معرفی کتاب معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي علی الصحابه

تاریخ انتشار:

بسیاری از ردیه‌هایی که بر این کتاب نوشته شد از بین رفته‌اند، اما گزارش‌هایی از آنها برای ما باقی مانده است.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از مجله میراث شهاب مهدی عسگری دانشجوی دکتری دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب در مقاله به معرفی کتاب معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي علی الصحابه اثر حمیدالدین کرمانی پرداخته است.

این پژوهشگر زمینه تصحیح متون اسلامی در قسمتی از این مقاله آورده است:در مجموعه زاهد درباره معاصم الهدی آمده که بخش اول این رساله مفقود شده است، اما «قسمت دوم با فصل سی و یکم از باب سوم درباره برتری علی بر دیگر صحابه پیامبر آغاز می‌شود.

متن کامل این مقاله به شرح زیر است.

چکیده
حمیدالدین کرمانی، حجة‌العراقین، از داعیانِ بزرگ اسماعیلی (متوفی 408/ بعد از 412 ه‍.ق) است که در سنت اسماعیلی تأثیر به سزایی داشته است. از او آثاری در موضوعات گوناگون فلسفی و دینی باقی مانده، یکی از این آثار رسالهٔ معاصم الهدی والإصابة في تفضیل علي علی الصحابة است. این رساله در اصل ردی است بر العثمانيّة اَبوعثمان عمرو بن بحر معروف به جاحظ (متوفی 255 ه‍.ق). بخش‌های عمدهٔ معاصم الهدی از بین رفته و تنها بخشی از باب سوم، باب چهارم و باب پنجم آن باقی مانده است. بخشی از باب سوم که باقی مانده در فضائل اختصاصی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، باب چهارم در فضائل مشترک امیرالمؤمنین (علیه السلام) و خلیفه اول و باب پنجم در فضائل ابوبکر است. تا به حال از این رساله تصحیحی انجام نشده و رساله به صورت مخطوط باقی مانده است. موضوع اصلی این مقاله معرفی محتوا و نسخه‌های باقی مانده معاصم الهدی است. با توجه به آنچه در این مقاله مطرح می‌شود، تصحیح این رساله را می‌توان از اولویت‌های پژوهشی دانست.
واژگان کلیدی: حمیدالدین کرمانی، معاصم الهدی، امیرالمؤمنین (ع)، جاحظ، العثمانیّة.
مقدمه
اَبوعثمان عمرو بن بحر معروف به جاحظ (متوفی 255 ه‍.ق) با نوشتن کتاب العثمانیّة سبب شد بر این کتاب ردیه‌های نوشته شود. بسیاری از ردیه‌هایی که بر این کتاب نوشته شد از بین رفته‌اند، اما گزارش‌هایی از آنها برای ما باقی مانده است.
ردیه‌ای از ثبيت بن محمد (اَبو محمد) در رد بر العثمانیّة گزارش شده است. نجاشی دربارهٔ آن می‌نویسد: «ثبيت بن محمد أبو محمد العسكري: صاحب أبي عيسى الوراق، متكلم حاذق، من أصحابنا العسكريين، و كان أيضًا له إطلاع بالحديث و الرواية و الفقه. له كتب، منها: كتاب توليدات بني أمية في الحديث و ذكر الأحاديث الموضوعة، و الكتاب الذي يعزي إلى أبي عيسى الوراق في نقض العثمانية له، و كتاب الأسفار، و دلائل الأئمة عليهم السلام». (نجاشی، 1365: 117؛ علامه حلی، 1402: 30؛ مامقانی، 1431: ج13/351؛ امین، 1403: ج4/ 21).
