انسان شناسی عرفانی بر اساس ارزیابی اندیشه های میر سیدعلی همدانی و سید حیدر آملی
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از رساله دکتری دانشجو مهری تاجیک با عنوان «انسانشناسی عرفانی بر اساس ارزیابی اندیشههای میر سیدعلی همدانی و سید حیدر آملی»، حجتالاسلام دکتر سعید رحیمیان و دکتر محمدابراهیم مالمیر به عنوان استاد راهنما، حجتالاسلام دکتر رضا الهیمنش به عنوان استاد مشاور و حجتالاسلام دکتر امیر جوانآراسته، دکتر محمدجواد شمس و دکتر محمد عیسی جعفری به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
با توجه به بحران انسانشناسی در دوره معاصر، بررسی موضوع انسان و انسانشناسی در میراث پیشینیان، بهویژه عارفان مسلمان، میتواند در مسیر مواجهه با این بحران به ما مدد رساند.
ازجمله عارفان مسلمان با مشرب و مذهب شیعی میتوان به دو عارف بزرگ قرن هشتم هجری، یعنی سید حیدر آملی (متولد: 720 ه.ق) و میر سید علی همدانی (متوفای ۷۸۶ ه.ق) اشاره نمود که در باب انسانشناسی عرفانی مطالب دقیق و عمیقی را مورد اشارت قرار دادهاند. این دو عارف، علاوه بر اشاره به برخی از موضوعات کلی در باب انسان، او را در دو سطح نوعی و فردی مورد واکاوی قرار دادهاند و نیز برخی از فروعات انسانشناسانه عرفانی نظیر لطائف سبعه انسانی، جبر و اختیار و سیر و سلوک را مورد واکاوی قرار دادهاند.از مطالعه تطبیقی نظریات ایشان در باب انسان میتوان چنین نتیجه گرفت که:دو عارف در باب مراتب نزولی وجودی و صعودی شهودی و نیز مراتب ادراکی انسانی که از آن دو با عنوان لطایف وجودی و اطوار دل یاد میشود از دیدگاههای بسیار مشترکی با یکدیگر برخوردار هستند.همچنین از مقایسه دیدگاه آن دو عارف بهخوبی برمیآید که مسأله ولایت، خلافت و تصرف انسان کامل و دیگر شؤون او در دیدگاه آن دو از نقش اساسی برخوردار است.در عین این شباهتها، این دو عارف در باب مقصد و نحوه سیر و سلوک با یکدیگر توافق ندارند زیرا روش سیر و سلوکی سید حیدر آملی مبتنی بر روش هستیشناسانه ابن عربی است، اما روش و طریقه میر سید علی همدانی مبتنی بر طریقت کبرویه و روش شطّار است. طریقت کبرویه منسوب به پیروان نجمالدین کبری(متوفای: 618 ه. ق) است. آنان مسیر سیر و سلوک را در طریقه شطّار یا همان طریقه اهل حب و محبت بر محبت و عشق الهی خلاصه میکنند.همچنین ادبیات این دو عارف در طرح مباحث عرفانی تا حدی متفاوت است. ریشه این امر را میتوان در فضای فرهنگی مذهبی مورد زیست آن دو دانست، زیرا سید حیدر آملی در فضای شیعی میزیسته و طبعا ناگزیر از تقیه نبوده است، اما میر سید علی همدانی تا حدی مجبور به چنین امری بوده است.پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی و آنگاه مطالعه تطبیقی سامان یافته است.