دغدغه های شیرین دانشجویی هموراه بخش جدایی ناپذیری از فرایند تحصیل آنان را شکل می دهد و همواره بر اساس موقعیت های مختلف از شدت و حدت آن ها کاسته یا بدان افزوده می گردد، قطعا نادیده گرفتن این چالش ها و سوالات علی الخصوص اگر رنگ و بوی علمی و آموزشی داشته باشند نه تنها جایز نیست بلکه همواره باید مورد بحث و بررسی قرار گیرند و راهکار های آسیب شناسانه برای آن ارائه گردد. به همین بهانه به سراغ دکتر حسینی ریاست محترم دانشکده تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب رفتیم تا بر طبل نقد و انتقاد های دانشجویان و سوالات تازه از تنور در آمده بکوبیم و خب که صد شکر اسب سخن در این میان تازید و از بیانات شیرین ایشان استفاده کردیم، توصیه می کنیم تا انتها از این گفتمان مفید و کاربردی نهایت استفاده را ببرید.
سلامی گرم و عرض وقت بخیر خدمت جناب آقای دکتر حسینی عزیز، خیلی ممنون از اینکه وقت ارزشمندتون رو در اختیار ما گذاشتید. امیدوارم که بتونیم نهایت استفاده رو از حضرت عالی داشته باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و له الحمد از شما به خاطر زحماتی که میکشید در انتقال دغدغههای دانشجویی تشکر و کمال قدردانی رو دارم، از مجموعه دانشجویان محترمی که خوانندهی این مطالب هستن هم تشکر میکنم و هم احیانا به خاطر بعضی از مشکلاتی که احیانا به دلایل مختلفی ایجاد میشه از همین طریق پوزش میطلبم، خب قبل از اینکه مباحثم رو عرض بکنم در حوزههای مختلف و به دغدغهی شما دانشجویان پاسخ بدم ضرورت داره که فرخنده میلاد با سعادت حضرت زینب سلاماللهعلیها رو خدمت شما تبریک عرض بکنم به هر حال این شخصیت یک شخصیت جامع، شخصیت کامل و به نوعی پرستار هم در حوزهی فکر هم در حوزهی جسم و سلامت، پرستار ائمهی معصومین و اهل بیت بودند و در بالاترین سطح حراست و حفاظت از تفکر شیعی و از بنیادیترین مباحث شیعی مثل مسئلهی امامت حیثیت خودشون و جان خودشون و آبروی خودشونرو در واقع هزینه بکنن و برای این بحث به نوعی سردمدار و پرچمدار حفاظت از ولایت و امامت بودند.
با توجه به اینکه در شرف آزمون جامع هستیم، یکی از دغدغهی دانشجویان این هست که تعداد در جامع قبلی صفر بوده و بعضی از دانشجویان این ادعارو دارند که بسیاری از سوالات خارج از اون منابعی که گروهها به اطلاع بچهها رسونده بودندامده. اولا اینکه اگر به آسیبشناسی بفرمایید از علل عدم قبولی بچه ها و اینکه راهکار در آزمون بعدی چیست ؟
در خصوص آزمون جدای از نتایجی که به دست اومده باید یک روشنگری داشته باشیم مسالهی آزمون جامع یک مسئلهای هست که همیشه و در همهی دانشگاهها نه فقط دانشگاه ادیان نه فقط در دانشکده تاریخ دانشگاه ادیان بلکه در همهی دانشگاهها مورد دغدغهی دانشجویان هست و مورد دغدغهی اساتید هست همونطور که از اسمشم پیداست در واقع شما در این آزمون باید جامعیت دانشجو رو نسبت به مباحث مورد ارزیابی قرار بدید به مباحثی که در واقع آموختن در طول دوره و سرفصلهایی ر که مرور کردن در کلاسهای آموزشی، اینکه این این دسته از سوالات و این آزمون، آزمون سختی هست و اینکه در این آزمون احتمال افتادن زیاد هست استثنا بردار نیست یعنی در همه جا چنین مسئلهای وجود داره و اینکه صرفا یک