جامعۀ بدون مرز و قضاوت‌های اخلاقی: نگاهی به مسئلۀ ترویج گیاهخواری در جامعه

تاریخ انتشار:

مرزبندی‌های اخلاقی و دینی لزوماً به معنای تقبیح و بی‌اخلاق دانستن افراد نیستند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ در پی انتشار یادداشتی از دکتر مهراب صادق‌نیا با عنوان«مرزبندی‌های خشونت زا» احمد سواری دانشجوی دکتری دین پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی به نقد برخی دیدگاه‌های مطرح شده در این یادداشت پرداخته است.

متن یادداشت این پژوهشگر حوزه دین شناسی با عنوان «جامعۀ بدون مرز و قضاوت‌های اخلاقی: نگاهی به مسئلۀ ترویج گیاهخواری در جامعه» به شرح زیر است:

به تازگی یادداشتی از استاد ارجمند، جناب دکتر مهراب صادق نیا در سایت دانشگاه ادیان با عنوان «مرزبندی خشونت زا» در نقد گیاه‌خواری منتشر شده است. ایشان در این یادداشت بیان کرده‌اند:
«بدترین و خطرناک‌ترین مرزهایی که شهروندان یک جامعه را از هم جدا می‌کند، مرزبندی‌های اخلاقی و دینی است. وقتی یک کار، “غیراخلاقی” و یا “غیردینی” توصیف شود، معنای‌اش این است که کسانی که آن کار را انجام می‌دهند، بی‌اخلاقی و بی‌دینی می‌کنند. توصیف یاد شده آشکارا جامعه را به دو گروه “اخلاقی/دینی” و گروه “بی‌اخلاق/ بی‌دین” تقسیم کرده و به صورت طبیعی دسته‌ی دوم را در معرض خشونت قرار می‌دهد. برای نمونه، کسانی که می‌کوشند گیاه‌خواری را بر مبنای استدلال‌های اخلاقی توصیه کنند، گوشت‌خوارها را به “بی‌اخلاقی” متهم می‌کنند؛ توصیف آزاردهنده‌ای که ممکن است سبب رنج و رنجش غیرگیاه‌خوارها شود. در حالی که برای دفاع از گیاه‌خواری و ترجیح آن بر گوشت‌خواری می‌توان به برخی استدلال‌های عقلانی و عقلایی استناد کرد.»

پیرامون مطالب ایشان ملاحظاتی در خصوص مسئله «مرزبندی» و «چند دستگی» و «خشونت‌زایی» در جامعه به نظر می‌رسد که قابل طرح است:
1.¬ سخنان ایشان جرقه‌ای برای طرح چند پرسش‌ در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند. از جمله اینکه پیامبران الهی که نخستین مرزهای اخلاقی و دینی را ترسیم کردند، چه نقشی در این میان ایفا می‌کنند؟ آیا تلاش مکاتب اخلاقی، فقهی و حقوقی برای تبیین باید و نبایدها را نیز باید در جهت «مرزبندی» و «خشونت‌زایی» دانست؟
تأمل در این قبیل پرسش‌ها، دریچه‌ای به سوی واکاوی ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های مفاهیمی همچون «مرزبندی»، «اخلاق»، «دین» و «خشونت» می‌گشاید. مرزبندی‌های اخلاقی و دینی نیز در همین راستا شکل می‌گیرند و لزوماً به معنای تقبیح و بی‌اخلاق دانستن افراد نیستند.
2. ایشان در بیان این مطلب که «وقتی یک کار، غیراخلاقی توصیف شود، معنایش این است که کسانی که آن کار را انجام می‌دهند، بی‌اخلاقی می‌کنند،» ظرافتِ تفکیکِ «قبح فعلی» و «قبح فاعلی» را از نظر دور داشته‌اند. چه بسا فعلی ذاتاً قبیح، اما فاعل آن معذور باشد و بالعکس؛ در واقع، رابطه میان قبح فعلی و قبح فاعلی، عموم و خصوص من وجه است.

3. استاد مدعی است تلاشِ گیاهخواران برای به چالش کشاندن گوشتخواری «آشکارا» به دوگانگی در جامعه دامن زده است. به نظر می‌رسد برای اثبات این ادعا ارائه گزارشی از پژوهش‌های مرتبط با این موضوع که نشان دهد تلاش گیاهخواران موجب دو دستگی یا چنددستگی خشونت زا شده است، ضروری است.