ردیه دیگر این کتاب را مظفر بن محمد بن احمد اَبو الجيش بلخی (متوفی 367 ه‍.ق) نوشته است. درباره او نوشته‌اند: «مظفر بن محمد بن أحمد أبو الجيش البلخي:‏ متكلم، مشهور الأمر، سمع الحديث فأكثر. له كتب كثيرة، منها: كتاب قد فعلت فلا تلم، كتاب نقض العثمانية على الجاحظ، كتاب مجالسه مع المخالفين في معان مختلفة، كتاب فدك، كتاب الرد على من جوز على القديم البطلان، كتاب النكت و الأغراض في الإمامة، كتاب الأرزاق و الآجال، كتاب الإنسان و أنه غير هذه الجملة. أخبرنا بكتبه شيخنا أبو عبد اللّٰه محمد بن محمد بن النعمان. و مات أبو الجيش سنة سبع و ستين و ثلاثمائة، و قد قرأ على أبي سهل النوبختي رحمهما اللّٰه.» (نجاشی، 1365: 422؛ آقابزرگ، 1403: ج24/289؛ خویی، 1413: ج19/199).
برای اَبو الأحوص بصری نیز ردیه‌ای بر العثمانیّة گزارش شده است. آقابزرگ در رابطه با اَبو الاحوص و کتابش می‌نویسد: «الرد على العثمانية: لأبي الأحوص المصري المتكلم. ذكره ابن شهر آشوب في الكنى من معالم العلماء. قال: إنّه لقي الحسن النوبختي و أخذ عنه، (أقول:) كان النوبختي مبرزًا بين نظرائه قبل الثلاثمائة و بعدها كما ذكره النجاشي، فأبو الأحوص هذا مؤخر بكثير عن أبي الأحوص التابعي عوف بن مالك بن نضلة الجشمي الراوي عن أبيه و عن أبي موسى الأشعري كما ذكر في خلاصة تهذيب الكمال، ص 253.» (ابن‌شهرآشوب،1380: 139؛ آقابزرگ، 1403: ج10/ 211).
البته ردیه‌های دیگری نیز بر این کتاب نوشته شده که بسیاری از آنها از بین رفته و به دست ما نرسیده است. اما در این میان برخی از ردیه‌هایی که بر جاحظ نوشته شده باقی مانده است. یکی از این رساله‌ها که اصل آن از بین رفته، اما در کلام ابن‌اَبی‌الحدید برای ما باقی مانده، رساله نقض العثمانیّة است که به قلم اَبوجعفر اِسکافی (متوفی 240 ه‍.ق) از بزرگان معتزله بغداد نوشته شده است (زرکلی، 1989: ج6/221).1 کتاب دیگری که در رد العثمانیّة نوشته شده و امروز در دسترس قرار دارد کتاب بناء المقالة الفاطمية في نقض الرسالة العثمانية تألیف عالم بزرگ شیعی احمد بن موسی بن طاوس (متوفی 673 ه‍.ق) است. برخی نام این کتاب را بناء المقالة العلوية في نقض الرسالة العثمانية ثبت کرده‌اند (حر عاملی، بی‌تا: ج2/30؛ افندی، 1431: ج1/76).2 نقد دیگری که به العثمانیّة نوشته شده توسط داعی بزرگ اسماعیلیان احمد حمیدالدین کرمانی تحت عنوان معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي علی الصحابة است که در این نوشتار محتوا و نسخه‌های باقی مانده از این رساله معرفی خواهند شد. البته پیش از بررسی درباره معاصم الهدی اندکی درباره العثمانیه بحث خواهد شد. در این مقاله به زندگی‌نامه و آثار دیگر حمیدالدین کرمانی اشاره‌ای نمی‌شود؛ زیرا در پاره‌ای از تصحیح‌هایی که از برخی کتاب‌های کرمانی شده زندگی‌نامه و آثار او به تفصیل معرفی شده است (برای نمونه رک: مقدمه دکتر مصطفی غالب بر تصحیح کتاب راحة العقل).
پیشینه پژوهش: درباره معاصم الهدی و الإصابة في تفضیل علي علی الصحابه تا به حال معرفی جامعی صورت نگرفته است. در این میان استاد دکتر حسن انصاری بر ضرورت تصحیح این کتاب تأکید کرده‌اندhttps://ansari.kateban.com) ) و برخی همچون مصححان آثار کرمانی از این کتاب نام برده‌اند، اما درباره نسخه‌ها و محتوای رساله سخنی به تفصیل بیان نشده است.
