذیرفته‌اند. از میان متون چینی مانوی، فقط متن نویافته چینی در شیاپو است که پرتوی نو بر فرشته‌شناسی مانوی در چین می‌افکند. فرشتگان در اینجا، مطابق با فرهنگ چینی، گاهی شاهان آسمانی به شمار رفته‌اند.

مقاله من به تشخیص هویت برخی فرشتگان می‌پردازد. ارسوس و مرسوس همان نرسوس هستند و برسیموس همان بلسیموس در متن یونانی مانوی کُلن. کفتینوس احتمالاً «فرشته (حرف) کاف»، حرف معجزه‌گرِ آفرینش، است. تصور می‌کنم بوبو و مومین و ایلمون اصلی بابلی دارند.

در اینجا ما به رفع سوءتفاهمی نیز پرداخته‌ایم که بنابر آن‌همه شخصیت‌های فراخوانده‌شده در متونی که عنوان «فریادخواهیِ/ استغاثه به فرشتگان» دارند، فرشته‌اند؛ مقاله نشان می‌دهد که برخی از اینان غول، شاه، قهرمان یا پیامبرند نه فرشته. اهرندوس، اَئورِنتِس بودائی است و سیت همان شیث. فریدونِ افسون‌گشا، شخصیتی که از گنجینه فرهنگ ایرانی اقتباس‌شده، آشکارا شاه است. در متون جادویی مانوی دو ایزد، ئیل (لقبی برای فرستاده سوم) و روح زنده (مهرایزد)، نیز به یاری خواسته‌شده‌اند. در اسطوره بندهشنی مانوی، نبردهای این دو ایزد با دیوان معروف است.

مقاله به‌درستی نشان می‌دهد که اتنبیش، برخلاف برخی دیدگاه‌ها، قابل قیاس با هوبابیش نیست؛ اتنبیش مانوی بازتاب متأخری از اوتناپیشتیم بابلی است و هوبابیش (hwbʾbyš) همان هوبابِش/ هوبابیش (ḥwbbš) در کتاب غولانِ قمران است. احتمال داده‌اند هوبابیش عبری و مانوی در اصل هومبابای بابلی است که از او در کنار نام گیلگمش در کتاب غولان یادشده است. مانی که کتاب غولان خویش را بر اساس کتاب غولان حنوخی نوشت، قطعاً با اساطیر موطن خویش بابل و داستان توفان و حماسه گیلگمش آشنا بوده است. مدارک مانوی گویای آن‌اند که مانویان از آتالیا (با اصلی احتمالاً سریانی)، که در مقام یک اژدها و عامل گرفتگی خورشید و ماه می‌توانست روی سعد و نحس شدنِ امور تأثیر بگذارد، تبری می‌جستند.

برجسته‌ترین بیماری در متون جادویی مانوی که مؤمنان مانوی می‌کوشیدند با فراخوانی فرشتگان بلاگردان و اورادی شمنی به دفع آن بپردازند، تب است. بسیار چشمگیر است که تب مهمترین عارضه اهریمنی هم در داستان گیلگمش است و هم در کتاب غولان. اکنون شاید بتوانیم دفاعیه مانی نزد بهرام یکم شاهنشاه ساسانی را بهتر درک کنیم که بدو گفت: «من به شما هیچ بدی نکردم؛ چه، همیشه کرفه کردم به شما و خاندان شما؛ و بسیار و فراوان بنده شما که من دیو و دروج از آن‌ها ببردم و بس بودند که از بیماری خیزاندم و بس بودند که تب و لرز چندساله از آن‌ها دور کردم و بس بودند که به مرگ آمدند.

این تحقیق، همچنین، نشان‌دهنده این واقعیت است که باورهای کافرکیشی و سنّت‌های کهن بابِلی تا چه حدّ در شکل‌دهی به اندیشه‌های بنیادینِ بنیان‌گذار کیش مانوی، که تاکنون بسیار اندک بدان توجه شده، تأثیر گذاشته است.

مطالب مشابه