به گزارش روابط عمومی دانشگاه از ایکنا، دکتر نعمیه پورمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در پانزدهمین پیش نشست کنفرانس بین المللی الهیات عملی با موضوع «الهیات مادری» که به همت دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب و با همکاری دبیرخانه این کنفرانس برگزار شد ،گفت: مهمترین پرسش در این باره این است که رابطه مادرانگی با زنانگی چیست؟، همچنین الهیات، چه پیشنهادی برای سازگاری بین این دو نقش دارد، آیا الهیات قائل است که مادربودن جزء ذات زن است و اگر کسی مادر نباشد زن هم نیست؟ اگر فرض آخر را بپذیریم در این صورت با این سؤال مواجه هستیم زنانی که نمیتوانند بچهدار شوند، چه وضعیتی از منظر الهیات دارند. سؤال دیگر اینکه از سویی زن قرار است اشتغال داشته باشد و تحصیل کند و اینها چگونه با مادربودن سازگار است؟.
وی با اشاره به برخی پرسشهای دیگر اضافه کرد: اگر زنی مادر نشود آیا در طبیعت آن زن انحرافی صورت گرفته و نظم طبیعت بهم خورده است و آیا ازدواج و مادرشدن صرفا راههایی برای تکامل است؟ زنانی که فرزندان خود را شیر نمیدهند از منظر کمال چه وضعیتی دارند؟ همچنین باز میتوانیم این پرسشها را فراروی الهیات بگذاریم که آیا قصد متون مقدس این نیست که بخواهند بگویند زن از خود هویت مستقل ندارد و قرار است بدن او برای آفرینش الهی، واسطه شود؟ آیا این ناشی از استعمار مردانه نیست؟
پورمحمدی با بیان اینکه چهار نظریه کلی یعنی فردگرایی، فمینیستی، دوگانگی و مصرفگرایی در زمینه الهیات مادری مطرح است، گفت: باید ببینیم موضع دین در برابر این نظریات چیست؟ با وقوع فمینیست کلاسیک، این برداشت تقویت شد که مادری باعث نابرابری اجتماعی زن و مرد شده است و مادری جزء ذاتی زن نیست و کمال زن لزوما فرزندآوری هم نیست. از هر چیزی که باعث رشد زن است باید پرهیز شود و مادری بر این اساس، مانعی برای این موضوع است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: همچنین برداشت فردگرایی هم شاخهای از فمینیست کلاسیک است و باورمندان به این رویکرد هم مادری را فضیلت نمیدانند. یعنی زنان باید از منظر اخلاق جنسی، سقط جنین و فرزندآوری را بپذیرند و در این رویکرد، طبیعتا او شغل را در اولویت قرار داده و فرزندآوری را مانع پیشرفت و عدم استقلال مالی و … میداند.
نگاه بدبینانه مکاتب بشری نسبت به نقش مادری
وی اضافه کرد: برداشت دوگانه، اوج بدبینی است یعنی مادرشدن، زن بودن را از بین میبرد و این دو با هم دشمن هستند. نگاه مصرفگرایی هم نگاه منفی دارد هرچند کمتر و این گروه معتقدند که فرزندآوری به مثابه تولید کالا هست و هر کسی باید ببیند دوست دارد این کالا را مصرف کند یا خیر؟ و در واقع مادری، مصرفگرایی است و هر زنی حق دارد از آن استفاده کند یا خیر؟.
پورمحمدی با اشاره به نگاه الهیات مسیحی به مفهوم مادری، تصریح کرد: برخی کتب الهیاتی مسیحی، دو کهنالگو از عهد عتیق معرفی کرده است؛ این دو الگو حوا و مریم هستند؛ حوا مادر همه خلقت و کسی است که باعث شده زن و مرد بر صورت الهی آفریده شوند و مریم خلق شده تا انسانها رستگار شوند و الگوی نجات است. چنین نگاهی در مسیحیت، نگاه خیلی مقدس به مادربودن دارد؛ الگوی دوم یعنی مریم(س) هم به نوعی مادر خداوند است و ما را به درک کاملتری از مفهوم مادری در مسیحیت به ما معرفی میکند.
نگاه باشکوه و جلال مسیحیت به مادری
وی افزود: از این منظر، مریم، مادر عیسی صرفا اینطور نیست که عیسی را زایمان کرده بلکه خدا از او عهد گرفته که مریم، مادر کلمه خدا باشد و پیمان جاودانه با خدا بسته است تا موجب نجات و رستگاری مردم شود. عهد جدیدی که خدا با بشر بسته است در واقع عهد با یک مادر یعنی مریم است. بنابراین هر بار که مادری در تاریخ بشر تکرار شود(مادر فرزند متولد کند) گویی تجدید میثاق خدا با بشر است. این دیدگاه مسیحیت به مادرانگی ابهت و جلال میدهد و بر این نکته تاکید میشود که اگر عیسی مسیح از رنجهای بشر کم کرد و مرگ را از انسانها برداشت و عامل نجات بود، مریم(س) زمینهساز آن بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه قرآن کریم هم مریم را در ماموریت و رسالت عیسی مسیح(ع) دخیل میداند، تصریح کرد: اتفاق دیگر بر اساس عهد جدید، این است که عیسی(ع) با زنان دیگر که مادر هستند و یا نیستند تعامل دارد و با آنان سفر رفته و غذا میخورد و این پرسش به تبع آن ایجاد میشود که زنان دوره مدرن و معاصر چگونه میتوانند بین این دو رابطه برقرار کنند.