معرفی مختصر العثمانیّه
العثمانیّه را می‌توان متنی دانست که در آن به صورت کلی سعی شده تا فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) انکار شود. مسعودی درباره این کتاب می‌نویسد: «… و هم او [جاحظ] كتاب ديگرى تأليف كرده و همه دلايل مفروض را در آنجا فراهم آورده و عنوان آن را كتاب العثمانيه كرده است و به منظور حق كشى و ضديت با اهل حق، فضائل و مناقب على (عليه السلام) را رد كرده و به تأييد ديگران دلايل آورده ولى خدا نور خويش را كامل می‌كند و گرچه كافران نخواهند… پس از آن كتاب ديگرى بعنوان مسائل العثمانيه تأليف كرده كه در آنجا آن قسمت از فضايل و مناقب اميرالمؤمنين على را كه قبلاً نقض نكرده بود نقض كرده است و من اين كتاب‏ها را از قبيل كتاب العثمانيه و غيره جواب گفته‏ام. جماعتى از متكلمان شيعه نيز چون ابو عيسى وراق و حسن بن موسى نخعى و ديگران در ضمن كتاب‌هائى كه در باره امامت نوشته‏اند يک‌جا يا متفرق، كتاب‌هاى او را جواب گفته‏اند، ابو جعفر محمد بن عبد الله اسكافى نيز كه يكى از مشايخ و رؤساى معتزله بغداد و اهل زهد و ديانت و قائل به فضل على بود و امامت مادون را جايز می‌شمرد، نيز كتاب العثمانيه جاحظ را جواب گفته است.» (مسعودی، 1374: ج2/242-243). از این گزارش مسعودی دانسته می‌شود که خود او نیز ردیه‌ای بر العثمانیه داشته که به دست ما نرسیده او شخص دیگری که ردیه‌ای بر العثمانیه نوشته حسن بن موسی نخعی است.
در این کتاب فضائلی همچون اسلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کودکی، حدیث غدیر، حدیث طیر، حدیث منزلت، حدیث لیلة المبیت و… یا مورد انکار قرار می‌گیرند و یا با مناقشاتی همراه می‌شوند. از این رو، همانطور که اشاره شد می‌توان این کتاب را ردیه‌ای بر فضائل امیرالمؤمنین دانست.
نکته حائز اهمیت دربارهٔ این کتاب این است که گویا یکی از کسانی که بر العثمانیه ردیه نوشته خود جاحظ است. برخی از کسانی که آثار او را فهرست کرده‌اند، در میان آثارش ردیه‌ای بر العثمانیه (الرد علی العثمانیه) را نیز گزارش کرده‌اند (حموی، 1993: ج5/2118؛ سیوطی، 1429: ج1/ 166).
با توجه به آنچه تا به حال بیان شد، می‌توان نتیجه گرفت که جاحظ خود ردیه‌ای بر نوشته‌های خود دارد و در پاره‌ای از نوشته‌هایش امیرالمؤمین (علیه السلام) را مقدم و در پاره‌ای دیگر از نوشته‌هایش مؤخر می‌کند و شاید از همین رو است که شاگردش ابن‌قتیبه دربارهٔ آثار استاد می‌نویسد: «و تجده یقصد في کتبه للمضاحيك و العبث» (ابن‌قتیبه، 1430: 142).
بعد از بیان مختصر در معرفی العثمانیه به معرفی محتوا و نسخه‌های معاصم الهدی اشاره خواهد شد.
