به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت معاونت فرهنگی و دانشجویی و با مشارکت بنیاد بینالمللی امامت، دانشکده شیعه شناسی و دانشکده مذاهب اسلامی نخستین نشست از سلسله نشستهای فاطمی با عنوان «شخصیت و جایگاه حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) در مذاهب اسلامی» برگزار شد.
در این نشستها آقایان حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدتقی سبحانی (رئیس بنیاد بین المللی امامت) با موضوع شخصیت و جایگاه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در امامیه؛ دکتر محمد جاودان (عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب) با موضوع شخصیت و جایگاه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در اسماعیلیه؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد مهدی علیزاده موسوی (عضو هیئت علمی گروه مذاهب اسلامی) با موضوع شخصیت و جایگاه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در بریلویه؛ و حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی فرمانیان (عضو هیئت علمی گروه مذاهب اسلامی) شخصیت و جایگاه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در وهابیت سخنرانی کردند.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدتقی سبحانی در ابتدا ضمن تقدیر و تشکر از دانشگاه ادیان و مذاهب برای برگزاری این نشست بیان کرد: امیدواریم سایر مراکز علمی و پژوهشی این مناسبتها را با زاویه علمی و آکادمیک و از ابعاد مختلف و لایههای عمیق معرفتی دنبال کنند و به تدریج مباحث حوزه شناخت اهل بیت (علیهمالسلام) توسط سامانههای علمی، آموزشی و پژوهشی بحث و بررسی شود.
وی افزود: بحث امروز بنده را در سه لایه میتوانیم تقریر کنیم. اول بگوییم به لحاظ تاریخی اندیشه امامیه و علمای امامیه در باب مقامات حضرت زهرا (س) چه بوده است. بگوییم بسته تاریخی یا بگوییم مستندات امامیه؟ و در باب مقامات چه میگوید یک بحث دیگری است. همچنین میتوانیم مطالعات استنادی کنیم از نوع نسخه پژوهی، متن پژوهی، دلالت سنجی یا اعتبارسنجی؛ تا بتوانیم بگوییم آیا این اسناد واقعا اسناد واقعی امامیه هست یا اسناد دخیل در آن جعلی است. پس باید بررسی کنیم تا بتوانیم در این باب سخن بگوییم و حوزه سوم، حوزه مطالعات اجتهادیه است و بحث اول و دوم را لازم دارد. اما این هم کافی نیست که اگر کسی میگوید این چیزی که مضمون این روایت است حتی اگه متواتر هم باشد با عقل و با گزارشهای تاریخی منافات دارد.
رئیس بنیاد بین المللی امامت با شرح پذیرش برخی احادیث مانند حدیث کسا و حدیث ثقلین از سوی دیگر مذاهب اسلامی گفت: مجموعه شواهد فراوانی وجود دارد که این احادیث با تمام تلاشی که برخی انجام دادهاند تا آنها را رد کنند مورد پذیرش همگان قرار گرفته و برخی احادیث دیگر همچون حدیثی که ذیل آیه مباهله آمده است صحیح السند خوانده شدهاند.
دکتر محمدتقی سبحانی در پایان در باب پذیرش روایاتی که در باب حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده و وهابیها آن را پذیرفتند گفت: در باب پذیرش روایاتی که در باب حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده و وهابیها آن را پذیرفتند باید گفت که اینها اهل بیت را پذیرفتند و تعدادی از روایتها نیز در باب کتابی نوشته احمد حمدان الغامدی به نام برائت آل البیت که در نقد شیعه نوشته شده است آمده است. در جلد چهارم این کتاب بحثی را مطرح کرده و روایتهایی که شیعه درباره حضرت فاطمه (س) آورده یکی پس از دیگری بیان کرده و میگوید که دروغ و جعلی است. ایشان فقط یک عبارت را میپذیرند و میگویند که «فاطمه نحن نشهدلها بما شهدلها بها ابوها به انها اشرف نساء هذه الامه» بنابراین این جایگاه در نگاه وهابیها نسبت به حضرت زهرا (س) پذیرفته شده است.
