در جلسه دفاع از رساله دکتری محسن عبدالملکی دانشجوی دکتری رشته مذاهب فقهی، با عنوان «نقد و بررسی دیدگاه سلفیان در خصوص دموکراسی با تأکید بر سلفیه جهادی»، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان به عنوان استاد راهنما، حجتالاسلام دکتر محمد معینیفر به عنوان مشاور اول، دکتر سید حسن متهجد عسکری به عنوان مشاور دوم، دکتر مرتضی شیرودی، دکتر محمدباقر پورامینی و دکتر علی آقانوری به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
مفهوم دموکراسی یکی از مفاهیمِ وارداتیِ غربی به جهان اسلام است. این مفهوم از ابتدای ورودش با پاسخها و واکنشهای مختلفی از سوی مسلمانان مواجه شد. برخی دموکراسی را در نسخه غربی، بدون هیچگونه حذف و اضافهای پذیرفتند. دستهای دیگر، به سلب کلی دموکراسی حکم کردند. در میان طیفهای مخالفِ مطلقِ دموکراسی، گروههای وهابیت، القاعده و داعش شدیدترین لحن مخالفت را اتخاذ کرده و دموکراسی را ناقض توحید حاکمیت، مصداق کفر و حکم به غیر ما انزل اهلل، دین شرکی، جاهلیت، طاغوت و ضاللت دانستند. داعش بر اساس همین فکر بارها مراکز ثبتنام جهت نامزدی در انتخابات، اماکن اخذ رأی و شهروندان رأی دهنده را مورد تهدید و هدف اقدامات تروریستی قرار داده است. البته دسته سومی از مسلمانان دیدگاهی واقعنگر و منتقد به دموکراسی غربی داشته و جنبههای مثبت و منفی آن را با هم مورد ارزیابی قرار داده و درنهایت دموکراسی را به صورت مشروط پذیرفتند. در این رساله مجموعه سخنان گروههای وهابیت، القاعده و داعش در رد و انکار دموکراسی احصا شده و در دو فصل مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا در فصل دوم از این رساله، پنج دلیل وهابیت، القاعده و داعش مبنی بر کفر بودن دموکراسی مورد بررسی قرار گرفته است. مخالفت دموکراسی با توحید حاکمیت، مصداق بودن دموکراسی به عنوان حکم به غیر ما انزل اهلل، نفی اکمال دین، تحاکم به طاغوت، و همچنین پایهگذاری دموکراسی بر مبنای سکولاریسم و انسانمحوری پنج دلیل بر کفر بودن دموکراسی از دیدگاه گروههای وهابیت، القاعده و داعش است. اما حقیقت آن است که ادله مذکور شاید بر کفر بودن دموکراسی غربی دلالت داشته باشد، لکن بر کفر بودن دموکراسی روش، که همان دموکراسی مورد ادعای اسلامگرایان موافق دموکراسی است، دلالت ندارد و دموکراسی روش، از اشکالهای بیان شده مبراست و با آموزههای اسلامی قابل جمع است. در فصل سوم مجموعه ادله ضلالت بودن دموکراسی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی اشکالهای مخالفان در فصل سوم، این نتیجه را به دست داد که اشکالها و ادله مورد استناد مخالفان، برآمده از ذات و روش دموکراسی نیست بلکه ناظر به افراط و تفریطهای رخ داده در اجرای دموکراسی است و با طراحی برخی سازوکارها در اجرای دموکراسی روش میتوان این آسیبها را زدود. درنتیجه باید گفت سخنان گروههای وهابیت، القاعده و داعش در کفر خواندن مطلق دموکراسی مردود است، و بر اصل دموکراسی به عنوان شیوه وارد نیست. اخذ دموکراسی به عنوان شیوه و روشی برای مشارکت مردم در انتخاب، با آموزههای اعتقادی، فقهی و اخلاقی دین اسلام امکانپذیر است.