سومین جلسه از سلسله نشست‌های "عرفان و هنر"

ادبیات به مثابه هنر، در عرفان ابن عربی

تاریخ انتشار:

دکتر احسان جندقی

پنجشنبه ۱۴/ ۱۰/ ۱۴۰۲ دانشگاه ادیان و مذاهب سالن شهید بهشتی ساعت ۱۲:۳۰

مختصری از مطالیی که در جلسه بیان خواهد شد ان شاالله

چرا در مورد ادبیات و جایگاه آن به مثابه هنر کامل در
عرفان اسلامی صحبت می کنیم؟
برای شروع بحث دو پرسش اساسی مطرح میشود این دو پرسش چیستی چرایی و ضرورت این
بحث را آشکار میکند.
پرسش نخست این است که با همه گستردگی جغرافیایی که اسلام دارد و در طول تاریخ از زمان پیدایش اسلام؛ چرا در اسلام بیش از همه هنر ادبیات به ظهور رسیده است؟ هنر ادبیات بیشترین گسترش را در اسلام داشته نه به این معنا که این هنر در سایر تمدن ها و ادیان مورد توجه نبوده ولی گستره توجه اسلام و هنرمندان مسلمان به این هنر غیر قابل مقایسه با سایر تمدنها و ادیان است حتی سایر هنرها نیز در فرهنگ و تمدن اسلامی به نوعی در ارتباط با هنر ادبیات است حضور پررنگ کلمه و کلام در تزئینات معماری اسلامی
ارتباط این هنر با خوشنویسی و این مهم که حداقل تا قرن نهم هجری کارکرد هنر نگارگری مینیاتور) به عنوان حاشیه و برای تزئیین متون ادبی بوده تنها مصادیقی از اهمیت هنر ادبیات و
برتری آن نسبت به سایر انواع هنر در اسلام است.
چرا عارفان مسلمان در عرصه هنر بیش از همه به هنر ادبیات توجه
نموده اند؟ پیوند عرفان اسلامی و ادبیات به گونه ای است که برخی این دو را یکسان
پنداشته اند. بزرگترین آثار هنری در عرصه کلام و کلمه متعلق به عارفان و صوفیان است. سنای غزنوی عطار نیشابوری مولانا جلال الدین رومی شیخ محمود شبستری، ابن فارض در زبان عربی) یونس امره در زبان ترکی و …. همه نشانگر پیوند عرفان و هنر ادبیات هستند. آیا محدودیت های فقهی و تقابل با شریعت را میتوان تنها و یا اصلی ترین دلیل برای توجه کمتر به سایر انواع هنر در بین عارفان مسلمان دانست؟ مگر برای شعر و شاعری و ادب محدودیتها
نبوده اند؟ شاید بتوان دلیل دیگری برای اهمیت ادبیات شامل متون نظم و نثر پیدا نمود. این بحث در حوزه فلسفه انواع هنر جای میگیرد در طول تاریخ و بیش از همه در دوره معاصر در کنار پرداختن به چیستی و سوال از ماهیت هنر و زیبایی دقدقه دیگری که ذهن اندیشمندان حوزه هنر را به خود مشغول نموده پرسش از چیستی و جایگاه انواع هنر است. ما در بحث خود بر اندیشه های یکی از بزرگترین و تاثیر گذارترین عارفان مسلمان یعنی محی الدین ابن عربی هستیم. از ادبیات تعاریف مختلفی ارایه میشود و ما در اینجا از آثار ادبی تنها به آثار دارای ارزش
زیبای شناختی توجه میکنیم؛ یعنی اثری که دارای ارزش است.

 

لینک حضور مجازی رمز 22

مطالب مشابه