اتفاقی در یک دانشکدهای بیفته در واقع چیز عجیبی نیست دلیل این که دانشجویان در آزمون جامع موفق نشدند این رو به نظرم باید برگردوند به دورههای مطالعاتی که خود دانشجویان محترم در طول این چند ترم گذشته داشتن یکی از بحثهایی که از همین جا فرصت خیلی خوبیه که ورود پیدا بکنیم و به دانشجویان محترم نکاتی رو عرض بکنیم این نکته هست که دوستان عزیز توجه بفرمایید به هرحال شما باید از یک فیلتری عبور کنید که بعد از اون وارد عرصهی تدریس و عرصهی پژوهش در حوزههای دانشی تخصصی خودتون باشید لذا این فیلترها طبیعیست که فیلترهای سختی خواهد بود من از شما یه خواهشی دارم قبل از اینکه نوک پیکان خدایی نکرده بحث اتهامات رو به سمت سوالات ببریم به سمت استاد بریم به سمت روشهای اجرا در واقع این آزمون ببریم یا هر بحث دیگهای ببریم یک نگاهی به خودمون و عقبهی علمی خودمون و عقبهی تحصیلی خودمون داشته باشیم مطمئنا شما با این واژه آشنا هستید این واژهای که دوستان محترم لطفا دقت کافی در مطالعات خودتون داشته باشید این جمله بارها حتما در کلاسهای شما توسط اساتید یا تحت واژگانی قریب به این مضمون به شما انتقال داده شده این که دقت کنید در مطالعاتتون عمق ببخشید به مطالعاتتون و در حوزههای مطالعاتی خودتون به نوعی از منابع متعددی استفاده بکنید و مصادر و منابع متعددی رو ببینید دائما تذکر داده شد اگر دانشجو در طول ترم نسبت به به اصطلاح این مطالعات خودش برنامهای نداشته باشه و دقت کافی نداشته باشه و به خاطر وجود مشکلات شخصی احیانا، مشکلات اداری و یا مسایل دیگهای که باهاش درگیر اونا رو دخیل بکنه در فرایندتحصیلی خودش و فرایند آموزش طبعا نباید از خودش انتظار داشته باشه که یک دورهی تحصیلی موفقی را طی کرده وقتی که ما اولویتمون در زمانی که به اصطلاح دورهی دکتری شروع کردیم و آغاز کردیم اولویت خودمون روگذاشتیم به اصطلاح عدم توجه و عدم دقت کافی به فرایند آموزشی طبعا این مسایل هم نتیجهی یعنی عدم قبولی در آزمون جامع که عرض کردم در سختی و صعوبت این آزمون هیچ تردیدی در هیچ دانشگاه کشوری وجود نداره طبعا ما باید شاهد چنین نتایجی هم باشیم پس راه برونرفت از این مساله که آزمون جامع به چه شکل به اصطلاح باید اتفاق بیفته و فرایند آزمون جامع آیا در همون یکی دو سه ماهه یا همون ترم پایانی آزمون جامع هست باید عرض بکنم اگر چنین فکری کردید و اگر چنین باوری دارید حتما اصلاح بفرمایید چون آزمون جامع از روز اولی که وارد فرایند تحصیل و آموزش می شوید از ترم اول آزمون جامع شما رسما آغاز شده و این منابعی که در اختیار شما قرار میگیره همون منابعی هست که اجمالا تو طول ترم در واقع به شما گفته شده و تذکرات کافی داده شده، در خصوص عدم قبولی بعضی از دوستان یا اکثر دوستان یا بگیم همهی دوستان در رشتهی دکتری فرق تشیع باید عرض بکنم که سوالات آزمون را مرور کردیم و فرایند طراحی سوال کاملا مشخص است و در یک لجنه ای بازبینی میشه و سوالات تطبیق داده میشه با به اصطلاح منابعی که معرفی میشه لذا این نکته که سوالات خارج از این کتابها بوده عملا به نظر من درست نیست دقیقا سوالات از متن همین کتابها هست اما یه نکته رو باید توجه کنید و اون اینکه در آزمون جامع مجموعهی آنچه که خوندید