درباره معاصم الهدی و الإصابة
نام، ابواب و فصول معاصم الهدی
نام کامل این کتاب همانطور که در فهرست مجدوع آمده: معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي علی الصحابه است (مجدوع، 1344: 95). دکتر غالب معاصم الهدی را غیر از الإصابة في تفضیل علي علی الصحابة می‌داند و درباره معاصم الهدی می‌نویسد: «و هو في الرد علی الجاحظ فیما كتبه عن الإمام علي ابن أبي طالب (ع)» و درباره الإصابة في تفضیل علي علی الصحابه می‌نویسد: «ناقش فيه أكثر الآراء و الأقوال و الأحادیث التي وردت حول الخلافة الإسلامیّة و أوجب شرعیّتها للإمام علي و أنّه حق شرعي لآل البيت» (غالب، 1967، ص46). غالب در ابتدای معرفیِ کتاب‌هایِ کرمانی از محقق شهیر روسی ایوانف یاد می‌کند و فهرست کتاب‌های کرمانی را بر اساس فهرست ایوانف نام می‌برد (غالب، 1976: 45). ایوانف نیز میان این دو رساله تفاوت قائل است، وی درباره الإصابة في تفضیل علي علی الصحابه معتقد است: «تنها بخش کوچکی از آن باقی مانده است» (ایوانف، 1933: 43). البته ایوانف و به تبع او دکتر غالب مستندی برای این تقسیم‌بندی ارائه نمی‌کنند. با توجه به فهرست‌ها و کتاب‌های دیگر، نام این رساله همان است که مجدوع ثبت کرده و در اصل یک رساله است که در ردِ العثمانیّة جاحظ نوشته شده است.
آنچه از این کتاب باقی مانده بخش دوم آن است. از این بخش دوم نیز باب سوم به صورت ناقص، باب چهارم و باب پنجم آن در دسترس است. از این رو، بخش اول کتاب به دست ما نرسیده و از بخش دوم تنها دو سه باب باقی مانده که باب سوم نیز ناقص است و از فصل سی و یکم آغاز می‌شود. مجدوع در معرفی بخش باقی مانده از این رساله می‌نویسد: «الموجود منه النصف الثاني منه، من الفصل الحادي و الثلاثين من الباب الثالث في ذكر ما اختصّ به علي و تفرّد به من الشرف و الفضل ممّا ليس فيه لأحد مِن الصحابة مِن أبي بكر و غيره حظ البتة، إلى الفصل الرابع و الستين منه، ثمّ الباب الرابع فيما اشترك فيه أبو بكر وعلي من الفضائل و كون علي أفضل منه بجميع ستة عشر فصلًا. ثمّ الباب الخامس في ذكر فضائل أبي بكر يجمع أربعة فصول» (مجدوع، 1344، ص95-96؛ آقابزرگ، 1403ق، ج21، ص196؛ درایتی، 1390، ج30، ص182، همو، 1398، ج16، ص566). ماحصل رساله این است که باب سوم این کتاب به فضائل اختصاصی امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرداخته، در باب چهارم به فضائل مشترک میان امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ابوبکر اشاره شده و باب پنجم به فضائل ابوبکر اختصاص داده شده است. باب سوم از فصل سی و یکم شروع شده و ناقص است، با این حال مبسوط‌ترین باب از میان سه باب باقی مانده از کتاب معاصم الهدی است.
در ابتدای نسخه کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی با رنگ قرمز نوشته شده است: «الجزء الثاني من کتاب معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي (ع) علی الصحابة أبارة بها لمباني الكتاب العثمانيّة و أنارة للمبتغي بالحجج البرهانية، الباب الرابع الفصل الحادي و الثلاثون». همانطور که از عبارت پیداست کتاب از باب چهار فصل سی و یکم آغاز می‌شود و این می‌تواند گزارش دیگر فهرست‌ها را با تردید مواجه کند که در آنها آغاز کتاب از باب سوم فصل سی و یکم گزارش شده است. اما این تردید با مراجعه به نسخه خطی برطرف می‌شود؛ زیرا از اواسط کتاب کاتب برخی از عنوان‌بندی‌ها را مشخص نکرده است و همین امر سبب شده تا خود او نیز دچار خطا شود. بیان مطلب آنکه کتاب با عبارت مذکور آغاز و بعد از آن سخن در فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیان می‌شود، بعد از اتمام فضائل اختصاصی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، فضائل مشترک امیرالمؤمنین (علیه السلام) و خلیفه اول آغاز می‌شود، اما کاتب سر فصل را در این فصل به خوبی مشخص نکرده است و باب «في‌ ذکر فضائل أبي بکر و ما له من الخطوة و الکرامة و الأمور السالبة إیّاه» را در ادامه فصل قبل حساب کرده است، در صورتی که مطلب تغییر کرده و کرمانی مطالبی را در ذکر فضائل خلیفه اول بیان کرده است.
