به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در این نشست که عصر چهارشنبه 21 بهمن با حضور جمعی از اساتید و دانشجویان علاقه مند به فلسفه در سالن امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد پروفسور نیهوف در موضوع «استفاده فیلسوفان از میراث یونانی در شکلدهی متافیزیک فلسفه اسلامی» به ایراد سخن پرداخت.
در این سخنرانی که به زبان آلمانی ارائه و همزمان از سوی استاد دکتر فومشی دانش آموخته دانشگاه برلین و عضو هیئت عملی دانشگاه ادیان و مذاهب به زبان فارسی ترجمه میشد پروفسور نیهوف ابتدا به مقوله اهمیت کاربردی زبان یونانی در دوره روم باستان و در حوزه های مختلف فلسفی به عنوان زبان علمی فلسفه پرداخت و چند نمونه از فیلسوفان را در اثبات این گزاره نام برد و به شرح آثارشان پرداخت که از آن جمله می توان به فیلون اسکندرانی اشاره کرد که در حوزه فلسفه اسکندریه و علی رغم زبان مادری خود به زبان یونانی فلسفه می نوشت و یا در حوزه فلسفه قسطنطنیه از وجود افرادی بسیار نام برد که حامی آموزش فلسفه بودند و باز هم به زبان یونانی آموزش فلسفه می دادند.
نیهوف افزود: اصحاب فلسفه نوافلاطونی هم بیشتر به بازنشر آثار فلسفی قبلی به زبان یونانی می پرداختند ولی هیچ کدام از این جریان ها به معنای حمایت از نژاد و ملیت یونانی نبود.
نیهوف سپس به دوره بیزانس پرداخت و گفت که در این دوره زبان یونانی به زبان رسمی حکومت تبدیل می شود و لذا فلسفه هم در این دوره به زبان یونانی نوشته می شود. فیلسوفان بیزانسی با فلاسفه قسطنطنیه هم همکاری می کنند و این همکاری ها هم به زبان یونانی انجام می شود. در ادامه مدرسه ای برای فلسفه در قسطنطنیه ایجاد می شود که تا مدتها تنها مرکز آموزش فلسفه در روم شرقی است.
نیهوف در ادامه دوران آغاز استفاده از زبان لاتین برای فلسفه را از قرن دهم دانست که کم کم جای زبان یونانی را می گیرد. وی ادامه داد در همین زمان ارتباطات فلسفه یونانی با فیلسوفان مسلمان و مسیحی نیز آغاز می شود.
نیهوف سپس از قرن ششم تا نهم به عنوان دورانی مشکوک یاد کرد که طی آن مشخس نیست چه بر سر متون دست نویس فلسفی نظیر آثار ارسطو می آید، آثاری که قبلا مرتب به یونانی و لاتین استنساخ می شد.
نیهوف افزود که در قرن ششم میلادی و با ظهور اسلام ناگهان گنجینه ای از منابع فلسفی در دسترس مسلمانان قرار گرفت که برای ترجمه آنها دست به کار شدند. آنها برای ترجمه نیازی به کمک بیزانس نداشتند چون در شهرهای تحت قلمرو مسلمانان مترجمان ماهری شامل نسطوری ها بودند که در ازای پرداخت مبلغی ترجمه آثار را به عربی انجام می دادند.
نیهوف در ادامه از یک سوء برداشت جا افتاده یاد کرد و گفت: نکته بسیار جالب ترجمه نسخه های سریانی مربوط به قرن ششم میلادی است اما نسخه های یونانی در قرن دهم میلادی ترجمه شده اند لذا تقدم با متون سریانی است نه یونانی که معمولا این حقیقت بالعکس برداشت شده است. به طور نمونه ابن سینا در مراجعه به آثار ارسطو از ترجمه متون سریانی استفاده کرده نه ترجمه متون یونانی.
ادامه این جلسه به پرسش و پاسخ میان حاضران و سخنران گذشت که طی آن نیهوف در پاسخ به سوالی درباره انگیزه اش از طرح استفاده ابن سینا از ترجمه سریانی به عربی آثار ارسطو گفت که منظور این است برای سخن گفتن درباره تاریخ فلسفه غرب باید تمام این جوانب را در نظر داشت و نباید این تاریخ را تنها در آثار نوشته شده به زبان لاتین یا یونانی یا سریانی جستجو کرد بلکه آثار ترجمه شده از روی این متون به عربی نیز باید مد نظر قرار گیرد.