انجمن علمی دانشجویی فرق تشیع

بسم الله الرحمن الرحیم
“فِرَق تشیع” رشته جدیدی است که تنها در دانشگاه ادیان و مذاهب تأسیس شده و با توجه به اهمیت علمی، فرهنگی و سیاسی آن لازم است که از سوی جامعه حوزوی و دانشگاهی و نیز نهادهای حاکمیتی کشور با توجه بیشتری روبرو شود. “انجمن علمی فِرَق تشیع” به همت جمعی از دانشجویان این رشته راه اندازی گردید؛ با این امید که به توسعه و ترویج این رشته بپردازد تا تأثیرات آموزشی، پژوهشی و عملی آن در جوامع هدف دیده شود.
مسئولین انجمن
باسمه تعالی
همزمان با ایام چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، اولین مجمع عمومی “انجمن علمی فِرَق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب” برگزار شد.
در این جلسه که روز سه شنبه 30 بهمن 1397 و با حضور اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته فِرَق شیعه این دانشگاه برپا گردید، پس از سخنان چند تن از مسؤولین و دانشجویان، انتخابات هیأت مدیره انجمن برگزار شد و اعضای آن و نیز بازرسان انجمن انتخاب شدند.
از آن تاریخ تاکنون، انجمن علمی فِرَق تشیع، جلسات متعدد و نیز چند نشست علمی برگزار کرده است.
همچنین برنامه هایی برای سفرهای علمی نیز در نظر گرفته شده است.
مسئول انجمن:
حجت الاسلام آقای سید علیرضا حسینی عارف
دبیر انجمن:
سرکار خانم سمیه ارغیانی
هیئت اجرایی انجمن:
1. جناب آقای محمدعلی صالحی
2. جناب آقای محمود وضیع
3. سرکار خانم فریبا عباسپور
4. حجت الاسلام آقای حشمت الله عباسپور (عضو علی البدل)
بازرسان:
۱. جناب آقای صادق اعتماد؛
۲. حجت الاسلام آقای سید محمد طباطبائی فر
۳. جناب آقای محمد نظریانی مقدم (بازرس علی البدل)
آئین نامه
اساسنامه انجمن علمی فِرَق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب:
دانشگاه ادیان و مذاهب هم اکنون در سه رشته شیعه شناسی (کلام، تاریخ و فرق شیعه) در کنار “دیگر مذاهب اسلامی”، “فلسفه و عرفان”، “تاریخ و الهیات مربوط به مسیحیت، یهودیت و ادیان شرقی” و “مطالعات مربوط به هنر، زنان، خانواده و انواع گرایشهای دینپژوهانه”، جایگاهی کممانند در بین دانشگاههای ایران، منطقه و جهان دارد.
رشته “فرق شیعه” نیز رشته جدیدی است که تنها در این دانشگاه تأسیس شده است و با توجه به اهمیت علمی، فرهنگی و سیاسی آن برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، نیازمندِ آن است که از سوی جامعه علمی و نهادهای حاکمیتی کشور با توجه بیشتری روبرو شود.
از این رو “انجمن علمی فرق شیعه دانشگاه ادیان و مذاهب” به همت جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته، در دانشگاه ادیان و مذاهب تأسیس گردید؛ با این امید که فعالیت این انجمن به توسعه کمی و کیفی این رشته در حوزه و دانشگاه انجامیده، و از آن مهمتر تأثیرات آموزشی، پژوهشی و عملی آن در گروههای هدف دیده شود.
برای دیدن فایل اساسنامه انجمن میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اهداف انجمن علمی فِرَق تشیع:
به موجب ماده ۸ “اساسنامه انجمن علمی فرق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب”، اهداف این انجمن به شرح ذیل است:
۱. تعمیق و توسعه مطالعات و پژوهشهای تخصصی در زمینه فرقه های مختلف مذهب تشیع؛
۲. تقویت و گسترش نظریهپردازی، پرسشگری، آزاداندیشی، نقد و مناظره مبتنی بر آموزههای اسلامی؛
۳. ارتقاء شأن و منزلت علمی و معنوی دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته فِرَق تشیع؛
۴. بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای تخصصی موجود؛
۵. تقویت ارتباط میان عالمان برجسته و اساتید حوزه و دانشگاه؛
۶. شناسایی استعدادها و ذخایر علمی و پژوهشی؛
۷. تلاش برای نزدیک ساختن فرقههای تشیع به یکدیگر، در راستای آرمان امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مبنی بر وحدت اسلامی؛
۸. تلاش علمی در جهت ممانعت از ایجاد فرقهها و انشعابات جدید در بین پیروان تشیع.
اطلاعات تماس
«سلسله نشست های علمی انجمن فرق تشیع»
نشست سوم:
معرفی و بررسی رساله دکتری دفاع شده با عنوان:
«روش شناسی و مبانی فقه زیدیان ناصری»
با حضور: جناب آقایان دکتر محمد جاودان و دکتر محمد علی صالحی
زمان: یکشنبه 30 آبان 1400-از ساعت 14
آدرس: قم، پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهید بهشتی.