با تاکید بر این کتابها در واقع آگاهیهای شما و اطلاعات شما مورد سنجش قرار میگیره گاهی اوقات این کتاب به شما اطلاعاتی میده اطلاعات شما رو کانالیزه میکنه در حالی که شما نسبت به این موضوع اطلاعاتی رو از قبل در دورهی دانشجوییتون داشتید لذا اون اطلاعات رو هم میتونید دخیل بکنید و با این اطلاعاتی که از این کتاب میگیرید عملا سوالات پاسخ بدید لذا احتمالا دوستان توجه نکردن وقت کافی رو برای مطالعات از قبل نسبت به مباحث اختصاص ندادن، وقت کافی ر در زمان پاسخ به سوالات من شاهد بودم که بعضی از دوستان شاید به اندازهی چهل دقیقه یعنی اندازهی پاسخ به سوالات پایان ترم هم برای آزمون جامع خودشون در زمان برگزاری آزمون هم وقت نذاشتن لذا انتظار قبولی هم انتظار درستی نیست لذا خواهش میکنم دوستان توصیه میکنم که مطالعات خودتون و خصوصا دوستان ورودیهای جدید مطالعات خودتون رو از همین امروز جدی بگیرید و آغاز بکنید.
ممنون آقای دکتر، بعضی از دانشجویان بعد از اینکه وارد مرحلهی پژوهش میشن و با مشکلات این مرحله حالا بیشتر دست و پنجه نرم میکنند خواه ناخواه به این نتیجه میرسند که شیوه تحصیلی خودشون رو آموزش محور بکنن . توصیه ای به این دست از عزیزان دارید ؟
در خصوص آموزش محوری و جایگزینی این قانون به جای نوشتن رساله که البته در دورهی کارشناسی ارشد فقط ابلاغ شده از سوی وزارت علوم به دانشگاههای کشور، ببینید ضرورتا همهی قوانین جایگزینی یعنی بعضی از قوانین قوانین تصریح داره که باید اینگونه عمل بشه بعضی از قوانین جایگزین میکنه با بعضی از مسایل دیگه ، در خصوص قوانین این چنینی که به نوعی جایگزین یک سری مباحث هست حتما ضرورتها و مصالحی وجود داشته رو ببینید. ضرورت ها چیست؟ ببینید دوستان گاهی اوقات خصوصا عرض کردم این قانون برای دورهی ارشد هست در دورهی ارشد به دلیل اشتغال فراوانی که دانشجویان رشتهی علوم انسانی دارند و مشکلات شخصی و مسایل علمی و دیگر موضوعات وزارت علوم پیشنهاد کرده ببینید باز تاکید میکنم پیشنهاد کرده که دانشجویان دورهی کارشناسی ارشد میتوانند به جای پایاننامه چهار واحد آموزشی بردارند اما هیچ ضرورتی در این مسئله وجود نداره. پس اولا این مساله لزومی درش وجود نداره و کاملا پیشنهاد هست ثانیا اون بعد از همین قانون رو هم توجه بکنید میخواد بگه که اگر احیانا مصلحتی وجود نداره یا مشکلی برای دانشجو وجود نداره داره بهتره که دانشجو پایاننامهی دورهی پایانی کارشناسی ارشد خودش رو تدوین بکنه اما پیشنهاد بنده چی هست با توجه به تجربهای که حداقل تجربه ای حداقل فکر میکنم بیش از یک دهه که در فرایند آموزشی و تدریس در دانشگاه هستم عرض کنم خدمتتون که در شرایط عادی اگرکسی نیاز به مدرک دوره کارشناسی ارشد داره و بعد نیاز و نیازی به ادامهی دورهی تحصیل تکمیلی نمیبینه لذا مشکلی نیست میتونه متناسب با شرایط خاص خودش آموزش محور بکنه و چهار واحد آموزشی برداره و تمام بکنه اما گاهی اوقات توجه به این نکته مهم که اگر احیانا قصد ادامهی تحصیلات در دورهی تکمیلی و در دوره دکتری اگر داشته باشن طبیعتا ورود به عرصهی دکتری که بیش از هشتاد درصد این دوره دورهی پژوهشی هم هست و به پژوهش شما به نوعی تاکید و تکیه میکنه طبیعیست که شما باید در راستای