در مجموعه زاهد درباره معاصم الهدی آمده که بخش اول این رساله مفقود شده است، اما «قسمت دوم با فصل سی و یکم از باب سوم درباره برتری علی بر دیگر صحابه پیامبر آغاز می‌شود. باب چهارم، در شانزده فصل درباره فضائل علی و ابوبکر است. باب پنجم، بر حق علی بر امامت و انتصاب او به عنوان جانشین محمد تمرکز می‌کند» (کورتس، 2003: 95). با توجه به این گزارش از باب‌های معاصم الهدی، می‌توان گفت که گویا در دو فصل اول اختلافی وجود ندارد و اختلاف در باب پنجم این رساله است که طبق گزارش مجدوع و دیگران باب پنجم در فضائل ابوبکر است و طبق گزارش مجموعه زاهد باب پنجم درباره حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) و جانشینی ایشان بعد از پیامبر است. البته ذکر این نکته ضروری است که کرمانی در فصل پایانی کتاب بر حق مسلم امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به خلافت تأکید دارد، شاید به همین سبب باشد که در مجموعه زاهد فصل پنجم را درباره «حق مسلم امیرالمؤمنین (علیه السلام)» دانسته است.
شیوه نگارش معاصم الهدی
شیوه نگارش کرمانی در این کتاب اینگونه است که ابتدا مطلبی را بیان می‌کند و بعد از آن با عبارت «نقول» به توضیح آن می‌پردازد. اول هر فصل از باب سوم ـ که اختصاص به فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد ـ کرمانی فصل را اینگونه آغاز می‌کند: «فيما اختصّ به علي صلوات اللّٰه علیه و تفرّد به من الشرف و الفضل» و سپس فضیلت مخصوص به امیرالمؤمنین (علیه السلام) را می‌آورد و در آخر می‌نویسد: «و ليس لأبي بكر فيه حظّ البتة». فی‌المثل در باب 32 از فصل سوم درباره امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌نویسد: «فيما اختصّ به علي صلوات اللّٰه علیه و تفرّد به علي (ع) مِن الشرف و الفضل بکونه أوّل مهاجر و أوّل مجاهد في‌ سبيل اللّٰه و أنّه مِن الشجاعة و القوة و العزّة و الباس و النجدة و البصر و الثبات في الأمور الدینيّة و الجهاد في سبیل اللّٰه في المواطن التي بلغت فيها القلوب الحناجر و شخصت نحو السماء العیون فيها و النواظر علی غاية خلي منها غیره و لیس لأبي بکر فيه حظّ البتة». باب چهارم ـ که در فضائل مشترک میان امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ابوبکر است ـ را اینگونه آغاز می‌کند: «فيما اشترك فيه أبوبکر و علي (ع) من الفضائل التي بها یثقل المیزان و معها یزداد القربة مِن اللّٰه تعالی و الإیمان و کون علي فيها أفضل منه». پیش از این نیز اشاره شد که کرمانی در باب پنجم از فضائل ابوبکر سخن می‌گوید و بحث را با این عبارت شروع می‌کند: «في‌ ذکر فضائل أبي بکر و ما له من الخطوة و الکرامة و الأمور السالبة إیّاه».
