به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از ایکنا، عباس خامهیار؛ معاون فرهنگی، اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی به مناسبت سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نوشت: حاج قاسم پس از شهادت، سردار دلها شد. شهادت، مکتب حاج قاسم را ماندگار کرد. امروز صدای آزادگان به خوبی شنیده میشود که با افتخار فریاد میزنند: «سلیمانی از ماست!».
مکتب سلیمانی الگویی از قهرمان واقعی برای نسل جوان امروز است و به همین دلیل نام شهید سلیمانی همچنان لرزه بر تن دشمن میاندازد؛ مکتب سلیمانی قدرت نرمی است که به تمامی نسلها درس فداکاری، جهاد، عزت، آزادگی و معنویت میبخشد.
غم و اندوه تجسم یافته در دیدگان دوستداران و عاشقان حاج قاسم، انعکاس فوران احساسات مختلف است؛ غم و اندوه، میل به انتقام، صبر، رضایت به مقدّرات الهی و خشنودی از افتخار شهادت که نصیب سردار عزیزمان شد تنها نصیب بندگان خاص خدا میشود.
سردار سلیمانی دلاورمردی بود که ملت ایران به داشتنش و افتخارآفرینیهایش میبالد. این احساسات حسینی ناشی از شهادت سردار دلها، نه تنها ملت ایران بلکه تمام آزادیخواهان جهان را متحد کرد.
امروز انگشتر سلیمانی به قطعه مقدسی تبدیل شده است که همه آزادی خواهان از آن تبرک میجویند؛ همانگونه که خود از نگین عقیقی که همواره در دستان خود بود، تبرک میجست.
در چهارمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، مستضعفان جهان با شهید سلیمانی تجدید عهد میکنند و با افتخار فریاد میکشند: همه ما قاسم سلیمانی هستیم و همه ما رهروان مکتب او. اما به راستی معنای عبارت «همه ما قاسم سلیمانی هستیم» چیست؟
حاج قاسم پس از شهادت، سردار دلها شد. شهادت، مکتب حاج قاسم را ماندگار کرد. امروز صدای آزادگان به خوبی شنیده میشود که با افتخار فریاد میزنند: «سلیمانی از ماست!»
امروز نام حاج قاسم لرزه بر اندام دشمنان میاندازد. زیرا شخصیت او جامع ابعاد نظامی، جهادی، دیپلماسی، معنوی و انسانی بود. قاسم سیلمانی همان دلاورمردی است که هم لباس رزم بر تن میکند و در دفاع از مقدسات و وطن وارد میدان میشود و هم در واردات دارو و کالاهای مورد نیاز، میهن خود را یاری میدهد؛ میهنی که از محاصره ظالمانه رنج میبرد. او همان دلیری است که همچنان یاور مظلومان و مستمندان است و در گردهمایی اربعین همه ساله با پاهای برهنه وارد صحنه میشود.
فروتنی و بیرغبتی به لذتهای دنیوی و شهرت تنها گوشهای از بزرگمنشی این شهید والامقام است. برخی ویژگیهای شخصیتی، ازجمله داشتن روحیه ایثار، اخلاص، شجاعت و بزرگمنشی سیره زندگی او را الهامبخش و مکتب او را جاودانه کرد. او مردی بود که از همرزمان خود میپرسید: از شما سؤال میکنم آیا من در ذهن شما آدم خوبی هستم؟ او کسی بود که در وصیت خود برای همسرش نوشت: قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم و بر آن سنگِ قبر تنها کلمه «سرباز قاسم سلیمانی» بنویسید نه عبارتهای عنواندار.
عشق و وفاداری به عهدی که حاج قاسم با خدا بسته بود باعث شد به مرتبه شهادت نائل شود. شاخصه اصلی عشق و وفاداری او بیرغبتی به دنیا و دوری از هرچه غیر خدا بود. حاج قاسم با چشمانی اشکبار از این عشق سخن میگفت و آرزوی شهادت در این راه داشت.
این شهید والامقام شجاع و باغیرت و در عین حال مهربان و رئوف بود؛ حتی با سرسختترین دشمنان خود. وی پیش از ورود به نبرد با دشمنان، گزینه گفتوگو و مذاکره را در اولویت قرار میداد. این بزرگمرد اهل معنویّت و اخلاص و اخلاق بود. او مصداق بارز این آیه است که: {أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم} (در برابر کفّار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند).
این فرمانده و قهرمان بینالمللی حامی و یاور مستضعفان و ستمدیدگان بود. زنان و کودکان او را پدر خود میدانستند و مجاهدان او را الگوی اعلای قهرمانی، شجاعت و حماسهآفرینی میدانند.
به شهادت رسیدن سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمانشان پایان کار نبود، بلکه نقطه عطفی بود که معادلات منطقهای و بینالمللی را دگرگون ساخت. بهترین دلیل برای اثبات این مدعا، حالت بیثباتی و هرج و مرجی است که قدرتهای استکباری شاهد آن هستند؛ آنانی که فرمانده سلیمانی آنها را در منطقه خوار و ذلیل کرد و تمامی توطئهها و طرحهای تجزیهطلبانه آنان را خنثی نمود. آنان شهادت سردار عزیزمان را جشن گرفتند و ادعا میکردند که جهان پس از شهادت این بزرگمرد در امان خواهد بود، اما «دست خدا بالای دست آنهاست» و امروز به خوبی شاهد آنیم که چگونه سحر و جادو دامن جادوگران را گرفت. آنان اکنون دریافتند که تأثیر قاسم سلیمانیِ شهید از قاسم سلیمانی زنده بسی خطرناکتر است!
نام و یاد سردار سلیمانی در تاریخ ماندگار و درخشان میماند؛ زیرا که مکتب سلیمانی چتری به گستردگی همه آزادگان و آزادیخواهان دنیاست.