ورود به یک امر مهمی مقدماتی را طی بکنید. بهترین کمک و بهترین عنصر برای ورود به عرصهی نگارش در دوره دکتری پایان نامه ی دورهی ارشد هست به دلایل مختلف حداقل اینکه شمابا پایاننامه نویسی آشنا بشید حداقل اینه که دانشجوی کارشناسی ارشد با اولویتهای پژوهش خودش در دوره دکتری آشنا میشه با حوزههای مطالعاتی متعدد و با منابع متعدد در حوزهی مطالعات خودش آشنا میشه فواید بسیاری به نظرم نوشتن پایاننامه میتونه داشته باشه که من توصیه می کنم به همهی دوستان کارشناسی ارشد چه دوستانی که در این دانشکده و این دانشگاه هستند و چه خوانندگان این مطلب که از دانشگاهها و دانشکدههای دیگر خارج از این مجموعه ما هستند توصیه میکنم حتما به نوشتن پایاننامه در دوره ارشد چرا که فواید و آثار و برکات بسیار زیاد پژوهشی به دنبال خواهد داشت.
در انتخاب موضوع رساله چه فرایند فکری توسط خود دانشجو باید طی بشود ؟ چرا برخی از دانشجویان ادعا میکنن که نمیتونن موضوع رساله مناسب خودشون رو انتخاب و آیا این سیاست رو ترجیح میدید که موضوع توسط دغدغههای خود دانشجو انتخاب بشه یا توسط جهتدهی هدفمند گروههای علمی از سمت دانشکده؟
این سوال دو بخش داره بخش اولش در واقع چرایی عدم اقبال دانشجو به سمت انتخاب موضوع هست که متاسفانه در حوزههای علوم انسانی خصوصا حالا دانشکدهی خودمون با این چالش ما مواجه هستیم که خصوصا دانشجوهای دوره دکتری نسبت به ارایهی موضوع یک واهمه و ترسی در دل دارن ببینید دوستان شاید بخشی از این چالش برگرده به فرایند انتخاب موضوع ، من بارهادر جلسات متعددی که تحت عنوان روش تحقیق خدمت دوستان بودم یکی از موضوعات جدی که در چندین جلسهای از جلسات و کلاسا به نوعی عرض میکنم خدمت دوستان روشهای مسئله یابی و موضوع یابی هست شاید سادهترین تعبیری که من بتونم به کار ببرم اینه که، خصوصادر بحث تاریخ این نکته رو توجه بدم که دوستان زندگی گذشتهی بشر تفاوت چندانی با زندگی امروز ما نداره یعنی چی یعنی اینکه اقتضائات گذشتهی زندگی بشری همان اقتضائاتی هست که ما امروز هم باهاش مواجهیم اگر بشرت نیاز به امنیت داشت اگر بشر گذشته نیازی به خوردن داشت اگر بشر گذشته نیاز به پوشیدن داشت اگر بشر گذشته نیاز به در ساختار سیاسی نیاز به رهبر داشت ونیاز ساختار سیاسی برای تامین اهداف اجتماعی فرهنگی فکری تمدنی خودش بود امروز هم همون اقتضا ئات وجود داره اگر یک نیم نگاهی به اقتضائات اطراف خودمون همهی مباحث پیرامونی مثل مسایل سیاسی، مسایل فرهنگی، مسایل اجتماعی، مسایل اقتصادی، مسایل تمدنی و … حوزههای مختلف تو حوزهی امنیت و هر حوزهای که امروز با شما باهاش درگیر هستیم اگر یک نیمنگاهی به این حوزهها و مباحث پیرامونی خودتون بیندازید تردید نکنید به راحتی میتونید که چالشهایی که امروز جلوی راه شما و جلوی مسایلی که بشر امروزی باهاش درگیر هست همین چالشها رو میتونید تعمیم بدید و به دنبال راه حلهایی برای پاسخ به این چالشها در گذشتهی تاریخی بگردید مثال عرض میکنم اگر شما به دنبال یافتن الگوی مناسب برای حل چالشهای اقتصادی چه در حوزهی فردی و چه در حوزهی اجتماعی هستید میتونید نیمنگاهی بیندازید به گذشتهی تاریخی، چه در حوزهی در واقع مطالعات سیره و چه در حوزهی مطالعات تاریخی