بخشی از محتوای معاصم الهدی
گزارش تمام محتوای معاصم الهدی برابر با تصحیح این رساله وزین است. از این رو به صورت گزینشی به برخی از مطالبی که از این رساله باقی مانده اشاره می‌شود تا خواننده با محتوای اثر آشنایی نسبی پیدا کند.
در باب سوم برخی از فضائلی که برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) عبارتند از:
1. الفصل الرابع و الثلاثون: فیما اختص به علي من الشرف و الفضل في کونه مشابهًا للملائکة المقربين و لیس لأبي بکر فيه حظ البتة.
2. الفصل الخامس و الثلاثون: فیما اختص به علي (علیه السلام) من الشرف و الفضل من کونه محییًا لأوامر اللّٰه و أهل طاعته بتخلیص نبيه صلي اللّٰه علیه و آله لیلة دعاه إلی النوم مکانه علی فراشه خوفًا من أعدائه الذین اجمعوا علی قتله فيها من شرّهم بنومه مکانه کما أمر به و خروجه سالمًا صلوات اللّٰه علیه إلی المدینة مهاجرًا و لیس لأبي بکر فيه حظ البتة.
3. الفصل السابع والثلاثون: فیما اختص به علي (ع) من الشرف والفضل فيما جمعه اللّٰه لأشرفه في ذاته وماعداها من شرف الصهریّة للنبي (ص) علی ابنته فاطمة سيد نشاء العالمین… ولیس لأبي بکر فيه حظ البتة.
در باب چهارم در فضائل مشترک میان امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ و ابوبکر می‌نویسد:
1. الفصل الثاني: فيما اشترك فیه علي (ع) و أبوبکر من فضيلة الإیمان باللّٰه ورسوله (ص) و أقسامه و کون علي‌ (ع) أفضل من أبي بکر.
2. الفصل الثالث: فيما اشترك فیه علي (ع) و أبوبکر من فضيلة الطهارة المکتسبة بآحکام الإیمان و کون علي أفضل منه فيها.
3. الفصل الخامس: فيما اشترك فیه أبوبکر و علي (ع) من قبيل أشخاصهما الواقعة في الخلقة و الوجود في دار الطبیعة و کون علي‌ (ع) أفضل من أبي‌ بکر.
کرمانی در ابتدای باب پنجم که مختص به فضائل ابوبکر نوشته شده است، به حق مسلم امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ نسبت به خلافت و جانشینی پیامبر (ص) اذعان می‌کند. وی می‌نویسد: «في‌ ذکر فضائل أبي بکر و ما له من الخطوة و الکرامة و الأمور السالبة إیّاه، شرف الإمامة و ما یلزم الکافة علی طبقاتها بمعارفها التي لا شك لها فیها من الاقرار بکون علي (ع) هو المختار للإمامة و المصطفی بعد النبي (ص) للخلافة في الأمة و الزعامة و غیر ذلك». بعد از این در چهار فصل به بحث درباره ابوبکر می‌پردازد.
نسخه‌های معاصم الهدی
از این کتاب چند نسخه در دسترس است:
نسخه شماره 1223 مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن، این نسخه در 234 صفحه توسط فیضی علی فرزند ملامحسن علی در جمادی الثانی سال 1291 هجری قمری نوشته شده است (کورتس، 2003: 90).
نسخه شماره 3742 کتابخانه آیة‌اللّٰه مرعشی نجفی، این نسخه در 104 برگ به خط نسخ، توسط آدم بن محمد کوثری در 26 شعبان 1309 کتابت شده است (حسینی، بی‌تا: ج10/138).

گاسک در فهرستی که از کتابخانه مطالعات اسماعیلی لندن ارائه کرده در ذیل شماره 69 چهار نسخه از این کتاب را معرفی می‌کند:
الف) نسخه شماره A (106) این نسخه در 98برگ و ناخواناست.
ب) نسخه شماره B (107) این نسخه 78 برگ دارد.
ج) نسخه شماره C (542) این نسخه 323 صفحه در صفر سال 1353 در سانتا کروز کتابت شده است.
