





به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت معاونت فرهنگی-اجتماعی جلسه درس اخلاق با سخنرانی آیت الله غلامعلی نعیم آبادی در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
در این جلسه آیت الله نعیم آبادی با اشاره به مسئله جهاد تبین در اسلام گفت: در مبحث اول به دو سوره اشاره می کنم. سوره اول سوره مبارکه کهف است. آیه ۶۵ این سوره مبارکه میفرماید: فَوَجَدَا عَبدا مِّن عِبَادِنَا ءَاتَينَهُ رَحمَة مِّن عِندِنَا وَعَلَّمنَهُ مِن لَّدُنَّا عِلما. در آنجا بنده اى از بندگان خاص ما را يافتند كه او را رحمت و لطف خاصى از نزد خود عطا كرديم و هم از نزد خود وى را علم (لدنّى و اسرار غيب الهى) آموختيم و در ادامه آیه ۶۶ که حضرت موسی در آن فرمود مِمَّا عُلِّمتَ رُشدا؛ میشود که من خدمت شما باشم و از آن چیزهایی که باعث رشد من میشود به من یاد بدهید.
وی ادامه داد: از این آیات شریفه باید آموخت که شاگرد نباید در مقابل استاد متکبر باشد. این آیه بحثهای آموزشی پر نکتهای دارد. حضرت خضر به حضرت موسی گفت که تو نمیتوانی صبور باشی. تو طاقت آنچه من تحمل آن را دارم، نداری. حضرت خضر به موسی پیامبر گفت، تو نمیتوانی. و سپس موسی پرسید: چرا نمیتوانم؟ از این جملات میفهمیم که باید به شاگردان آگاهی داد. چرا برخی جوانهای ما نماز را رها کردند. به آنها گفتیم نماز را بخوانید ولی نگفتیم چرا بخوانید. ما چرا نماز بخوانیم را نگفتیم. حجاب را گفتیم ولی چرایی آن را به جوانان نگفتیم. موسی هم نمیتوانست چیزی را که چراییاش را نمیداند تحمل کند. زیرا آگاهی ندارد و این آگاهی نداشتن او را آزار میداد.
آیت الله نعیم آبادی ادامه داد: در سوره مبارکه بینه نیز آمده است که: لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ. مشرکین و اهل کتاب و کفار از آنچه به آن معتقدند منفک نمیشوند. تا چه زمانی؟ حتی تاتیهم البینه. تا دلیلی برایشان بیاورید. ما چرا از این تبیین مسائل و توضیح المسائل یعنی توضیح دادن مسائل استفاده نمیکنیم؟ اساتید بزرگوار باید با جوانان با تبیین مسائل صحبت کنند. در غرب فاسد، وقتی مردم فهمیدند در غزه چه خبر است و چه ظلمهایی میشود چه حمایتهایی از مردم غزه کردند. این به علت تبیین است. غرب نمیگذارد این تبیین برای مردم صورت بگیرد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه مطالب خود را با ذکر حدیثی اخلاقی از حضرت علی (ع) ادامه داده و گفت: بما نِلْت ما نِلْت؟ سوال شد از حضرت امير(ع) كه به آنجا كه رسيدي از چه رسيدي؟ فرمود: قعدْتُ علي بابِ قلْبي فلمْ أدعْ أنْ يدْخُلهُ سِويالله. بر در خانه دل نشستم و نگذاشتم چيزي غير از خدا داخل آنجا بشود. اصلا خود اين حديث معنايش اين است كه مالك قلب خودم شدم، اختيار قلب خودم را خودم در دست گرفتم، مثل دروازهاي كه دروازهباني قوي داشته باشد و رفت و آمدها را كنترل كند و هرچه را دلش بخواهد راه بدهد و هرچه را نخواهد راه ندهد. از چه چیزی به اینجا رسیدیم. اگر بر دل نظارت نکنید تمایلهای نفسانی پیدا میکنید و هر چه به دست آورید باز هم میگویید کم است. بنابراین بنشین بر در قلبت و بر واردات قلبیت نظارت کن. این حدیث بر همه چیز دلالت می کند. حافظ نیز در این زمینه شعر زیبایی دارد و میگوید: پاسبان حرم دل شدهام، شب همه شب تا در این پرده در اندیشه نگذارم. اگر دل را حفظ کنید همه چیز دارید و اگر دل را حفظ نکنید هیچ چیز ندارید.
وی در پایان با اشاره به جنگ غزه و حوادث اخیر گفت: آینده اسرائیل چیست؟ روزی نیکسون سیاستمدار آمریکایی خطاب به دیگر آمریکاییها گفت. یک جزیره در دریای تنفر میتواند باقی بماند؟ اسرائیل یک جزیره است و همه از آن متنفر هستند. این کاری که اینها در غزه انجام دادهاند از تنفر هم بالاتر رفته است. این جنایت اسرائیل در قبال مردم غزه، تنفر جهان اسلام را در اوج قرار داده است. اسرائیل قطعاً مردنی و رفتنی است. همانطور که امام (ره) فرمود اسرائیل باید برود. مقام معظم رهبری (ره) نیز فرموده که باید اسرائیل برود که انشاالله میرود.