به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در نشست آشنایی با حوزههای میانرشتهای مطالعات زنان که به منظور تعیین حوزههای مطالعاتی و هدایت تحصیلی دانشجویان مطالعات زن از سوی دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، حجتالاسلام علی غلامی در حوزه مطالعات جنسیت و دین، حجتالاسلام محمدرضا کدخدایی در حوزه مطالعات جنسیت و حقوق، سرکار خانم حاجی اسماعیلی در حوزه مطالعات جنسیت و جامعهشناسی و سرکار خانم شاهسیاه در حوزه مطالعات جنسیت و روانشناسی سخنرانی کردند.
سرکار خانم شاهسیاه درباره روانشناسی جنسیت گفت: در حیطه روانشناسی زنانی را داریم که حرف نو و جدید زدهاند؛ مانند آنا فروید، هورنای، کلاین و دیگران. اگر در سیر مطالعاتی قرار بگیرید حتماً باید با اینها آشنا شوید و نظریاتشان را بشناسید. مسئله زن و روانشناسی در کجا با یکدیگر گره خوردند. در ابتدا روانشناسان خیلی به مسئله زن نگاه نمیکردند. وقتی روانشناسی در اروپا شکل گرفت، زنان در اروپا اصلاً جایگاه نداشتند. در زمان فروید که روانکاوی را در روانشناسی پایهگذاری کرد و اولین استارت جنسیت و اختلال از ایشان آغاز شد. او مدعی شد کل زنان، روانپریش هستند. همه مراجعان وی برای درمان، زن بودند و به این نتیجه کلی رسید.
وی گفت: نظریه دیگر در خصوص این ارتباط نظریه رشد اخلاقی کهلبرگ است. او رشد اخلاقی را از کودکی در شش مرحله استارت زد و انتهای مرحله ششم، اخلاق جهانی و عدالت جهانی است. مبنای نظری او این است که خانمها بر اساس رشد عقلی و شناختیشان چون خیلی شکل نمیگیرد تا بیش از مرحله سوم نمیرسند.
وی در ادامه افزود: در بسیاری از متون بازاری و روانشناسی کتابهایی هست که درباره تفاوت زنان و مردان سخن میگویند. اکثر مراجعان در بحث استرس، خانمها هستند. منابع استرس، تعدد نقش، خشونت، راهبردها و حمایتها از جمله نقاطی هستند که جنسیت و روانشناسی را در کنار هم قرار میدهند. غالب کسانی که به متخصصان مراجعه میکنند، زنان هستند و شاید بتوان گفت درمان زنان از درمان مردان سختتر است. این را به عنوان یک فرضیه مطرح میکنم. تقریباً 26 درصد بانوان ایرانی اختلالات افسردگی و اضطراب دارند.
سرکار خانم شاه سیاهی در پایان گفت: کار پژوهش در حوزه روانشناسی و جنسیت بسیار باز است و در ایران انجام نشده و اشباع نشده است. کار در این زمینه از کارهای میدانی و پایشی و کیفی امکان انجام دارد.
سرکار خانم حاجی اسماعیلی نیز در این نشست با موضوع جنسیت و جامعهشناسی گفت: علوم اجتماعی بسیار گسترده است و در فرهنگ رایج در ایران جزو علوم انسانی به شمار میرود و شامل انسانشناسی، ارتباطات، اقتصاد، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی، حقوق و جامعهشناسی میشود.
وی در ابتدا به تعریف جامعهشناسی پرداخت و در ادامه درباره جامعهشناسی جنسیت گفت: این رشته در واکنش و اعتراض به جامعهشناسی کلاسیک متولد شد و اعتراض کنندگان اصلی آن هم خود فمنیستها بودند. تمام سخن فمنیستها این بود که زنان هم به عنوان سوژه و هم به عنوان ابژه از بازی علم و جامعهشناسی کنار گذاشته شدهاند. هیچوقت به این توجه نکردهاید که اگر یک زن بخواهد از زاویه خودش مسئله را بحث کند، طوری متفاوت از مردان به مسئله نگاه میکند. سخن دیگر آنان این بود که جامعهشناسی کلاسیک هیچوقت به مسئله زنان نمیپردازد. خشونت خانوادگی زنان، بهداشت و سلامت، وظایف چندگانه زنان در سلامت جسمی و روانی، سیاست و جنسیت، ورزش، تحصیلات، آموزش، جرم و جنسیت از جمله حوزههای مرتبط با جامعهشناسی جنسیت است.
دکتر محمدرضا کدخدایی دیگر سخنران این نشست نیز درباره حقوق و جنسیت گفت: مرکزیترین مفهوم حقوق، حق است. مسائل مطالعات زنان با شعار دفاع از حقوق زن آغاز شد. در حوزه پژوهش جای کار بسیار است. در هر کدام از مواد این رشته، مباحث جنسیتی بسیاری وجود دارد. تقریباً تمام مواد اصلی کارشناسی و کارشناسی ارشد، بستر مباحث جنسیتی است. در حقوق اساسی، مباحث جنسیتی بسیار خام و ناپخته است. در بحث بازار کار حقوق و جنسیت، میتوان به قضاوت و وکالت، کارشناس رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه را میتوان در نظر گرفت.
حجتالاسلام غلامی نیز درباره رابطه جنسیت و دین گفت: به یک معنا کسی که علاقهمند به حوزه جنسیت و دین است، باید حوزههای ادیان را مطالعه کند و اگر فیلد کاریاش حوزه عرفانهای نوظهور باشد، از این زاویه میتواند وارد شود و دنبال مسائلی مانند این بگردد که نسبت زنان با هر یک از ادیان چیست؛ بازتابی که از جنسیت در هرکدام از این ادیان اتفاق افتاده است، چه خصایصی دارد؛ چرا زنان از صحنه رهبری دین غائب هستند؛ چرا مناصب دینی به زنان اختصاص پیدا نکرده است و حوزههایی مانند آن.
وی درباره حوزه کاری جنسیت و دین گفت: یکی از مسائلی که در ایران جدی گرفته نمیشود ولی در دنیا بسیار مهم است، بحث مشاوره مذهبی است. بیشتر تغییر کیش دادگان از اسلام به ادیان دیگر، زنان هستند و از طرف دیگر، بیشتر تغییر کیش دادگان از ادیان دیگر به اسلام نیز زنان بودهاند. وظیفه مشاور مذهبی این است که با تغییر کیش دادگان گفتوگو میکنند و علت مشکلشان را تشخیص میدهند و چطور زنان تغییر کیش داده میتوانند به دین خود بازگردند و نسبت به دین مقصد تصویر واقعیتری پیدا کنند. کلینیک های فرقهدرمانی از محورهایی است که نهادهای مختلف به دنبال آن هستند. ممکن است کسانی که در حوزه جنسیت و دین وارد میشوند و میخواهند ادیان را از منظر جنسیت بشناسند، بتوانند به عنوان مشاور مذهبی در این مراکز فعالیت کنند.