در ادامه این نشست دکتر محمد جاودان بیان کرد: مذهب اسماعیلیه برخلاف امامیه مذهبی است که تطورات زیادی را از سر گذرانده است. جریانهای فکری در امامیه شامل مکتب قم، مکتب بغداد یا به طور مثال مکتب اخباریگرها و … در یک مذهب هستند. اما در اسماعیلیه در واقع فرقههای مختلفی داریم و این فرقهها تفاوتهای جدی با یکدیگر دارند و به طور جداگانه از یکدیگر محسوب میشوند.
وی با شرح تشکیل فرقههای اسماعیلیه و امامیه بیان کرد: نکته دوم این است که به هیچ عنوان نمیتوانیم تراث فکری اسماعیلیه فاطمی را با تراث فکری امامیه مثلاً در موضوع حضرت زهرا (س) مقایسه کنیم چراکه این موضوع قابل مقایسه نیست. یعنی باید بگویم که این مقایسه قیاس مع الفارق است. چراکه تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. ما با یک آثار اندکی در این زمینه مواجه هستیم و به طور کلی میدانیم که به دلیل مسائل تاریخی و در مقاطع مختلفی کتابخانههای فاطمیها و اسماعیلیها به دلایل مختلفی همچون آتش سوزی معدوم شدهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با معرفی دو کتاب شرح الاخبار و دعائم الاسلام بیان کرد: این کتابها در سنت امامیه مورد استفاده قرار گرفتهاند و مجموعه احادیثی که در جلد سوم کتاب شرح الاخبار آمده تحت عنوان فضایل حضرت زهرا (س) ذکر شده است.
دکتر محمد جاودان در پایان افزود: به هر حال این دو کتاب به نوعی هماهنگی با یکدیگر دارند. منتها بیان تفسیری و تأویلی روایات به نوعی خاص در این کتابها آمده است. نکته آخر هم این است که اسماعیلیها مخصوصاً در دوره فاطمیه خودشان را فاطمیون نامیدند. به همین جهت انتظار بیشتری از آنها میرفت. چراکه باید برای حضرت زهرا (س) کتابهایی مستقل نوشته میشد. همچنین مجموعه روایاتی که جمع آوری میکردند باید در تفسیر و تأویل مقامات و جایگاه و فضائل حضرت زهرا (س) نوشته میشد به جهت اینکه بتوان فضائل حضرت زهرا (س) را در زندگی عادی به کار برد و از آن الگو گرفت.
در ادامه این نشست نیز حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد مهدی علیزاده موسوی ضمن توضیحاتی در خصوص مکتب بریلوی بیان کرد: یکی از گرایشهای ذیل مذهب فقهی حنفی و مذهب کلامی ماتریدی است. به این معنا که اگر بخواهیم مذهب ماتریدی و حنفی ماتریدی را در شبه قاره تقسیم کنیم از دل آن سه جریان مکتب دیوبند، مکتب بریلوی و سوم هم که بیشتر رویکرد سیاسی شاید داشته باشه مکتب مودودی استخراج میشود.
عضو هیئت علمی گروه مذاهب اسلامی افزود: در ایران در باب بریلویها مطالعات چندانی صورت نگرفته و بیشتر بر روی دیوبندیه کار شده است. به همین منظور بنده امروز جایگاه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در بریلویه را مورد بررسی قرار دادهام. بریلویها را میتوان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول دوره خود احمدرضا خان است. دوره دوم شاگردان و پیروان احمدرضا خان هستند و دوره سوم دوره نوبریلویها هست. از مهمترین اختلافاتی که مکتب بریلوی و دیوبندی با هم دارند مسئله خلقت نوری پیامبر است یعنی قائل به خلقت نوری پیامبر هستند.
