نظریه عیسی تاریخی در الهیات جدید مسیحی

نویسنده:
محسن امینی فر
سطح:
کارشناسی ارشد

به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، در جلسه دفاعیه‌ای که شنبه 14 بهمن 96 در سالن کنفرانس شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور دکتر احمدرضا مفتاح به‌عنوان استاد راهنما، دکتر علی شهبازی، استاد مشاور و دکتر مهراب صادق نیا در جایگاه استاد داور برگزار شد، دانشجو محسن امینی فر از پایان‌نامه‌اش دفاع کرد.

در چکیده این پایان‌نامه آمده است:

از قرن هفدهم و نوزدهم مردم عموماً با مسائل عقلی و اجتماعی جدید مواجه بودند و اکتشافات علمی ناظر به جهان طبیعی بودند و از این خبر می‌دادند که انسان‌ها بدون توسل به جنبه‌های اسرارآمیز ادیان وحیانی می‌توانند مسائل زندگی خود را حل کنند و خصوصاً اینکه از اواخر قرن هجدهم و به‌ویژه قرن نوزدهم نقادی کتاب مقدس آغاز شد و یک نوع تحول در الهیات به وجود آمد. در اینجا یکی از مسائلی که به چالش کشیده شد مسئله عیسی مسیح بود. به‌عنوان‌مثال نقادی کتاب مقدس نشان داد که انجیل چهارم نمی‌تواند به‌عنوان گزارشی تاریخی از زندگی عیسی ارزیابی شود چون سرشار از اسطوره است. بنابراین مسئله فدا، مرگ، رستاخیز و الوهیت عیسی قابل‌قبول نبود. در اینجا بود که عالمان الهیات پروتستان برای دفاع از ایمان مسیحی و تطبیق آن با وضعیت جدید تلاش‌های بسیاری کردند و بعدها کلیسای کاتولیک هم به‌تدریج مجبور شد قدری انعطاف نشان دهند. اینجا بود که عیسی تاریخی مطرح شد که در مقابل عیسی ایمانی بود. شلایر ماخر عیسی را بشری می‌دانست که تمایزش در خدا آگاهی نیرومند و پیوسته‌اش بود. در این تحقیق به دنبال این هستیم که عیسی تاریخی چیست و در جواب چه چیزی است؟ و اصولاً چرا عیسی تاریخی مطرح شد؟ درواقع کسانی که به دنبال عیسی تاریخی بودند می‌خواستند برای اشکالات مربوط به مسیح شناسی پاسخی پیدا کنند. اما واقعیت این بود که با مطالعهٔ تاریخی سرگذشت عیسی مسیح، باورهای پذیرفته‌شده مسیحیان به دست نمی‌آید.

کلمات کلیدی: عیسی تاریخی، عیسی ایمانی، نقادی کتاب مقدس، الهیات جدید مسیحی، دیوید فردریچ اشتراوس و هرمان ساموئیل رایماروس