در واقع دولتهای گذشته، دولتهای شیعی دولتهای غیر شیعی که اینها در گذر از چالشهای اقتصادی در واقع چه سیاستهایی چه برنامههایی چه روشهایی را پیش گرفتند و همان گذشته را مطابق با فلسفهی وجودی مطالعات تاریخ به نوعی به روز بکنیم و به کار بگیرید به هر حال عرض کردم بشر گذشته و بشر امروز اقتضائات مشترکی هرچند ابزارها و روشها میتونه که متناسب با شرایط تغییر بکنه لذا این برمیگرده به این بخش که من چگونه وارد عرصهی یافتن مساله بشم و در واقع پیشنهاد عنوان بشم این سادهترین بیان و سادهترین راهی که به نظر من هرکسی یک لحظه درنگ بکنه به اصطلاح پیرامون خودش حواشی و شرایطی که داره در حال رخ دادن هست میتونه به موضوع برسه اما نسبت به بخش دوم سوال که آیا پیشنهاد میکنم که سوال اینه آیا پیشنهاد میکنید که در واقع در راستای سیاستهای تعیین شده و در راستای ارائه اولویتهای پژوهشی دانشجو قدم برداره یا نه یا بر اساس موضوعاتی که فرآیند مطالعات خودش هست ورود به عرصه پژوهشی بکنه ، ببینید هر کدوم از این موارد رو من تعبیر میکنم به دو حوزهی ادراکی و القائی یعنی موضوعاتی که تحت عنوان اولویتهای پژوهشی از هر نهاد و سازمانی و یا حتی از هر استادی ارایه بشه یک سری موضوعاتی هم که از استاد دیگری ومتناسب با دغدغه اون استاد طراحی شده و متناسب با اهدافی که اون فرد یا اون نهاد در نظر داره این موضوعات رو ارایه کرده و به دنبال حل مشکل از طریق پژوهشهای شما به دنبال حل مشکلات خودش هست اما این موضوع چه اشکالی میتونه داشته ؟ یعنی موضوعاتی که القائی هستند یعنی دیگران برای شما طراحی میکنن، اشکالش اینه که ممکنه یک دانشجو علیرغم اینکه یا یک محقق علیرغم تلاش فراوانی که دراستای ایجاد ارتباط ذهنی با این موضوع ارایه میکنه شاید نتونه با این موضوع به اصطلاح ارتباط برقرار کنه، ارتباط ذهنی و دلی برقرار بکنه و مهمترین شاخصه یک پژوهش که وجود ارتباط ذهنی و دلی یک محقق با اون عنوان باشه که نتیجهاش ایجاد دغدغه علمی میشه ممکنه محقق نشه علی کل حال نمیگم این دسته از موضوعات، موضوعات در واقع دارای اشکالی هست نه به هر حال میتونه که در طبقهبندی این ها جایگاه مشخصی داشته باشه به نسبت به موضوعات ادراکی که دسته دوم از موضوعاته و دانشجو طی مطالعات خودش به اون موضوع میرسه طبعا در مقام بعدی باشه لذا پیشنهاد من در ابتدا اینه که دوستان به این روایت نبوی عمل بکنن که شاعر این رو در قالب شعر ارایه کرده که ” هم جواب از علم خیزد هم سوال” همونطوری که در واقع شما در راستای پاسخ به سوالات خودتون و دغدغههای خودتون شروع به مطالعه میکنید همون مطالعهی شما میتونه که سرانجامش رسیدن به یک پرسش جدید و سوالات سوالات جدیدتر در عرصهی در واقع استمرار و تداوم بحث پژوهش باشه لذا پیشنهاد میکنم که شق دوم از سوالات یعنی سوالات ادراکی و مسایل ادراکی رو اولویت قرار بدید و برای طراحی اون سوالات از اساتید کمک بگیرید از منابع و کتابها کمک بگیرید چرا ؟ چون در این صورت شما برای پاسخ به یک دغدغهی شخصی خودتون اقدام بکنید و بر این اساس کتابهای متعدد میبینید منابع متعدد میبینید مقالات متعدد میبینید و این امر میتونه که سبب توسعهی درواقع دسترسی شما و شناخت شمابه منابع متعدد باشه.
