نخستین نشست از مجموعه سخنرانیهای علمی در باب «علم و روش» با سخنرانی دکتر مجید کافی برگزار شد.
دکتر کافی در ابتدای این نشست در تعریف روش گفت: تحقیق یک فرآیند و مسیری است برای کشف مجهول. روش در مطالعات امروزی و جدید معادل فکر در مطالعات سنتی و منطق قدیم است. اما مجهول در منطق یک نوع مجهول بود مجهولات عقلی و در روش تحقیق مجهولات کتعدد و متفاوت است. محهولات کاربردی و راهبردی، سیاستگذاری، مسئله، موضوع و غیره.
وی در ادامه به تفاوت فرآیند روش کمی و کیفی تحقیق اشاره کرد و درباره تفاوت عمده این دو روش گفت: تفاوت عمده در تحقیقات کمی و کیفی، در تحلیل دادههای کیفی و کمی است و اصلاً این تفاوت، هویتبخش روشهای تحقیق است. در تحقیقات کمی فرآیند کشف مجهول از سؤال شروع میشود. بررسی پیشینه تحقیق، بیان چهارچوب نظری تحقیق و مدل تحقیق و جمعآوری دادهها و تحلیل دادهها و نتیجهگیری هفت مرحله این فرآیند را شامل میشود. بسیاری از روششناسان این هفت مرحله را خیلی بیشتر کردهاند. مثلاً آقای بازرگان دوازده مرحله نام میبرد و بعضی به پنج مرحله نیز اشاره کردهاند.
کافی همچنین درباره دیگر تفاوتهای تحقیقات کیفی و کمی گفت: در تحقیقات کیفی دو فرآیند تعریف شده است. طرح سؤال و بررسی پیشینه تحقیق با تحقیق کمی یکسان است. اما در تحقیقات کیفی چهارچوب نظری و مدل وجود ندارد. در تحقیقات کیفی دقیقتر، قویتر و عمیقتر بعد از تحلیل داده به نظریهپردازی میپردازند و بعد فرضیهسازی و نتیجهگیری. به همین خاطر به رساله دکترا معمولاً میگویند تز؛ چرا که بر اساس همین نظریهپردازی بعد از تحلیل دادهها شکل گرفته است.
وی در ادامه سخنان خود درباره چهارچوب نظری گفت: چهارچوب نظری، نظریهای است که از درون آن مفاهیم استخراج میشود. سپس این مفاهیم تعریف عملیاتی و تبدیل به متغیر میشوند. بیان رابطه بین متغیر به شما فرضیه میدهد و روابط بین فرضیهها به شما مدل تحقیق میدهد.
کافی درباره یکی دیگر از تفاوتهای عمده بین تحقیق کمی و کیفی گفت: یک تفاوت عمده بین این دو، این است که تحقیقات کمی تحقیقات قیاسی هستند. اما در تحقیقات کیفی اول جمعآوری داده میکنیم و بعد نظریهپردازی، یعنی روش تحقیقات کیفی استقرایی است. امروزه در تحقیقات کیفی یک شکل قیاسی هم مطرح است. ما مدلی درست میکنیم و بر اساس آن مدل جمعآوری داده میکنیم و نتیجهاش یک مدلی میشود که اصلاح شده مدل نخستین است. اما در تحقیقات کیفی قیاسی، در مقابل استقرایی، میتوانیم چهارچوب مفهومی داشته باشیم. همچنین از دیگر تفاوتها، تعداد موردهای مطالعه است. در تحقیقات کمی حتماً باید مورد مطالعه بیش از سی مورد باشد، اما موردهای تحقیقات کیفی معمولاً زیر ده مورد است.
دکتر کافی در جواب سؤال از تعریف تبیین گفت: همچنین سه پارادایم در تحقیقات کیفی حاکم است: هرمنوتیک (یا تفسیری)، پوزیتیویسم و انتقادی. اساس روشهای پوزیتیویستی، تبیین است و اساس روشهای هرمنوتیک فهم یا تفهم است. اساس روشهای انتقادی نیز تغییر است. اما گاهی به فهم در هرمنوتیک، تبیین هم میگویند.
وی در ادامه افزود: بیشتر تحقیقات کیفی میدانی هستند. اما تحقیقات کمی که آماری هستند و دادههایشان هم معمولاً از میدان جمعآوری میشود، تحقیقات پیمایشی هستند. تحقیقات کیفی نیز میتواند میدانی باشد؛ یعنی محقق میتواند برود در میدان ببیند و مشاهده کند و بعد نتیجه تحقیقاتش را بیان کند. تحقیقات فلسفی، کلامی و تفسیری، میدانی نیستند. اما میتوان میدان در تحقیقات را به متن گسترش دارد. یعنی فرقی نمیکند که شما اطلاعاتتان را از زندگی و رفتار انسانها استخراج کنید یا از آیات و روایات به دست آورید.
دکتر کافی همچنین درباره روش تحقیق در علوم انسانی گفت: روش تحقیق در فلسفه کیفی است یعنی آماری نیست. در روش تحقیق کمی و کیفی یکی از تفاوتها در این است که آیا ما از روشهای کمی برای شناخت و تحلیل پدیدههای انسانی میتوانیم استفاده کنیم یا نه؟ در جواب این سؤال و این که میتوان از روشهای تحقیق کمی و علوم طبیعی در شناخت پدیدههای انسانی استفاده کرد یا نه، دو مکتب عمده شکل گرفه است. پوزتیویستها میگویند علم اگر میخواهد علم باشد، روشش باید کمی و آماری باشد. لذا همان روش فیزیک را در جامعهشناسی، روانشناسی، مدیریت و اقتصاد به کار گرفتند.
هرمنوتیکها میگویند طبیعت با انسانها متفاوت هستند. هزار مسئله در انسان هست که در طبیعت نیست. لذا چون موضوع متفاوت است، روششناسی هم باید متفاوت باشد. لذا میگویند انسان و پدیدههای انسانی و پدیدههای اجتماعی، روششناسی خاص خودش را میخواهد.
وی همچنین گفت: هر چیزی که در ذهن ما هست که قدیم به آن تصور و تصدیق میگفتند، علم اطلاق میکردند. امروزه در فلسفه علم به آن چیزی که در ذهن ماست، knowledge یا شناخت و معرفت میگویند. knowledgeها با سه شرط دیسپلین میشوند: روش، موضوع، غایت. اگر بخشی از این نالجها را در نظر بگیریم، به شرط این که یک موضوع، غایت و روش داشته باشند، به آن دیسیپلین یا رشته علمی میگویند. بر این اساس، دیسیپلینهای نقلی و عقلی و تجربی وجود دارند. دیسیپلینها نسبت به نالجها خاص هستند.
گفتنی است این نشست روز ششم اردیبهشت ماه 1394 از سوی پژوهشکده ادیان و مذاهب در محل سالن کنفرانس شهید بهشتی برگزار شد.