4. از سوی دیگر بر فرض صحت ادعای ایشان هر دوگانگی یا چندگانگی در جامعه، لزوماً خطرناک و خشونت‌زا نیست. چه بسا این‌گونه تنوع‌ها، پویایی و تنوع و تکثر مطلوب در جامعه را به ارمغان بیاورد. علاوه بر این اگر ایشان مدعی‌اند دوگانگی به خشونت دامن می‌زند سخن خود جناب دکتر صادق نیا نیز مشمول این ادعا خواهد شد و به تفرقه در جامعه دامن می‌زند. در واقع سخن ایشان «خودشکن» است؛ چرا که بخشی از جامعه، گیاهخوارانی هستند که تلاش می‌کنند فعل گوشتخواری را از نظر اخلاقی به چالش بکشانند و (نه لزوماً گوشت‌خواران را) و استاد صادق نیا فعل و تلاش آنان را تقبیح می‌کنند.

5. ایشان می‌فرماید برای دفاع از گیاهخواری بهتر است که استدلال عقلایی و عقلانی ارائه داد. در پایان حضرت استاد و خوانندگان محترم را به خواندن این استدلال ساده در دفاع از گیاه‌خواری دعوت می‌کنم:
الف) مصرف گوشت از جمله نیازهای ضروری انسان‌ها نیست و مصرف گیاهانِ متنوع و کافی هم ضامن سلامتی انسان است و هم بقا و تولید مثل او را به خطر نمی‌اندازد.
ب) مصرف گوشت مستلزم سلب حیات و تحمیل درد غیرضروری به موجودات دارای سیستم عصبی می‌شود.
ج) هر فعلی که موجب تحمیل درد غیرضروری به موجودات دارای سیستم عصبی بشود، اخلاقاً نارواست.
نتیجه: مصرف گوشت اخلاقاً نارواست.

مقدمۀ (الف) گزاره‌های علمی است و سازمان جهانی بهداشت آن را تأیید کرده است. در توضیح مقدمۀ (ب) باید گفت که گیاهان فاقد سیستم عصبی مرکزی هستند و فرایند ادراکِ درد برای این موجودات زنده وجود ندارد. از طرفی مطالعاتِ علمی جدید نشان می‌دهد که هر چقدر سیستم عصبی حیوانات پیچیده‌تر باشد، شدتِ درد هم بیشتر می‌شود. پستاندارانی مانند گاو و گوسفند با سلسله پیشرفته‌ای از اعصاب، درد بیشتری را نسبت به موجودات آبزی مانند میگو و برخی ماهی‌ها هنگام مرگ تجربه می‌کنند؛ بنابراین در مواردی که گوشتخواری برای فردی ضروری تلقی بشود، مصرف حیواناتی با سیستمِ اعصابِ ابتدایی‌تر، اخلاقاً ترجیح دارد. مقدمۀ (ج) گزاره‌ای اخلاقی است که با قید «غیرضروری» با شهود اخلاقی ما سازگار است.
بنابراین اگر هر سه مقدمه صادق باشد، لاجرم نتیجه نیز صادق است.

به نظر می‌رسد گیاهخواری نه تنها منجر به خشونت در جامعه نمی‌شود، بلکه وظیفه‌ای اخلاقی است و همه افراد دغدغه‌مند و مشفق در جامعه باید در جهت ترویج آن کمک کنند. ناهمدلی بسیاری از افراد جامعه با گیاهخواری، به علت عادت به گوشتخواری و ناآگاهی از پیامدهای اخلاقی آن است. گیاهخواری علاوه بر دلایل اخلاقی در جهت کم کردن درد حیوانات، دلایل اقتصادی، دلایل بهداشتی، دلایلی برای حفظ محیط‌زیست و حتی دلایل دینی نیز دارد که در جای خود می‌تواند بحث شود و گیاهخواران می‌توانند با اتخاذ هر کدام از دلایل قانع کننده، به ترویج گیاهخواری در جامعه کمک کنند.
با احترام به نظر استاد گرامی‌ دکتر صادق نیا، همان‌طور که همواره بر اهمیت نقد تأکید کرده‌اند، این یادداشت و نقد نیز در همین راستا نگاشته شده است.


1.¬ رژیم گیاهخواری اگر به درستی برنامه ریزی شده می‌تواند برای سلامت و پیشگیری از بیماری‌های مزمن مفید باشد و می‌تواند برای افراد در تمام مراحل چرخه زندگی مناسب باشد. https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/27886704/ https://iris.who.int/bitstream/handle/10665/349086/WHO-EURO-2021-4007-43766-61591-eng.pdf?isAllowed=y&sequence=1

2. https://link.springer.com/article/10.1007/s00709-020-01550-9
مقاله فوق منتشر شده در سال 2020 به بررسی یافته‌های علمی نوینی می‌پردازد و نشان می‌دهد در حالی که گیاهان به محرک‌هایی مانند نور، لمس و تغییرات محیطی پاسخ می‌دهند، ساختارهای عصبی مرتبط با احساس درد در آنها وجود ندارد.