یادداشت حجه الاسلام و المسلمین دکتر رضا الهی منش
عضو هیأت علمی دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب قم:
موضوع: آثار ذکر “سُبّوح”
بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی سیدنا محمد و اله الطاهرین
اللهم عجل لولیک الفرج
پرسشی را یکی از عزیزان پیرامون ذکر شریف ” سُبّوح قُدّوس ربُّ الملائکة و الروح” و تأثیر آن در سلوک و تحقّق آثار سلوکی مطرح نمود.
آنچه در پاسخ، به خاطر حقیر میرسد چنین است:
توصیف خداوند به اسم “سبوح” بدین معناست که ذات واجبالوجود او از همه اوصاف و نواقص امکانی منزّه است چنانکه توصیف او به اسم “قدوس”، گویای این حقیقت است که ذات ذوالجلال خداوند حتی از کمالات محدود و متجلّی در مخلوقات و حتی در اعیان ثابته و از آن بالاتر حتی از کمالات متجلی در اسماء و مرتبه واحدیّت، به عنوان ربّ اعیان ثابته، منزه است و ظاهراً اسم سبوح بیش از همه، آثارش در ملائکه بروز یافته است زیرا فرشتگان در مرحله عقلی و جبروتی گرچه به عنوان مخلوق، دارای حدّ و ماهیت و اوصاف امکانیاند اما تنزّه آنها از تعلّقات، آنان را به گونهای به حقایق وجوبی در صُقع ربوبی ملحق کرده است، از این رو از عالَم عقل به “جبروت” تعبیر میشود زیرا عالمی است که نقص خَلقی در آن، به گونهای جبران شده است.
اما اسم قدوس، ظاهرا بیشترین ظهورش در روح اعظم است که میتوان گفت همان فیض مقدس یا مقام مشیت الهیه و یا مقام انسان کامل است (امام خمینی(ره)، مصباح الهدایه: مشکات دوم) که مرتبه وجودی او از همه مخلوقات، بالاتر است و از آن به “حق مخلوق به” نیز تعبیر میشود و ازین رو پس از فیض اقدس، دومین تجلّی اطلاق حق تعالی به حساب میآید. حال بر اساس این تحلیل میتوان گفت: سالک با ترنّم به این اسم، از خداوند متعال درخواست میکند که به مظهریت اسم ” سبوح قدوس ربّ الملائکه و الروح” نائل شود تا در یک مرحله، همپای فرشتگان عقلی جبروتی گردد و متحقق به اسم سبوح الهی شود و در مرتبه بالاتر، حقیقت وجودی خود را عین روح اعظم بیابد و خود را به اسم، ” قدوس” الهی متحقّق ببیند.