بیست و سوم شوال مصادف با سالروز شهادت بینانگذار مذهب جعفری، پیوند دهندهی علوم جدید و قدیم، رونق دهندهی علوم دینی و بشری، مردی از سلسله امامت و تبار وحی، استاد بنیانگذاران مذاهب اهل سنت و شاخصترین الگوی وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، حضرت جعفر ابن محمد (ع) میباشد.
در میان ائمه معصومین (ع) امام جعفر صادق (ع) عمر طولانی و با برکتی داشت که همه را صرف خدمت به دین، پویایی تمدن اسلامی و نشر علوم کرد.
امام صادق (ع) در زمان خود از فرصت پیش آمده و تحول سیاسی ناشی از انتقال قدرت، سقوط حکومت اموی و روی کار آمدن عباسیها، بزرگترین استفاده را برای گسترش معارف اسلامی، جهل ستیزی و روشنگری برد و بیشتر از چهار هزار شاگرد را در علوم و فنون مختلف و کاربردی تربیت کرده و تحول بزرگی علمی را بوجود آورد.
بازنگری زندگی پُربار علمی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی امام صادق (ع) بخصوص در بحث چگونگی برخورد با پیروان سایر مذاهب و نحلههای اسلامی، از آن جهت حایز اهمیت است که امروز دشمنان اسلام، ایجاد اختلاف و شکافهای مذهبی را موثرترین حربه و وسیله برای رسیدن به هدف شوم خود قرار دادهاند.
اگر از سایر کشورهای اسلامی بگذریم، به عنوان نمونه؛ ترور نخبگان دینی و علمای مطرح به شکل زنجیرهای و هدفمند طی چند سال اخیر در افغانستان، حمله بر مراکز دینی، آموزشی مساجد و اماکن عمومی مربوط به پیروان مذهب و قوم خاص، حرکتهای نفاق افگنانه و احساسات برانگیز، عمل نامشروع انتحار و انفجارهای خونین میان پیروان مذهب سنی و شیعه به شکل نوبتی و حسابشده همه حکایت از این دارد که دشمن به صورت برنامهریزی شده میخواهد اصول و میکانیزمی را که امام صادق (ع) برای تقریب مذاهب اسلامی ارائه کرده است را به چالش کشیده و یک جنگ مذهبی تمام عیار را به راه بیندازند.
در حال حاضر ما از آن جهت به کارنامهها و برنامههای سیاسی اجتماعی و سیره رفتاری امام صادق (ع) نیاز داریم که جهان اسلام مورد هجوم گسترده توطئه شوم استکبار جهانی و دشمنان قرار گرفته است و روز بروز دامن فتنه و نفاق گستردهتر میشود.
امام صادق (ع) و تاکید بر وحدت مسلمانان
این در حالی است که وحدت اسلامی یکی از مهمترین ضرورتهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان در جهت ایستادگی و پویایی و هویت امـت اسـلامی بوده و از مهمترین عوامل عزت و پیروزی آنان در همۀ صحنه میباشد؛ و در مقابل، تفرقه و اختلاف، جـز خـواری و شـکست و به هدر رفتن نیروهای فکری و سرمایههای انسانی امت اسلامی نتیجهای در پی نخواهد داشت.
امام صادق (ع) به دلیل دید باز و سعه صدری که داشت محبوب همه مسلمانان بود، اکثر شاگردان حضرت سنیمذهب بودند و خانه حضرت محل رفت و آمد بزرگان اهل سنت بود و همواره به پیروان خود توصیه میکرد که به گونهای رفتار کـنید کـه وقـتی این افراد (اهل سنت) شما را با این رفتار پسندیده میبینند، بگویند او شیعه و پیرو امام صادق(ع) است.
در مـجموع باید گفت که رفتار امام صادق (ع) در برخورد با گروههای مخالف عقیدتی، از جمله اهل سنت، همراه با احـترام و بـه صورت نصیحت، ارشاد، احتجاج، شرکت در جـلسات مـناظره و ارائۀ پاسخهای مـحترمانه بـه پرسـشهای آنان بود از این جهت شیعیان جهان با جرئت به برادران اهل سنت اعلام میکند که با تاسی به سیره امام جعفر صادق (ع) شیعه هیچگاه خطری برای اهل سنت نیست و نخواهد بود.
جایگاه امام صادق در میان بزرگان اهل سنت
امـام صـادق(ع) چنان رفتار پسندیدهای با علمای اهل سنت داشت که این افراد احساس نـمی کردند بـا شخصیتی روبه رو هستند که ریاست مـذهب مخالف آنها را بر عهده دارد؛ تـا جـایی که این افراد مرید و هـمنشین ایـشان می شدند، همواره با حضرت بودند و سفرهای بسیاری با حضرت رفتند و در منزل آن امام حـضور مـییافتند.
عالیترین شخصیتهای محبوب اهل سنت بـخش زیـادی از عـلوم و دانش خود را از مـکتب امـام باقر (ع) و امام صادق (ع) فـرا گـرفتهاند و افتخار میکردند که شاگرد پیشوایان معصوم (ع) بودهاند. این بزرگان دین، اهل بیت (ع)، بویژه امام صادق (ع) را بـه خوبی مـیشناختند و به فضل و علم و منزلت آنان پی بـرده بـودند. ابو زهره، عـالم سـنی، مـینویسد: (هیچ کدام از علمای اسلام در هـیچ امری اجماع ندارند، اینگونه که بر فضل و علم امام صادق (ع) اجماع دارند) (شاکری، 1417ق، ج 9: 125؛ جعفریان: 1391، 399). ابـوحنیفه کـه دو سال در مجالس درس امام صادق (ع) حضور یـافته اسـت، دربـارۀ آن سـالها مـیگوید: «َلولا السَّنتان لَهَلَکَ النـُعمانُ؛ اگـر آن دو سال نبود، نعمان (ابوحنیفه) هلاک میشد (الجندی، 1397ق: 252). مالک بن انس نیز که از محضر علمی آن حضرت بهره برده اسـت، دربـارۀ عـظمت و شخصیت علمی و اخلاقی ایشان میگوید: (هیچ چـشمی نـدیده اسـت و هـیچ گـوشی نـشنیده است و بر دل هیچ بشری خطور نکرده است کسی از جهت فضل و علم و عبادت و ورع برتر از جعفر صادق (ع) بوده باشد) (ابن حجر عسقلانی، 1968م، ج 2: 104). همچنین میگوید: مدتی به حضور جعفر بن محمد میرسیدم، آن حضرت اهـل مزاح بود. همواره تبسم ملایمی بر لبهایش نمایان بود. در طول مدتی که به خانۀ آن حضرت آمد و شد داشتم، او را ندیدم، جز اینکه در یکی از این سه خصلت و سه حالت به سر میبرد: یـا او را در حـال حضور در مراسم عبادی مسلمانان بود و یا بذل و بخشش.