چرا دانشکدهها لیست اساتید راهنما ر به صورت جامع حالا منتشر نمیکنند که بچهها دید کلیتری از اساتید موجود داشته باشن و محدود به چند استاد پیشنهادی توسط گروهها نباشند؟ و دیگر اینکه وقتی دانشجو می خواهد استاد راهنمای خودش رو انتخاب کنه چه ملاکها و چه معیارهایی رو باید در ذهن خودش ترسیم کنه بر اساس اون این اقدام ر انجام بده و خب مسئلهای که متاسفانه ما مواجه هستیم عدم همکاری بعضی از استادهای راهنما با دانشجویان به طوری که دانشجو خودش داره پایاننامه رو پیش میبره، دانشجو این موارد باید چه اقداماتی انجام بدن؟
در مورد بخش اول این سوال که عدم انتشار لیست اساتید راهنما باشه پیشنهاد خیلی خوبیه من استقبال می کنم و این قول رو به دوستان دانشجو میدم که در اولین فرصت از گروههای متعدد حاضر در این دانشکده بخوام که لیست اساتیدشون به همراه تخصص خود اونها در سایت دانشکده یا از طریق کانال اطلاع رسانی دانشکده انشاالله در اختیار دوستان قرار بدن و دوستان در حوزههای مختلف آشنا بشن انشاالله این رو خدمت دوستان خواهیم بود و ارایه خواهیم کرد پیشنهاد خیلی خوبی هست اما در خصوص بخش بعدی که چه راهکارهایی برای انتخابات استاد هست باید عرض بکنم به این نکته دوستان را توجه میدم که انتخاب استاد همونطوری که از واژگانی که استفاده کردم هم پیداست که در واقع دانشجو باید متناسب با دغدغهی خودش و متناسب با اون سوالی که و مسئلهای که دنبال میکنه استاد رو انتخاب میکنه در انتخاب استاد آسیبهایی وجود داره که من دوستان رو توجه میدم به این آسیبها یکی از آسیبهای جدی به اصطلاح انتخاب استاد اینه که بعضی از اساتید در نگاه دانشجویان اساتید سهل گیری هستن یعنی این اساتید خیلی دانشجو رو اذیت نمیکنن و کاری به دانشجویان ندارن و دائم گزارش از دانشجو از وضعیت پایاننامه نمیخوان دائم کنترل نمیکنند لذا دانشجو میگه که من برای اینکه خیلی راحتتر باشم و کارخودم را بکنم و در نهایت بعد از یک سال یک پایاننامهای یک نسخهای را خدمت استاد تقدیم بکنم و استاد به عنوان یک شبیه یک داور این رو مطالعه بکنه و نکات رو بگه من برم اصلاح بکنم متاسفانه اولویت در انتخاب استاد این دست از اساتید هستند این مهمترین چالش و مهمترین آسیب در انتخابه ، من از شما دانشجوی محترم خواهش میکنم در انتخاب استاد دقیقترین استاد و سختگیرترین استاد رو نسبت به تخصصی خودش در تناسب با اون مسئلهای که شما میخواید بر اساس اون پژوهش رو انجام بدید رو انتخاب بکنید استاد سختگیر، استاد دقیق استاد، عمیق باعث ارتقای کیفیت پایاننامهی شما خواهد شد شما میخواید یک سال دو سال بعضا گاهی اوقات سه سال زحمت میکشید یک کار ارزشمند و دقیق رو ارایه میکنید درحالی که خیلی از محضر استاد استفاده نمیکنیم یا عمدا نمیخوای از محضر استاد استفاده کنی و با استاد نمیخوایی درگیر بشی این دقیقا شروع همون مشکل جدیای هست که میتونه آسیب بنیادین به پایاننامه