د) نسخه شماره D (724) این نسخه 123 برگ در جمادی الثانی سال 1356 در سوآرت کتابت شده است (گاسک، 1984: 54-55).
نسخه شماره 51 مجموعه فیظی در 137 برگ (سزگین، 1412: ج3/1، 373).
آنچه گزارش شد با توجه به فهرست‌ها و کتاب‌هایی است که در اختیار نگارنده قرار دارد، شاید نسخه‌های دیگری نیز از این کتاب در دیگر کتابخانه‌های دنیا یافت شود.
نتیجه‌گیری
با توجه به آنچه گفته شد دانسته می‌شود که کتاب معاصم الهدی و الإصابة في تفضیل علي علی الصحابة نوشته داعی بزرگ اسماعیلیان حمیدالدین کرمانی در دو بخش نوشته شده است. بخش اول کتاب به صورت کامل مفقود شده و بخش دوم آن از باب سوم تا پنجم کتاب است. باب سوم نیز از فصل سی و یکم و به صورت ناقص به دست ما رسیده است. از این کتاب یک نسخه در ایران در کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی و پنج نسخه در مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن و یک نسخه گویا در هند نگهداری می‌شود. قدیمی‌ترین نسخه‌ای که تاریخ دارد نسخه شماره 1223 مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن است و با توجه به نسخه‌های که تاریخ کتابت دارند می‌توان گفت که بیشتر نسخه‌ها متأخر هستند و نسخه‌های قدیمی این رساله چندان چیزی در دسترس نیست. با توجه به مجموعه هفت نسخه‌ای که در این مقاله به آنها اشاره شد شایسته است که این کتاب تصحیح و تحقیق شود.
در برابر این پژوهش دو مانع عمده وجود داشت: 1. در دسترس نبودن تمام نسخه‌های خطی که بتوان از آنها گزارش‌های دقیق‌تری ارائه داد. آنچه ارائه شد، بر اساس نسخه کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی بود. 2. تمام فهرست‌های مورد نیاز نیز در دسترس نبود، از این رو در پاره‌ای از موارد به منابع دست دوم اعتماد شد.
پی‌نوشت
1. تقی‌الدین حلی درباره وی می‌نویسد: «أحمد بن موسى بن جعفر بن محمّد بن أحمد بن محمّد بن أحمد بن محمّد بن محمّد الطاوس العلوي الحسني سيدنا الطاهر الإمام المعظم، فقيه أهل البيت جمال الدين أبو الفضائل مات سنة ثلاث و سبعين و ستمائة، مصنف مجتهد كان أورع فضلاء زمانه قرأت عليه أكثر البشرى و الملاذ و غير ذلك من تصانيفه، و أجاز لي جميع تصانيفه و رواياته، وكان شاعرًا مصقعًا بليغًا منشئًا مجيدًا…» تقی‌الدین حلی، الرجال، ص45.
2. آقابزرگ نام این کتاب را اینگونه ثبت کرده است: بناء المقالة العلوية (الفاطمية) في نقض الرسالة العثمانية؛ نک‍: آقابزرگ، الذریعة إلی التصانیف الشیعة، ج3، ص150. در جای دیگر ایشان نام کتاب را بناء المقالة العلویة آورده‌اند؛ نک‍: آقابزرگ، طبقات أعلام الشیعة، ج4، ص14. این رساله تحت عنوان بناء مقالة الفاطمیّة في نقض الرسالة العثمانیّة به تحقیق سید علی عدنانی غریفی توسط انتشارات مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث منتشر شده است.
منابع
آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، (1403ق)، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، سوم، بیروت: دار الأضواء.
آقابزرگ تهرانى، محمدمحسن، (1430ق)، طبقات أعلام الشيعة، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي‏.
ابن‏شهرآشوب، محمد بن على‏ (1380ق)، معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديمًا و حديثًا، مقدمه محمدصادق بحرالعلوم، عراق: المطبعة الحيدرية.
