به گزارش روابط عمومی دانشگاه، پیش همایش «بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی (س)» با حضور یادگار امام حاج سید حسن خمینی و سید ابوالحسن نواب، سوم اسفند 1401 ساعت 9 صبح در تالار امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا غفوریان وحجت الاسلام والمسلمین باقر صاحبی و جمعی از اندشمندان حوزوی و دانشگاهی به ایراد سخن پرداختند.
دانشگاه ادیان و مذاهب قطرهای از اقیانوس بیکران اندیشه امام خمینی است
حجت الاسلام والمسلمین مصطفی جعفرطیاری در اولین پیش همایش بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی با اشاره به اینکه دانشگاه ادیان و مذاهب قطرهای از اقیانوس بیکران اندیشه امام خمینی است گفت: همه ما در حد توان خود باید به معرفی اندیشههای نورانی امام خمینی اهتمام داشته باشیم.
قائم مقام رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب افزود؛ ما معتقدیم معرفی اندیشههای نورانی امام خمینی همان معرفی اسلام ناب محمدی(ص) بر اساس آموزههای اهل بیت(علیهم السلام) میباشد.
امام خمینی در حوزه علمیه قم مظلوم واقع شده است
آیت الله سید حسن خمینی در پیش همایش «بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی (ره)» که در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، اظهار داشت: امام خمینی یک شخصیت ذوابعاد و ابتدا یک فیلسوف صدرایی است. ایشان را در زمینه مسائل معرفت شناسی باید از مباحث جلد اول اصول شناخت.
وی تصریح کرد: مرحوم آقای شیخ مهدی حائری خاطره بسیار شیرینی برای من تعریف می کرد و می گفت، «من سال های آغازین دهه 50 در کانادا بودم و داشتم کتاب فتوحات مکیه را می خواندم و یک جای آن را هر چه خواندم نفهمیدم. از آنجا نامه ای برای امام به نجف فرستادم و گفتم که من فکر می کنم اگر در این جهان خاکی یک نفر باشد که آراء ابن عربی را بداند، شما هستید.»
وی ادامه داد: بر اساس گفتهی آن مرحوم در ادامه نامه، امام خاطرهای برای شان خاطرهای به این مضمون نقل کرده بودند که یک روز در مدرسه فیضیه داشتم «فتوحات» می خواندم؛ یکی از بزرگان قم که معروف به دانش در فلسفه مشاء بود وارد شد و به امام گفت اینها چیست؟ ایشان گفته بودند عرفان است. او گفته بود اینها را می شود بی استاد خواند؟ امام پاسخ داده بودند در ارتباط با شما با استادش هم محل تأمل است.
وی گفت: مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی و مرحوم امام در زمره بزرگانی هستند که اگر ممحض در فلسفه می شدند، تحولات بزرگی را می توانستند در مباحث معرفت شناسی ایجاد کنند.
وی با بیان اینکه کارهای بزرگ امام راحل در حوزه های معرفت شناسانه مغفول مانده است، افزود: به نظر من دو نفر از اصولی های شیعه قطعا اگر در فلسفه تعمق می کردند، تحولات بزرگی رخ می داد. یعنی می توانستند یک ملاصدرای دوم یا حتی یک بوعلی سینا در مباحث معرفت شناسی و حتی مباحث معارف شناسانه را به تغییر بنیادین بیاورند. یکی از آنها مرحوم سید محمدحسین اصفهانی است که بی تردید ذهن جوّالی در حوزه های معرفت شناسی دارد و یکی هم مرحوم امام است. البته امام به خصوص در عرفان عملی کارهای بزرگی دارند که مغفول مانده و حجاب سیاست بر ابعاد شخصیت امام سایه انداخته است. بی تردید امام در بحث های فقه و اصول مظلوم واقع شده؛ حتی در حوزه ای که تمام عظمتش را از نام ایشان دارد، آنگونه که باید شناخته نمی شود؛ و در حوزه فلسفه اسلامی بیشتر.