وی اضافه کرد: الهیات مادرانگی میگوید مریم(س) راه آن را به شما نشان داده است؛ او یک بدن زنانه داشته و روح الهی را در خود نگه داشته و ارتباط بین روح و جسم برقرار شده است؛ یعنی وظیفه مادری او با جسم و رشد و ارتقاء بیرونی و جامعه، روح و ذهن است و این دو میتوانند پیوند بخورند و زنان میتوانند بین عشق زنانه و مادربودن و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی رابطه برقرار کنند.
مادری از منظر قرآن تابو نیست
پورمحمدی با اشاره به دیدگاه سنت اسلامی و قرآن نسبت به مادری، اضافه کرد: مادرانگی در متن قرآن، تابو و نامقدس و راز مگو نیست و در مورد ریزترین جزئیات آن بحث شده است؛ تعداد قابل توجهی آیه در مورد جنین و شکلگیری نطفه و فرزند، شیردهی و… هم در سوره مریم ذکر شده است که نشان میدهد این فرایند رازمگو نیست که نباید از آن سخن گفت. برخی فرهنگها دوست دارند این را نهادینه کنند که نباید در این باره سخن گفت ولی قرآن این انگارههای باطل را پس میزند.
وی اضافه کرد: در سوره مریم درد زایمان را مورد اشاره قرار داده است و بعد خوردن خرما و اینکه خدا ناز او را میکشد و نگرانی او را از بین میبرد، سپس فرزند او ندا میدهد و او را از تهمتها حفظ میکند، همچنین زایمان، نجس و تابو در سنت اسلامی نیست. امام علی(ع) در خانه کعبه به دنیا آمد و باز فرهنگهایی را پس میزند که زایمان را امری مذموم و مورد شماتت قرار میدهند. ویژگیهای زنانه که در دورههایی نشانه عدم تقدس بودند، در قرآن با صراحت و راحتی بیان میشود. پاکدامنی مریم و اینکه بشری او را لمس نکرده هم با صراحت و روشنی بیان میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: زکریا حرف از پیری و نازایی همسرش و خودش میزند ولی مریم سخن از تن خود و لمس نشدن توسط نامحرم میزند و اینها ویژگیهایی است که انتظار اولیه این است که مفصل درباره جزئیات زایمان و مادری حرف نزند. مثلا در برخی شهرها و روستاهای ما هنوز زنان جرأت نمیکنند در این زمینهها حرف بزنند.
قرآن مادری را تنها راه تکامل زن نمیداند
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: همچنین قرآن تاکید ندارد که تنها راه بازیابی امر مقدس و تکامل، مادرانگی است بلکه اصرار دارد دوگانگی بین مادری و تقدس را بشکند و در سوره تحریم در آیات ۱۰ تا ۱۲ با صراحت این موضوع بیان شده است؛ آسیه مادر نیست ولی الگو برای اهل ایمان و حتی مردان است و مریم هم که مادر است باز الگو هست. همسر زکریا، همسر ابراهیم، نازا هست و طوری قرآن حرف نزده که بچهدار شدن، فضیلتی است که زنانی که مادر نمیشوند فاقد آن هستند. از منظر قرآن زنان و مادران در صورت اهل ایمان بودن و تقوا داشتن، مقدس هستند و نه اینکه لزوما مادری یعنی تقدس و عدم آن یعنی عدم تقدس.
وی اضافه کرد: در سوره مبارکه کوثر، فاطمه(س) کوثر برای پیامبر(ص) معرفی شده است در حالی که هنوز دختر است نه اینکه وقتی مادر شد کوثر است؛ در حدیث کساء هم میخوانیم به حق فاطمه و همسرش، فاطمه و پسرش و … یعنی جایگاه فاطمه در جایگاه زنی مستقل است و ابتدا به حق او قسم یاد میشود و میفرماید بفاطمة و ابیها و بعلها و بنیها. خدیجه(س)، یک نوبت بچهدار شده، حضرت معصومه(س) اصلا ازدواج نکردند که بچهدار بشوند و آسیه فرزند نداشت. در مورد شیردهی هم این وضع وجود دارد و زن شیرده لزوما تقدس ندارد. فاطمه(س)، زمانی ام ابیها لقب گرفت که هنوز همسری نداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: بنابراین زنی میتواند هیچگاه ازدواج نکند ولی معلمی باشد که برای شاگردانش مادری میکند، هر دختری ولو اینکه بچهدار نشود میتواند مادر شود؛ در الهیات مسیحی هم به هر زنی میتوان گفت مادر ولو اینکه مادربودن را به صورت زیستی تجربه نکرده باشد.