افندى، عبدالله بن عيسى‏بيگ‏‏، (1431ق)، رياض العلماء و حياض الفضلاء، تحقیق احمد حسینی اشکوری، به اهتمام سیدمحمود مرعشی نجفی، بیروت: مؤسسة التاريخ العربي‏.
امین، محسن، (1403ق)، أعیان الشیعة، بیروت: دار التعارف للمطبوعات.
تقى‌الدين حلى، حسن بن على‏، (1342)، الرجال‏، تصحیح محمدکاظم میاموی، تهران: دانشگاه تهران.
حر عاملی، محمد، (بی‌تا)، أمل الآمل في علماء جبل عامل، تحقیق احمد حسینی اشکوری، نجف: مکتبة الأندلس.
خويى، ابوالقاسم‏ (1413ق)، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، چاپ پنجم، بی‌جا: بی‌نا.
درایتی، مصطفی (1390)، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا)، تهران: سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران.
درایتی، مصطفی، (1398)، فهرستواره دست‌نوشته‌های ایران (دنا)، ویراستار مجتبی درایتی، مشهد، مؤسسه فرهنگی ـ پژوهشی الجواد.
زركلى، خيرالدين‏، (1989م)، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، چاپ هشتم، بیروت: دار العلم للملايين.
سزگين، فواد، (1412ق)، تاريخ التراث العربي، ترجمه محمود فهمی حجازی، مراجعه عرفة مصطفی و سعید عبدالرحیم، چاپ دوم، قم: كتابخانه عمومى حضرت آيت اللّٰه العظمى مرعشى نجفى.
علامه حلى، حسن بن يوسف، (‏1402ق)، رجال، تحصیح محمدصادق بحرالعلوم، چاپ دوم، قم: الشریف الرضی.
غالب، مصطفی، (1967م)، مقدمه راحة العقل، بیروت: دار الأندلس للطباعة والنشر.
کرمانی، حمیدالدین، معاصم الهدی و الإصابة في تفضيل علي علی الصحابة، نسخه کتابخانه آیة‌اللّٰه مرعشی نجفی، به شماره 3742.
مامقانى، عبدالله‏،‌ (1431ق)، تنقيح المقال في علم الرجال، تحقیق‏ محى‏الدين مامقانى و محمدرضا مامقانی، قم: موسسة آل البيت( عليهم السلام) لإحياء التراث‏.
مجدوع، اسماعیل بن عبدالرسول، (1344)، فهرسة الكتب و الرسائل و لمن هي من العلماء و الأئمة و الحدود الأفاضل، تحقیق، تعلیق و تقدیم علینقی منزوی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
نجاشى، احمد بن على، ‏(1365)، رجال النجاشي‌، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، ‏چاپ ششم، قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي.
حسینی، سید احمد، (بی‌تا)، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله العظمی نجفی مرعشی، زیر نظر سید محمود مرعشی، قم: کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی.
ابن‌قتیبه، محمد بن عبدالله بن مسلم، (1430ق)، تأویل مختلف الحدیث و الرد علی من یریب في‌ الأخبار المدعی علیها التناقض، تحقیق ابو اُسامه سلیم بن عید الهلالی السلفی الأثری، دار ابن قیم ـ دار ابن عفان: المملکة العربیة السعودیه ـ جمهوریة مصر العربیه.
سیوطی، عبدالرحمن، (1429ق)، تحفة الأديب في نحاة مغني اللبيب‏، تحقیق سهی نجعه و حسن الملخ، اردن ـ عمان: جدار للكتاب العالمی.
حموی، یاقوت بن عبدالله، (1993م)، معجم الأدباء، تحقیق احسان عباس، بیروت: دار الغرب الإسلامی.
مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، (1374)، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ پنجم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
Cortese, Delia, (2003), Arabic Ismaili Manuscripts, London: I.B. Tauris.
Ivanow, W, (1933), A Guide to Ismaili Literature, London: Royal Asiatic Society.