و اثر شما بزنه لذا خواهش میکنم استادی رو انتخاب کنید که استاد سختگیر و دقیق باشه نکتهی دوم در انتخاب استاد دقت در تناسب تخصص اون استاد و مساله هست این که این استاد رفیق هست این که این استاد از قبل آشنای ماست این که این استاد ما بوده تو کلاسهای متعدد یا این استاد مثلا در فرایند اجرایی رییس دانشکده است، مدیر گروهه میتونه که مثلا کمکم کنه این موارد در واقع ملاک انتخاب یک استاد و ملاک سنجش یک استاد در راستای انتخابش به عنوان راهنما باشه. نکتهی دوم اینه که بعضی از موضوعات هست که نیازمند دو استاده یعنی موضوع دو بخشیه موضوع به اصطلاح یا چارچوب نظری داره یا چارچوب مفهومی داره و یا متغیر یا متغیر مستقلش به نوعی در فرایند تاریخی خیلی تعریف نمیشه یک مطالعات شما یا مسالهی شما یک مسالهی مضاف هست و عنوان شما یک عنوان مضاف است لذا لازم شما دو تا استاد راهنمای یکی متناسب با به اصطلاح اون متغیرهای خودتون، متغیرمستقل و یکی متناسب متغیر وابسته یا غیر مستقل یا متناسب با اون چارچوب نظری و مفهومی که ارایه میکنید انتخاب میشه نکتهی بعدی که در انتخاب اساتید دقتی بکنید این که استاد مشاور، مشاور شما نخواهد بود استاد مشاور ،مشاور استاد راهنماست زمانی میتونه تیم راهنمایی و مشاوره شما خوب عمل کنه که استاد مشاور رو خود استاد راهنمای انتخاب بکنه دقت بکنید دوستان استاد مشاور به پیشنهاد استاد راهنما انتخاب بشه احیانا اگر خودتون میخواید با یک نفری به اصطلاح هماهنگ بکنید به عنوان استاد مشاور نظرش بگیرید نظر این فرد در انتخاب و تعیینشو از استاد راهنما بخواهید، نظر بخواهید و فرد خاصی ر برای کمک به استاد راهنما انتخاب بکنید اما بخش پایانی این سوال که چرا بعضی از اساتید همکاری نمیکنن به نظر من این این بحث میتونه چند تا عامل داشته باشه یکی از مهمترین عوامل اینهکه به خود شما برمیگرده، شما رزومهی همکاری یا سوابق همکاری هر استادی با هر دانشجویی رو خیلی راحت میتونید با چند سوال از دانشجویان از اساتید و دیگران به دست بیارید که در واقع این استاد در مقام همکاری با دانشجو چگونه هست اون رو ارزیابی بکنید و بعد انتخاب بکنید یه بخشیش برمیگرده به درواقع اون دقت خودتون در انتخاب استاد بخش دیگه هم میتونه عوامل در واقع غیر مترقبه باشه گاهی اوقات استادی براش مشکلی پیش میاد که این مشکل سبب عدم همکاری میشه در چنین صورتی قانون اجازه داده به دانشجو در هر زمانی حتی روز قبل از دفاع میتونه استاد خودش رو به هر دلیلی دلیل قانع کنندهای که گروه و دانشکده بپذیره تغییر بده لذا عدم همکاری استاد با دانشجو قطعا به نظر من نمیتونه عمدی باشه گاهی اوقات به دلیل اشتغالات هست که شما قبلش باید تشخیص بدید و گاهی اوقات مسایلی که دست خود استاد راهنما هم نیست لذا همه چی باز برمیگرده به خود دانشجو که در انتخاب استاد باید با اون ملاکهایی که خدمت شما عرض کردم استاد رو انتخاب کنید.
