حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری در یادداشتی در خبرگزاری شفقنا: رسالت اصلی امام، تثبیت و تعمیق فکری و عملی جامعه شیعه است.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی که در اختیار شفقنا قرار داد، آورده است: بیست و پنجم شوال یادآور سوگمندیِ سترگِ جامعه دیرپای شیعی در نیمه قرن دوم هجری است که بهتازگی در عهد پنجمین و ششمین امامش با عمق معارف دینی و مذهبیاش آشنا شده بود. پیش از آن، آنچه در دید و فرادید بود بیشتر، شور انقلابی بود و عواطف پاک انسانی؛ تفضیل این صحابی بر آن صحابی بود یا صرفاً به قدرت رساندن شایستگان. کسانی هم البته در کار چهرهپردازیِ ماورائی از اولیای برگزیده خدا بودند.
راه ناهمواری که صادقین علیهماالسلام پیمودند، به مراتب، سختتر از تأسیس یک جامعه یا دولت یا حتی یک دین و مذهب بود، قرائتی راستین از بنیانی حق و استوار به میان آمده بود که هنوز پا نگرفته و محتوای کامل خود را درنیافته، گرفتار توفانهای سهمگین شده بود و تلّی از تعصبهای قومی و قبیلهای، قدرتطلبیهای سیاسی، تحجرهای خوارجی و از همه خطیرتر، ریختن خون پاکان آلالبیت بر سر این جماعت آوار شد. هرچه بود و هرطور بود، جماعتی به نام شیعه شکل گرفته بود که گاه غلظت انقلابی پیدا میکرد و گاه بعد عرفانی و روحی و احیاناً غلو. گاهی نیز همّ و غمش فقط اسقاط یک حاکم یا سلاله و کسب قدرت سیاسی میشد و اگر مجوزی از پیشوای برحق درنمییافت، پیشوایی دروغین را از منتسبان به پیامبر برمیگزید یا به دروغ، تأییدیهای را از امام راستین جعل میکرد.
خطیرترین کاری که در این دوران در درون جامعه شیعی اتفاق افتاده بود، دستمالی کردن تکتک آموزههای اختصاصی و فاخر شیعه پیش از رسیدن وقتش و پیش از تبیین و تشیید ابعاد و ارکانش بود. ارتباطات غیبی، نص و نصب الهی، بداء، رجعت و غیبت از جمله تعالیمی بود که به کانونهای نادرست و نامشروعش معطوف شده بود. از دیگر سو، گاه امامت الهی به سطح نبوت یا الوهیت ارتقا مییافت و نقشهای دینی و زمینیِ امام تحتالشعاع نقشهای هستیشناسانه، باطنی و تکوینی و نیز فضیلتهای امری و ملکوتیای که برای پیامبر هم معهود نبودند، قرار میگرفتند.
گاه شور حسینی را به سطح انتقامهای کور فرومیکاستند و دشمنیها را از دشمن کیانیِ اسلام و مسلمین، یعنی بنیامیه به نقاط دورتر تاریخی سوق میدادند و تبرّی و مرزبندی را در لعن و خصومت میجستند و مرزگذاری با سران را به4 فاصله گرفتن از تودهها معنا میکردند و عملاً پیجوی گسست عمیقی در پیکره جامعه اسلامی بودند و جامعه شیعی را از جامعه سنّی آنقدر دور میخواستند که دیگر، راهی برای گفتوگو، تعامل، شنیدن سخن حق ما و توجه به میراث اهلبیت(ع) که در سنت شیعی محفوظ مانده بود، باقی نمیماند. در اینجا بود که امام باقر و امام صادق علیهماالسلام میباید در چندین جبهه مجاهدت میکردند: به شیعیان، عمق معرفتی میدادند تا هویت فکری مستقل خود را دریابند، در عین حال، از گسست اجتماعی و عاطفیشان با پیکره بزرگتر توده مسلمانان که شیعه نبودند برحذر باشند؛ از دیگر سو، فوران ظلم بنیامیه و غلیان غیظ فروخورده و تاریخیِ شیعه به قیام فرامیخوانْد و زمینهها و نشانههایی که بهظاهر، منکوب شدن بنیامیه و برآمدن «الرضا من آل محمد» را نوید میدادند، برانگیزاننده بود.
امام در چنین شرایطی که هم بنا به فراست مؤمنانه میشد عقیم بودن این خیزشها را دریافت و هم میباید رسالت اصلی امام، یعنی تثبیت و تعمیق فکری و عملی جامعه شیعه را عهدهدار شود، طبعاً از قیامها که گاه در اصالت و شرافتش هم تردیدی نبود، فاصله میگرفت و خدا میداند که با این کنارهگیری، چه فضای سنگینی در پیش روی امام و حلقه وفادارش تجسم مییافت!
آنگاه که امام صادق(ع) عروج کرد، تکلیف شیعیان واقعی در برابر چهار جبهه معلوم شده بود:
۱. جبهه جهالت، هم به معنای ناآگاهی از حقیقت و مقومات تشیع امامی، بدون مرزبندی با دیگر خوانشهای سنّی و شیعی، و هم به معنای نابخردی و بیبصیرتی در قبال اولویتها و مقتضیات زمانه؛
۲. جبهه غلو و تفویض؛
۳ . جبهه قیام و انقلابیگری و تلاش برای کسب قدرت به نام اهلبیت(ع)؛
۴. جبهه بیعملیِ اباحیگرایانه یا صوفیانه و انزواطلبانه.
درنهایت، آنچه به عنوان میراث امام صادق(ع) در نظر، و نیز در قالب یک جامعه شیعی در سطح جهتگیریهای کلی باقی ماند، تشیع و شیعیانی بود با این مشخصات:
1. التزام به امامتی الهی و نصمحور با مرزهای مشخص فکری با توده اهلسنت و دیگر اقلیتهای شیعیِ انشعاب یافته یا متشیع؛
۲. باقی ماندن در متن و بطن جامعه اسلامی بهرغم تمایزات و ناملایمات؛
۳. پررنگ شدن منزلت عمل اعم از عمل مناسکی، اخلاقی و سلوکی؛
۴. ایستاده در برابر غلو، تفویض و ارتفاع (به تعبیر کتب رجالی)؛
۵. با موضع سلبی در قبال حاکمیت جور و غصب و آماده قیام و فداکاری بودن، بدون شتابزدگی و بدون اصالت بخشیدن به قیام، سیاست و قدرت و در انتظار ظهور، فرج و قیام امام ماندن.
منبع: خبرگزاری شفقنا
|
دانشکده ها دانشکده شیعه شناسی |
خدمات فناوری اطلاعات سامانه جامع آموزش |
بیانیه رسالت دانشگاه ادیان و مذاهب، نخستین دانشگاه تخصصی ادیان و مذاهب در ایران، برخاسته از حوزه علمیه، ضمن شناخت ادیان و مذاهب و تعامل و گفت و گو با پیروان آنها با تکیه بر مشترکات، در جهت همبستگی انسانی، تقویت صلح، کاهش آلام بشری، گسترش معنویت و اخلاق و معرفی عالمانه اسلام بر اساس آموزه های اهل بیت علیهم السلام به پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام می نماید. |