آیتالله جوادیآملی مخالف تاریخمندی قرآن کریم و موافق تاریخینگری در فهم قرآن کریم
روش فهم قرآن آیت الله العظمی جوادی آملی مبتنی بر عقل و تفسیر قرآن به قرآن بوده و در کنار آن، از تفسیر قرآن به سنّت نیز بهره بردهاند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ به مناسبت برگزاری پیش نشست همایش بینالمللی تفسیر تسنیم در دانشگاه ادیان و مذاهب، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمود علیخانی کشکک امام جمعه شهر رامسر و دانشآموخته دکتری مذاهب کلامی دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتوگویی با بیان اینکه «آیت الله العظمی جوادیآملی مخالف تاریخمندی قرآن کریم و موافق تاریخی نگری در فهم قرآن کریم هستند» گفت: از راه پذیرش علوم عقلی و علوم طبیعی میتوان بین سنت و مدرنیته سازگاری ایجاد کرد.
دکتر محمود علیخانی کشکک «قرآن پژوه و محقق حوزه دینی» با بررسی و واکاوی روش فهم قرآن از نگاه آیت الله العظمی جوادی آملی و نصر حامد أبوزید معتقد است: اسلام دینی متن محور است و هر متنی نیازمند فهم است. بنابراین طبیعی است که در اسلام همچون دیگر ادیان کتاب محور، فهم و تفسیر اهمیت پیدا کند. مهمترین متن دین اسلام قرآن است و در اسلام فهم قرآن اهمیت دارد و در فهم قرآن نیز روش فهم ضرورت انکارنشدنی دارد که استفاده ازروش های نادرست در فهم قرآن، سبب کژفهمی در فهم آن خواهد شد.
دکتر محمود علیخانی اذعان کرد: به دلیل متأثر شدن برخی روشنفکران ایرانی از روش دکتر نصرحامد أبوزید دارای اهمیت مضاعف است، چراکه نتایج مباحث علمی، کلامی، فقهی، قرآنی، و حدیثی وی، باعث موضعگیریها و مرزبندیهای سیاسی در جامعهی ایرانی، در چند دهه اخیر شده است. بنابراین برای اظهارنظر و داوری، درباره آثار و تفکرات دکتر نصرحامد أبوزید، باید نوع روش فهم وی از قرآن کشف شود.
این پژوهشگر حوزه قرآنی با اشاره به نقاط اشتراک میان روش فهم قرآنی علامه جوادی آملی و نصر حامد أبوزید، به مقایسه مبانی نظری این دو پرداخت و تصریح کرد: اگر بخواهیم به صورت تیتروار مبانی نظری این دو فیلسوف را مقایسه کنیم باید گفت اهمیت وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن و هماهنگی آن با قرآن و عترت، عقلانی بودن حقایق قرآنی و منع تفسیر به رای مواردی هستند که در فهم قرآن برای آیت الله العظمی جوادی آملی اهمیت دارند. در مقابل نیز، تاریخینگری، تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ عصر نزول، بشری بودن الفاظ قرآن، تأثیر پذیری از نظریههای هرمنوتیکی و باور به نسبیت فهم از مبانی نظری دکتر حامد أبوزید قلمداد میشود.
تاریخینگری و شان نزول قرآن دو مقوله محوری در روش فهم قرآن است
دکتر محمود علیخانی ادامه داد: بر این پایه به دلیل اینکه آیت الله العظمی جوادی آملی منهج تفسیری خاصی را نمایندگی میکنند و تفسیر تسنیم، از تفاسیر مورد توجه عصر حاضر می باشد و دکتر نصر حامد أبوزید پرچمدار مباحثی مانند تاریخینگری و نزول قرآن بر اساس فرهنگ عصر خویش می باشد و نظریات او معرکهای در بین مسلمانان بهویژه قرآن پژوهان ایجاد کرده است؛ بررسی پیش رو در بحثی مقارن روش این دو قرآن پژوه در فهم قرآن کریم را مورد مقایسه قرار داده است تا بررسی کند آیت الله العظمی جوادی آملی و دکتر أبوزید چه روشی را در فهم قرآن اتّخاذ کردهاند.
وی در ادامه با بررسی آرا نظری این دو فیلسوف قرآن شناس عنوان کرد: آیتالله جوادی آملی و دکتر نصرحامد أبوزید برای فهم قرآن کریم از روشهای عقلی بهره بردند. از سویی دیگر «جوّ نزول» و «فضای نزولِ» آیت الله العظمی جوادی آملی با «تاریخی نگری» و «فرهنگ عصر نزولِ» دکتر أبوزید شباهتهایی دارد. ولی در برخی از مبانی و روشها، مانند مفهوم وحی و بشری بودن الفاظ قرآن تمایزاتی با هم دارند.
زبان قرآن در نظر آیت الله العظمی جوادی آملی و نصر أبوزید متفاوت است
امام جمعه رامسر بیان کرد: روش فهم قرآن آیت الله العظمی جوادی آملی مبتنی بر عقل و تفسیر قرآن به قرآن بوده و در کنار آن، از تفسیر قرآن به سنّت نیز بهره بردهاند، بهطوریکه زبان قرآن را زبان فطرت میدانند. ولی دکتر نصرحامد أبوزید برای فهم قرآن از روش تفسیر ادبی بهره برده و از فرهنگ زمان نزول کمک گرفته است؛ به گونهای لسان قرآن را یک متن ادبی دانسته که فهم آن محدود به قوانین بشری است.
أبوزید برخی آیات را قابل تاویل و برخی دیگر را قابل توسعه میداند
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمود علیخانی کشکک در پایان خاطرنشان کرد: برخلاف آیت الله العظمی جوادی آملی که قرآن را به دلیل داشتن زبان فطرت همیشگی و جاودانه میداند و فاصلهی تاریخی قرآن با عصر نزول را مانع پیامرسانی برای مخاطبان ندانسته و فهم پیام قرآن را برای اعصار مختلف میسور میدانند؛ دکتر أبوزید قائل به تاریخینگری قرآن بوده است و معتقد است برخی از آیات قرآن فقط به عنوان یک شاهد تاریخی محسوب میشوند و در تاریخ های دیگر قابلیت استناد ندارند؛ هرچند او برخی از آیات را قابلِ تأویل و بعضی آیات دیگر را قابل توسعه میداند.