وی ادامه داد: بریلویها قائلند به اینکه پیامبر گرامی اسلام تقریبا بر همه امور اشراف دارد و در قالب نظریه حاضر و ناظر راجع به آن بحث میکنند. نکته بعد در باب اهل بیت (علیهمالسلام) هست. چراکه در اندیشه بریلوی به ویژه نزد احمدرضا خان جایگاه اهل بیت جایگاه بسیار بالایی است. بنابراین ایشان تمام روایات را در شأن فاطمه زهرا (س) میپذیرد و میگوید که فاطمه زهرا سیدة نساء العالمین است. بعد هم میگوید فاطمه زهرا (س) در دو جنبه اهمیت دارد یکی اینکه فرزند پیامبر (ص) است و دیگری اینکه خود شخصیت حضرت زهرا (س) در نگاه احمدرضا خان اهمیت ویژهای دارد.
دکتر سید محمد مهدی علیزاده موسوی در پایان افزود: در دوره اول که دوران احمدرضاست عشق و علاقه به اهل بیت (علیهمالسلام) بسیار زیاد است و به ویژه فاطمه زهرا (س) در نگاه احمدرضا خان بسیار عظمت دارد. حتی میتوان اینگونه تشخیص داد که جایگاه فاطمه زهرا (س) در نگاه احمدرضا خان بالاتر از امیرالمومنین علی (ع) است. این نگاه بعد از احمدرضا خان کمرنگ میشود و علت این کمرنگی نیز فاصله گرفتن بریلویها از شیعیان است. و اینکه در حقیقت بریلویها میخواهند که یک نماد و تبلوری برای خودشان به وجود بیاورند. این نماد و تبلور در سه چیز مشاهده میشود؛ یکی در باب میلاد النبی، دوم در جایگاه معاویه و سوم در کفر حضرت ابوطالب. در عصر حاضر نیز دو شاخه بسیار متفاوت از هم تشکیل میشود که به شدت افراطی نیز هستند و معتقد به اهل بیت (علیهمالسلام) نیز نمیباشند.
در پایان این نشست نیز دکتر مهدی فرمانیان بیان کرد: اولین نکتهای که وجود دارد این است که تقریباً همه اهل سنت و نیز وهابیها قائل بر تفکیک میان شیعه و اهل بیت (علیهم السلام) هستند. آنها معتقدند که اهل بیت (علیهم السلام) انسانهای خوبی بودهاند و به هر حال جزو کسانی هستند که مورد قبول ما هستند. اما شیعیان انسانهای بدی هستند و گروهی کذاب جعال و به هر حال منحرف به حساب میآیند که توسط عبدالله بن سبا که فردی یهودی بود درست شدهاند و همیشه نیز یهودی بوده و یهودی باقی ماندهاند.
وی ادامه داد: وهابیها اهل بیت (علیهمالسلام) را پذیرفتهاند اما به عنوان افرادی که صالح و زاهد هستند و در همین حد و نه بیشتر. وهابیها تقریباً به جز امام علی (ع)، برای هیچ کدام دیگر از اهل بیت (علیهمالسلام) جایگاه علمی قائل نبوده و مرجعیت علمی آنها را نمیپذیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تشریح کرد: وهابیها و سلفیها دوران خلافت حضرت امیر (ع) را دوران فتنه میدانند. دوران فتنه دورانی نیست که ما بتوانیم به آن استناد کنیم. همچنین دورانی نیست که ما بتوانیم به هر حال یک مزیتی علمی از آن استخراج نماییم و آن را به حضرت امیر مومنان نسبت بدهیم. به همین جهت مرجعیت علمی دیگر اهل بیت نیز با این تفکر از بین خواهد رفت.
دکتر مهدی فرمانیان در پایان افزود: نکته آخر نیز این است که وهابیها اهل بیت (علیهمالسلام) را به عنوان آدمهای معمولی و زاهد میبینند لذا هر فضیلتی که اهل بیت (علیهم السلام) را مقداری از این فضا بالاتر ببرد انکار میکنند. ابن تیمیه در منهاج السندش بسیاری از فضایل مربوط به اهل بیت (علیهم السلام) را رد کرده است.