پخش زنده از صفحه مجالس مجازی اهل بیتی در اینستاگرام، به آدرس:
https://instagram.com/majales_majazi_ahlulbayt?utm_medium=copy_link
«سلسله نشست های علمی انجمن فرق تشیع»
نشست چهارم:
با عنوان: «روند تاسیس دولت اسماعیلیان الموت»
با ارائه: حجت الاسلام دکترمراد علی توانا
زمان: چهارشنبه 29 دی ماه 1400- ساعت 16
آدرس: قم، پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهید بهشتی.
پخش زنده از صفحه مجالس مجازی اهل بیتی در اینستاگرام. به آدرس:
https://instagram.com/majales_majazi_ahlulbayt?utm_medium=copy_link
گزارشی از نشست:
چهارمین نشست از سلسله نشستهای علمی “انجمن فِـرَق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب” روز چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ با عنوان “روند تأسیس دولت اسماعیلیان الموت”برگزار شد. این جلسه که در سالن شهید بهشتی در دانشگاه ادیان و مذاهب بر پا گردید، به یکی از بخش های مهم تاریخ “ایران شیعی” پرداخت. محقق برجسته اسماعیلیه حجت الاسلام و المسلمین دکتر «مرادعلی توانا» در این نشست، ارائه بحث انجام داد و دکتر «محمدعلی صالحی» دانش آموخته رشته فِرق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب، دبیری آن را بر عهده داشت.
الموت نام یک سرزمین بزرگ است
در این نشست حجت الاسلام والمسلمین دکتر مرادعلی توانا با طرح این سئوال که الموت کجاست؟ گفت: بعضیها معمولاً فکر میکنند که الموت، نام یک قلعه است،اما الموت نام یک سرزمین بزرگ است که تا لوشان و منجیل ادامه داشت و این سرزمین از شمال، محصور به استان گیلان و مازندران، از جنوب قزوین و از غرب به استان البرز، و از جهت تقسیمات کشوری، امروز الموت جزء استان قزوین است.
وی با بیان اینکه نژاد مردم الموت، دیلمی است ادامه داد؛ گاها مشاهده میشود معنی الموت را به اشتباه به عنوان «آشیانه عقاب» معنا کردهاند. البته در آنجا عقاب هست، ولی الموت به این معنا نیست. بلکه در گفتار یکی از امرای آل بویه به معنی «عقاب آموخت» آمد و روی آن باقی ماند.
حکومت حسن صباح تمام مؤلفه های یک حکومت را دارا بود
حجت الاسلام والمسلمین تواناد اضافه کرد؛ برخی در این مورد که آیا تعبیر «دولت الموت» درست است؟ تردید کردهاند، اما به نظر من، حکومت «حسن صباح» تمام مؤلفه های یک حکومت را دارا بود، برای اینکه حاکم داشت،پیرو داشت،قوانین و مقررات داشت،فلسفه سیاسی داشت و شهروندانی داشت لذا عنوان دولت الموت برای تشکیلاتی که از اواسط قرن پنجم تا سال ۶۵۴ در آن منطقه وجود داشت (۱۷۱ سال) صحیح است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد؛ در مورد پیشینه دولت الموت باید گفت که این پیشینه به همان زمان پیامبر اکرم(ص) و بویژه واقعه غدیرخم برمیگردد. در آن عصر، پیامبر اکرم تکلیف حکومت را معلوم کردند اما برخی از امت، بنا بر عادت قبیلگی و نژادی، این امر را منحرف کردند که اوج آن را در دوران بنی امیه می بینیم.اما اقلیتی به نام «شیعه» آن انحراف را نپذیرفتند و بعد از امام سجاد (ع) جریانی پیدا شد که گفتند امام باید از نسل حضرت زهرا و علوی باشد. در دوران امام صادق (ع) هم گروه دیگری پیدا شدند که به امامت «محمد بن اسماعیل» معتقد شدند که بتدریج به یک جریان انقلابی تبدیل شدند و این جریان انقلابی به امپراتوری بزرگی تبدیل شدند که برای بنی عباس خوف انگیز بودند.وی افزود، پس از دوران امامت و حکومت «المستنصر» که ۶۰ سال طول کشید، در جانشین او اختلاف شد.در این میان «حسن صباح» به امامت «نزار» معتقد شد و از دربار فاطمی رانده شد. وی به ایران آمد، در حالی که اسماعیلیه در ایران، داعی و زمینه داشت. حسن صباح که مذهب اثناعشری داشت اسماعیلی شد.
خواجه نصیر طوسی از مهمترین شخصیتهای ساکن در الموت بود
دکتر توانا گفت: برخی او را با «خواجه نظام الملک» و «عمر خیام» همکلاسی و هم دوره میدانند ولی برخی هم تشکیک کردهاند. اخیرا در کتاب “حبیب السیر” مطلبی از خواجه نظام الملک دیدم که خودش میگوید من شاگرد امام «موفق نیشابوری» بودم و حسن صباح و عمر خیام هم به آن درس میآمدند و بعد از درس با وجود اینکه سن آنها کمتر بود مباحثه میکردیم.پس به نظر من داستان سه یار دبستانی استبعاد ندارد.
