تمدن و ظرفیت اسلام و مبعث

تاریخ انتشار:

دین یعنی توحید، ظرفیت تحقق جامعه پیش رفته و تمدن دینی را دارد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین رجبی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به مناسبت روز مبعث در یادداشتی با عنوان «تمدن و ظرفیت اسلام و مبعث» آورده است:

1. هدف از بعثت پیامبران سوق دادن کاروان انسان و جوامع بشری به دو جهت و دو سو است: نخست، دید و بینش صحیح و عمیق از جهان، انسان، آفرینش و خداست. دوم، سبک و روش زندگی، رفتار و گفتاری که عاری از ظلم باشد. برای این که انسان در هردو جهت بسوی تعالی ورشد جامعه تمدن ساز حرکت نمایند، نیاز به یک مسیر سرنوشت ساز جامع و کامل دارد. یک راه بیشتر وجود ندارد و آن توحید است. رسالت رسولان الهی در سمت نظرو بینش، باز کردن راه بصیرت وبیدار کردن فطرت ها بسوی توحید نظری است، و در سمت و سوی روش زندگی صحیح، گشودن راه توحید عملی است. اگر گفته شود که دین یعنی توحید بسیار سخن صحیح ومنطبق با واقع است، زیرا تمام قوانین ودستورات دین، خواه عبادی و غیر عبادی، فردی واجتماعی، سیاسی و فرهنگی تفسیر نظری و عملی توحید است.
2. این دوسمت مهم در هدف، راه است برای ایجاد جامعه سالم و پاک تا انسان بتواند بدون آفات و آسیب‌های نابودکننده استعدادها در جهت تحقق توحید عملی رستگار گردد. تاکنون کسی موفق نشده به صورت کامل چنین جامعه را تحقق بخشد. انسان پاک و مصلحان دلسوز در جهت تحقق این هدف بزرگ قربانی می‌شوند گویا راه رسیدن به آن هدف بزرگ باید از رودخانه عشق همراه خون گذر کرد. قرن‌ها گذشته و قرن‌ها این کاروان، رودخانه هستی را با عشق و شوق رسیدن می‌پیماید اما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم. شاید علت عدم رسیدن کاران به مقصد این باشد که اکثریت در خوابند.
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
وه که بس بیخبر از قلقل چندین جرسی
بال بگشا و سفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
شاید علت دیگر این باشد که انسان و جوامع بشری خود را منحصر در مسیر درست وسمت صحیح می بیند و دیگران را در جهت مخالف. بدین جهت آسیب‌ها یکی پس از دیگری رشد می‌کند و مانع پیش رفت می‌گردد. قرن‌هاست بشریت با این انگیزه ها گرفتار زدن یکدیگرند و هیچ فرد یا جامعه یا دین دیگر، مخالفان خود را نمی‌تواند ببیند. ممکن است اگر دین و توحید در دو سمت‌وسو خوب بیان نشده است اگر خوب تبیین گردد انحصار فکری و حجاب‌ها زدوده گردد. و مسیر توحید باز گردد تا کاروان مسیر صحیح را طی نماید.
پس دین یعنی توحید، ظرفیت تحقق جامعه پیش رفته و تمدن دینی را دارد. باید خواص هر جامعه با گفتمان به هدف انبیا برسند و حکومت‌ها نیز تسلیم باشند.
البته این بیان به معنای پذیرش پلورالیسم و اندیشه‌های متضاد نیست ولی می‌توان هر مسلک و دینی را با همان اندیشه خودش پذیرفت تا به کمال نهایی دست یابند اما با دید رحمت‌گونه اسلام آنان را نیز به‌سوی هدف انبیا همراه برد. متاسفانه اکثری خواص به جای این که با بال رحمت همه را همسوکرد و در کنار آن حق را بیان نود، بال انحصار فکری موجب می شود که دیگران را نفی نموده و با آنان جنگ وجهاد و کشتن را بگزینند. بال غضب و تندروی و تکفیر هرگز انسان را به تمدن جامع الهی وتوحیدی نمی‌رساند چنان‌که تا کنون نرسید. انقلاب اسلامی با رهبری حکیم با این هدف انبیا پدید آمد ورشد کرد و می رفت تا بال رحمتش همه را جذب نماید وهمسو در کاروان به مقصد دست یابند اما استکبارگران و هواپرستان، تاب تحمل نداشتند و تمام فعالیت‌های خود را برای نابودی آن به‌کارگرفتند و امروز به گونه دیگر با اسرائیل درگیر شده است. شاید این تضاد سران کفر با انقلاب سبب شود تا کاروان بشریت راه صحیح و اندیشه بصیر را دریابند و با این کاروان همراه شود تا صاحب‌کاروان برسد و مدیریت آن را به عهده بگیرد. و این نگاه بسیار محتمل‌تر است. این نابسامانی‌ها دلیل است که در هر زمانی «ولی» لازم است.