عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: پیامبر اکرم (ص) میخواهد کرامت انسانها محفوظ بماند. ایشان سعی میکند عیوب مردم را بپوشاند، خطاهای آنها را آشکار نکند و مصلحت عمومی جامعه را محفوظ بدارد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛حجت الاسلام والمسلمین مهراب صادق نیا در گفت وگو با شفقنا اظهار داشت: شاید بتوان گفت اصل دینداری و نزول وحی و رسالت پیامبر اکرم (ص) برای پاسداشت کرامت انسانی است. قرآن کریم می فرماید: «یاایها الذین آمنوا استجیبوا لله ولرسول اذا دعاکم لما یحییکم؛ ای اهل ایمان وقتی خدا و رسول شما را میخواند برای اینکه به شما حیات بدهد، دعوت را پاسخ دهید(قبول کنید)». بنابراین اصل آمدن دین و رسالت برای حیات بخشیدن به جامعه است. اما مگر جامعه آن روز مرده بود یا مردم مرده بودند که پیامبر (ص) بخواهد آنها را زنده کند؟ روشن است که مراد از «احیا»، احیای معنوی به معنای دادن کرامت به انسانهاست.
وی هدف دین و تعالیم دینی را پاسداشت کرامت انسانی دانست و ادامه داد: قرآن در آیات خود بر این نکته تاکید میکند که هدف بعثت پیامبران همان رساندن انسان ها به کرامت است اما در سیره پیامبر (ص) هم میتوانیم به وفور این اصل را ببینیم. ایشان با انسانها به گونهای رفتار میکنند که گویی هیچ تفاوتی میان او و دیگران نیست؛ به عنوان مثال در روایت داریم که اگر کسی در جمعی که پیامبر (ص) نشسته وارد میشد، احساس نمیکرد که او پیامبر خداست. همچنین ایشان در جایی می فرمایند: «با من مانند جبابره رفتار نکنید». معنای این سخن آن است که میخواهد کرامت انسانها محفوظ بماند. یا اینکه سعی میکند عیوب مردم را بپوشاند، خطاهای آنها را آشکار نکند و مصلحت عمومی جامعه را محفوظ بدارد و تلاش میکند برای مردم دلسوزی کند تا جایی که آیه قرآن بر حضرت نازل میشود که تا کی میتوانی بر این امت دل بسوزانی؟ بنابراین ایشان، «پیامبر رحمت» لقب می گیرند. از این نظر می توان گفت تکریم انسان و پاسداشت کرامت انسانی در سیره پیامبر (ص) پررنگ و برجسته است.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: در زمینه پاسداشت کرامت انسانی از صدر اسلام تاکنون میتوان دو خوانش یا جریان را از یکدیگر متمایز کرد؛ یک خوانش که نزدیک سیره پیامبر (ص) و منطق قرآن کریم است؛ این خوانش، انسان را در مرکز قرار میدهد و تلاش می کند تمام تعالیم دینی را به گونه ای تفسیر کند که گویی برای انسان آمدند و اساسا دین را موضوعی برای گره گشایی از انسان معرفی می کند. گویی دغدغه انسان دارند، مصلحت محور هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: خوانش دیگر قدری با سیره پیامبر (ص) و منطق قرآن کریم فاصله دارد؛ تاکید این جریان روی باورها و اعتقادات و پاسداشت آنها اما کمتر به انسان توجه دارند. البته در بین متکلمان ما کسانی بودند که دغدغه انسان و کرامت انسانی را داشتند اما در جریان اندیشه، گویی دین مسئله ای برای حفظ و پاسداشت عقاید.