وی تأکید کرد: این بحث را بسیار پررنگ باید پیش ببریم. البته بحث غلوّ نداریم؛ دایره علم دایره غلوّ نیست و بحث خودش را دارد. بحث پیش همایش بسیار کار خوبی بود و محوریت هم طبیعتا با دانشگاه ادیان است و دوستان مؤسسه هم همه نوع کمک می کنند. ان شاء الله یک نهضتی را بشود در زمینه ابعاد ناشناخته امام در حوزه علوم عقلی پیش برد.
امام خمینی به جریان فلسفی مدرن بی توجه نبود
حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا هم در سخنانی اظهار داشت: موضع و جایگاه فلسفی امام خمینی در حوزه معاصر در تداوم تاریخی فلسفه اسلامی باید دیده و تحلیل شود. کرسی تدریس فلسفه ایشان قبل از حضور علامه طباطبایی و قبل از انتقال تدریس ایشان از فقه و اصول به فلسفه متفرق بود و برخی شاگردان ایشان درباره اینکه ایشان وقت خود را صرف حوزههای فقهی کردند، افسوس می خوردند.
وی افزود: اگر موضع امام در جریانهای فلسفی جهان اسلام دیده شود، ایشان امتداد حکمت مشاء و اشراق و متعالیه است. ایشان در عرفان هم اساتید بزرگی داشتند و این نشان از اهتمام امام خمینی به «عرفان» است. حکمت صدرایی حاصل امتزاج جریان های معرفتی قبلی است و فرصتی که در دوران صفویه با جریانات حدیث و عرفان به وجود می آید. این امتزاجی که صدرالمتالهین ایجاد کرده است در تداوم کار فلسفی جهان اسلام و در عین حال منحصر بفرد است. و امام خمینی سعی در رعایت این امتزاج داشتند.
وی با بیان اینکه آثار عرفانی امام خمینی برجسته تر از آثار فلسفی ایشان است، گفت: فلسفه همواره در تعامل با جریان های رقیب حدیثی، کلامی، تفسیری و مانند اینها رشد پیدا کرده است اما در دوران معاصر فلسفه اسلامی با جریان های فلسفی جهان مدرن تعامل و گفت وگوی جدی نداشته است.
وی بیان کرد: حوزه در دوران امام راحل توانست چراغ تداوم جریان فلسفی را روشن نگاه دارد اما ایشان بی توجه به جریان های فلسفی غرب نیست و اوج این کار را در نامه ایشان به گورباچف می توان دید. ایشان در این نامه نشان می دهند که به نقاط عطف فلسفه مدرن توجه دارند.
وی به نقاط عطف جریان فلسفه مدرن اشاره کرد و گفت: یکی با جریان عقل گرایی ناسیونالیسم دکارتی و روشنگری اوست که عقل را به عنوان قوه انسانی می شناسد. مسئله شهود و شهود عقلی که وحی را فیلسوفان مسلمان در این حوزه تبیین می کردند و متون مقدس در حاشیه این مسئله و نقل در امتداد او مرجعیت علمی پیدا می کرد، در دکارت بی معناست. لذا متون مقدس و کتاب مقدس از مرجعیت علمی خارج می شود و عقل مفهومی سقف معرفت روشنگرانه بشر می شود.
وی ادامه داد: وقتی معرفت عقلی، عقبه شهودی خود را از دست می دهد، توجیه هستی شناختی و ارتباطش با واقع قطع می شود درواقع زیرپای خود را قطع کرده است. وقتی معرفت عقلی فرصت روشنگرانه خود را از دست می دهد، شناخت حس تجربی هم شاخه ای که باید در او بنشیند و مستقر شود، از دست می دهد و به دنبال او رویکردهای پست مدرن به وجود می آید و عقلانیت به جای عقل می نشیند. هیچ تمدنی در هیچ دوره تاریخی مانند تمدن امروز اینگونه اظهار فقدان عقل و روشنگری نداشته است.
وی گفت: نکته دومی که در این نامه روی آن دست می گذارند، شهود عقلی است و به شیخ اشراق و ابن عربی اشاره می کند و اینجا اجازه نمی دهد که عقل به شناخت عقلی مفهومی رسوخ کند. نفس را حاقّ شهود واقعیتی می داند که حسّی نیست.
پارسانیا تصریح کرد: امام خمینی در این نامه، ظرفیت عقلانیت و فلسفه اسلامی در مواجهه با جریان های فلسفی مدرن را نشان داده است.