دانشکده عرفان برگزار می کند.

نشست علمی:”نقشبندیه مجددیه سیفیه “

تاریخ انتشار:

با حضور دکتر تاج گلدی کتوکی از خلفای طریقت نقشبندیه ایران

دانشگاه ادیان سالن شهید بهشتی شنبه ۱۶/۱۰/۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۰

مختصر مباحثی که در این جلسه بیان خواهد شد.ان شالله

در شناخت این طریقت به سه شخصیت و یا اگر بخواهیم بهتر و دقیق تر سخن بگوییم به سه جریان مهم باید پرداخته شود.
بهاءالدین نقشبند
محمد بهاءالدین نقشبند بخاری او را به نوعی باید بنیادگذار طریقت نقشبندیه دانست. البته برخی پژوهشگران ریشه و سابقه این طریقت را در سلسله خواجگان از زمان خواجه یوسف همدانی به بعد میدانند به ویژه که تاثیر خواجه عبدالخالق غجدوانی در این طریقت غیر قابل چشم پوشی است. در هر صورت بهاءالدین در محرم سال ۷۱۸ ه.ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد سه روز بعد از ولادت بهاء الدین جد او که از ارادتمندان طریقه خواجگان بود وی را نزد خواجه محمد بابا سماسی برد تا از او تبرک دریافت کند خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و سپس آداب طریقت را از سیدامیر کلال آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در صحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد در مورد رابطه بهاءالدین نقشبند و خواجه امیر کلال سخنان متعددی مطرح میشود ولی در هر صورت بهاء الدین صحبت مشایخی چون عارف دیگ ،گرانی قشم شیخ خلیل آتا و زیدالدین ابوبکر تایبادی را نیز دریافت مهمترین آثار او عبارتند از الاوراد البهائیه اوراد صغير، رسالة الواردات، دليل العاشقين حيات نامه در نصایح و مواعظ و خزینه لاسرار و كشف الاخفا علاوه بر این خواجه محمد پارسا سخنان بهاءالدین نقشبند را در رساله ای به نام
قدسیه جمع آورده است.
امام ربانی مجدد الف ثانی
شیخ احمد سرهندی بنیانگذار شاخه مجددیه نقشبندیه در جنوب آسیا شبه قاره هند بود سرهندی در خانواده ای علمی در پنجاب به دنیا آمد. پس از تحصیلات دینی در سن بیست سالگی عازم پایتخت گورکانیان ،آگرا شد و با علمای برجسته آن دربار ارتباط برقرار کرد وی سپس به راهنمایی پدرش عبدالاحد به آیین تصوف بازگشت و در شهر دهلی مرید شیخ نقشبندی باقی بالله شد و خلیفه او شد وی تعداد زیادی از شاگردان را در سرتاسر هند پذیرفت و از طریق نامه هایی که مکتوبات نامیده میشد با آنها در تماس بود سرهندی خود را به عنوان احیاگر هزاره دوم اسلام مجدد الف ثانی می دانست از این رو نام شاخه خود را نقشبندی مجددیه نامید او نسبت به دین الهی اکبر به شدت مخالف بود و سعی کرد با برقراری ارتباط با سیاستمداران دربار گورکانی آنها را نسبت به برحذر داشتن جهانگیر از بدعتهای پدرش ترغیب نماید. البته در مورد موفقیت و تاثیر گذاری او بر تغییر حکومت از تسامح اکبر تا تعصب اورنگ زیب نظرات و دیدگاه های مختلفی مطرح است مهمترین آثار او علاوه بر همان مکتوبات که بسیار مهم و مفصل است شامل؛ سه
رساله اثبات النبوه رساله در رد روافض و رساله تهلیلیه است.

آخوندزاده سیف الرحمان
آخوندزاده تعبیری برای علما و معلمین در آسیای میانه و افغانستان است؛ در مورد تاریخ تولد او بین سالهای ۱۳۴۴ یا ۱۳۴۹ ه.ق تردید وجود دارد و همین تردید در برخی تاریخ های مرتبط دیگر از جمله تاریخ فوت والدینش نیز دیده میشود تاریخ وفات او را ۱۴۳۱ ه.ق ثبت کرده اند در هر صورت او در ایالت ننگرهار افغانستان زاده شد و از قبایل ممهند پشتو که امروزه در پاکستان و افغانستان حضور دارند بود تحصیلات خود را در شهرهای مهم افغانستان و شبه قاره هند دنبال نمود. در نهایت او پس از تحصیل در نزد پدر و برادر بزرگتر و سایر شخصیتهای علمی دست ارادت به مولانا محمدهاشم سمنگانی داد ولی او ظاهراً صحبت مشایخ قادری چشتیه و سهروردی را هم داشته همین مساله منجر به این شده است که علی رغم تاکید شخصیتهای پیشین در طریقت نقشبندیه بر مساله خفی بودن ذکر ولکن در
آموزه های سیفیه از نوعی سماع و جهر در مراسم ذکر استفاده میشود.

 

لینک حضور مجازی:http://yun.ir/dxpsx1

مطالب مشابه