این استاد بیان کرد؛ دو ماجرا باعث دوری صباح از سلجوقیان شد، ماجرای اول: «ملکشاه سلجوقی» از نظام الملک میخواهد که بودجه مملکتی را تنظیم کند. خواجه دو سال فرصت میخواهد.حسن صباح که در جمع حاضر بوده میگوید من در دو هفته (یا چهل روز) تنظیم میکنم.شاه قبول میکند و حسن این کار را به شکل شبانه روزی انجام میدهد.خواجه از این کار به هراس میافتد لذا توطئه میکند و دفتری که حسن در آن بودجه را تنظیم کرده بود را به دست میآورد و صفحات را پس و پیش میکند. بر اثر این تشتت ساختگی، در روز موعود، حسن نمیتواند بودجه و آمار و ارقام را ارائه دهد. خواجه از این فرصت استفاده میکند و میگوید: کاری که عقلا در دو سال انجام میدهند، دیوانههایی در دو هفته انجام میدهند! و قضیه دوم اینکه: گفتند دو نفر شتردار از اصفهان میخواهند به حلب بروند و سنگ مرمر بیاورند ،ملکشاه میگوید برای ما هم ۵۰۰ من سنگ بیاورید. آنها میخواستند برای خود ۱۰۰۰ من بیاورند، پس در مجموع ۱۵۰۰ من آوردند.شاه گفت ۱۰۰۰ دینار به عنوان کرایه به آنها بدهید.خواجه برای هر شتر ۱۰۰ دینار قرار داد. حسن صباح به گوش ملکشاه سلجوقی رساند که به کسی که چهار شتر دارد ۴۰۰ دینار دادند که زیادی دادند و به کسی که شش شتر دارد کم دادند و شاه مدیون اوست!شاه حسن را خواست و توضیح خواست.او میگوید هر کدام از اینها برای خود ۵۰۰ من سنگ آوردند؛ اما آن که چهار شتر داشت، ۱۰۰ من سنگ برای شاه آورد و آن که شش شتر داشت ۴۰۰ من برای شاه آورد.ملکشاه میبیند که حرف او درست است.از این به بعد، هم حسن از نظام الملک هراسان بود و هم خواجه از او.تا اینکه حسن صباح فرار کرد و به “اشکور” و سپس به “اندژ” و سرانجام وارد الموت شد.
وی در مورد شخصیتهای مهم ساکن در الموت گفت: «خواجه نصیر طوسی» از مهمترین شخصیتهای ساکن در الموت بود که به مدت ۲۳ سال در این دولت حضور داشت و دانشمندان دیگری از اهل سنت و یهودیان نیز در سایه دولت الموت حضور داشتند.
در حال حاضر، همه مردم الموت شیعه اثناعشری هستند
استاد توانا خاطر نشان کرد؛ حسن صباح ادعای امامت نداشت، بلکه میگفت که این حکومت باید به «امام مستور» تحویل داده شود و الموت جایی بود که اسلام در آنجا، از ابتدا به صورت “اسلام شیعی” وارد شد. و اسلام با زیدیان وارد این منطقه شد و سپس اسماعیلیان آمدند و در حال حاضر، همه مردم الموت “شیعه اثناعشری” هستند و هیچ شخصی که مدعی اسماعیلی بودن یا زیدی بودن باشد در آنجا وجود ندارد.البته برخی افراد، مراسمی شبیه اسماعیلیان دارند.
حسن صباح یک شخصیت با هوش، مدیر و مدبر بود
حجت الاسلام والمسلمین توانا بیان کرد؛ مردم این منطقه، از گذشتههای دور “سلحشور” بودند و هیچگاه سرسپرده حکومتها، حتی حکومت های قدرتمندی مثل هخامنشیان نبودند. لذا حکومتها که در سیطره بر آنها موفق نمیشدند، آنها را “وحشی” خطاب میکردند! حسن صباح یک شخصیت با هوش، مدیر و مدبر بود و حوادث آینده را میتوانست حدس بزند و پشت پرده مسایل را درک میکرد و به تعبیر امروز یک “استراتژیست بزرگ” بود.عالم به علوم فقه، کلام، جغرافیا، هیأت، نجوم و … بود. غیر از فارسی و عربی، به زبانهای یونانی و عبری هم مسلط بود.با فنون نظامی آشنایی کامل داشت.در عین حال، یک شخصیت زاهد و کاریزماتیک داشت و مجموع این شرایط موجب شد که عدهای “فدایی واقعی” او بشوند.
«سلسله نشست های علمی انجمن فرق تشیع»
نشست پنجم:
با عنوان: «شناخت عقاید اهل حق»
با ارائه: حجت الاسلام والمسلمین درویشی
زمان: چهارشنبه 6 بهمن ماه 1400- ساعت 16
آدرس: قم، پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن شهید بهشتی.
پخش زنده از صفحه مجالس مجازی اهل بیتی در اینستاگرام. به آدرس:
https://instagram.com/majales_majazi_ahlulbayt?utm_medium=copy_link