دکتر صادقنیا درباره جایگاه کرامت انسانی در حوزههای علمیه گفت: موضوع کرامت انسانی به عنوان موضوعی برای مطالعه در این چند دهه اخیر در حوزه علمیه توجه شده است و مطالعات و پژوهشها در این زمینه است و آثاری منتشر شده است. همچنین سویههای توجه به انسان در رویکردهای فقهی، تفسیری و کلامی قدری در پژوهشها و مطالعه پررنگتر شده است، به لحاظ سیره و روش هم از قدیم، عالمان حوزوی بخاطر نزدیکی با قاطبه مردم تلاش داشتند کرامت انسانها را حفظ کرده و درمیان مردم باشند اما در این میان ، یکسری متغیرهای مزاحم وجود دارد که این تلاشها یا دیده نشود یا کمتر مورد توجه قرار گیرد مانند متغیر سیاست، اقتصاد، مسائل اجتماعی. اینها ممکن است گاهی اوقات سبب ایجاد فاصله شود اما در مجموع فکر میکنم در حوزه علمیه به لحاظ مطالعاتی و پژوهشی نوعی فروتنی به چشم می خورد که در آن موضوع بیشتر حل مشکل انسان و مسائل مربوط به کرامت انسانی است.
وی با بیان اینکه به حوزه در زمینه دفاع از کرامت انسانی مطابق با سیره پیامبر اکرم (ص) و قرآن کریم که پاسخگوی نیاز بشر امروز باشد، نمی توان نمره خوبی داد، گفت: واقعیت این است که تبلیغات ناجوانمردانه علیه حوزه و روحانیت زیاد است، در کنار این، سوء تفاهمهای زیادی بین مردم و روحانیت وجود دارد. به گمانم، در مجموع، روحانیتی که تریبون دارند و در معرض دید هستند و مخاطب دارند، در گفت وگو با مردم بیش از آنکه جنبه مردم و کرامت مردم را پررنگ کرده و به آن توجه کنند، سعی کردند جنبههای ایدئولوژیک و مسائل دیگری را پررنگ کرده و به آن توجه کنند لذا تلاشهای حوزه در این زمینه رویت پذیری خوبی ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به نقاط ضعف و قوت حوزه علمیه در این زمینه پرداخت و ادامه داد: نقطه قوت حوزه، پیوند تاریخی – به لحاظ تاریخ اجتماعی – با مردم است به این معناکه که حوزههای علمیه در طول تاریخ، پیوند ناگسستنی با مردم داشتند، از توده مردم بودند و از آنجا برخاستند، درد و مشکلات مردم را میدانستند و اعلام میکردند. ما روحانیون زیادی در تاریخ شیعه داریم که از دارایی و مایملک خود برای حل مشکلات مردم و پاسداشت کرامت انسانی گذشتند.
وی ادامه داد: نقطه ضعف حوزه به گمان من، این است که شرایط امروز جامعه را آن گونه که باید متوجه نیست، شاید کمتر خودش را نماینده توده مردم میداند و بیشتر برای حفظ یک وضعیت و موقعیت تلاش میکند.
دکتر صادقنیا «کرامت انسانی» را مفهومی جهانی دانست و گفت: ما در دین یکسری مفاهیم و مضامین جهانی و بین المللی داریم مانند آزادی، حقوق انسان، کرامت انسان و غیره که همه آن را می فهمند و یکسری مفاهیم بومی داریم مانند نماز و حج و روزه، زیارت و توسل. اگر بخواهیم با جهان گفتوگو کنیم و در عرصه جهانی مخاطبی جمع کنیم، باید از مضامین و مفاهیمی استفاده کنیم که سویههای بین المللی و بین فرهنگی بیشتری دارند یعنی ما میتوانیم بوسیله این مفاهیم که یکی از آنها «کرامت انسانی» است، آن صورت خوش و زیباییهای دین اسلام را به مسلمانان و غیرمسلمانان نشان دهیم؛ به عنوان مثال اگر بگوئیم ما امتی هستیم که توسل میکنیم یا امتی هستیم که در عزای امام حسین (ع) سوگواری میکنیم، شاید جامعه جهانی این مضامین و مفاهیم را نفهمد و با ما همدلی و همصدایی نکند اما اگر بگوئیم ما امتی هستیم که در خیر عمومی مشارکت کرده و به حقوق زنان احترام می گذاریم و برای کرامت انسانی ارزش قائل هستیم، جهان این سخنان را میفهمد و با ما همصدا می شود و این سخنان می تواند محاسن اسلام و تشیع را به جهان نشان دهد.