بعضی از دانشجویان این اعتقاد رو دارند که اگر استاد راهنمایی که سمت علمی یا اجرایی در دانشکده داره رو تغییر بدهند برایشان مشکل ایجاد می کند. تایید می کنید ؟
به هیچ عنوان در این مسایل خصوصا به هیچ عنوان هیچ مشکلی برای دانشجوی ایجاد نخواهد شد فرایند با به اصطلاح پرنده قانونی اگر طی بشه و دانشجو از گروه طلب بکنه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد بله احیانا بعضی از اساتید هستند که ادعا میکنند که ما با این دانشجو مثلا حدود یک سال کار کردیم ولی به دلایلی استاد خودش حتی پیشنهاد میده که من نمیتونم کار بکنم تو این موارد دوستان به اصطلاح اینگونه موارد رو انتقال بدن به گروه و ما از طریق مسولین بالادست به ارایهی حق و حقوق اساتیدی که درخواست جدایی جداییشون ارایه میشه یا از سوی خود استاد یا اقدام خواهیم کرد.
الحمدالله که تحصیل در این دانشکده برکات علمی و ارزشمندی برای دانشجویان داشته ولی با این حال این موضوع همیشه در زمینهی ذهنی بچهها مطرح هست که چشمانداز بازار کار من بعد از فراغت از تحصیل و بعد از اینکه به جامعه ورود پیدا میکنم چیه و من در جامعه چه جایگاهی خواهم داشت؟
این در واقع یک سواله که مورد دغدغهی همهی دانشجویان در یک سطحی در همهی رشتههای دانشگاهی در کشور هست یعنی دانشجویان رشتهی فنی مهندسی به نوعی همین دغدغه رو دارن، دانشجویان رشتههای عرضم خدمتتون علوم مختلف مثل علوم کامپیوتر و علوم انسانی، علوم تجربی و در همه رشتهها به نوعی میتونه این دغدغه مشترک وجود داشته باشه. یه پاسخ در واقع جامع میتونم به این مساله بدم ببینید دوستان اگر منتظر باشید که بعد از فراغت از تحصیل یک بازار کار مشخصی باشه و یک حوزهی مسولیت مشخصی باشه که شما رو دعوت بکنند بگن تشریف بیارید تو اون حوزه مسئولیت بشینید و کار رو ادامه بدید طبعا به نظر من این چنین انتظاری نمیتونه انتظار درستی باشه ولواینکه در این حوزه علوم انسان باشید در یک رشتهی دیگه حتی در واقع رشتههای فنی مهندسی که بازار کار به نظر بیشتر میاد اگر اونجا هم باشید مطابق این آیه که ” لیس للانسان ما سعی” خداوند رزق و روزی هر فردو در میزان سعی و تلاش او قرار داده طبعا این رشته و فارغ التحصیلان این رشته هم استثنا نیستن و مستثنی نیستند نسبت به این بحث. بازار کارای رشتههای علوم انسانی این گونه که به نوعی در حوزههای نظری بیشتر مورد استقبال هست این بازار کار زمینش در حداقل در شهر قم و استان قم این زمینه وجود داره که با توجه به وجود نهادهای متعدد متناسب با این رشته یعنی رشتهی تاریخ ، وجود نهادهای متعدد در شهر قم و استان قم که تعدادش کم هم نیستن میتونه ظرفیتهایی رو برای ادامهی همکاریهای علمی در حوزهی حوزههای مختلف آموزشی و پژوهشی برای شما فراهم کنه ، طبیعیست که نسلی از محققین طبعا باید آرام آرام جای خودشون رو به نسل بعدی و نسل جدیدتر با تفکر جدیدتر با دایرهی اطلاعات جدیدتر و رویکردهای جدیدتر به موضوعات تاریخی بدن این گردش و جابهجایی نسلهای محققین در حوزهی تاریخ در حداقل این استان ما شاهدش هستیم اساتیدی که شاگردانی رو پرورش دادن و الان اون شاگردان به نوعی کرسیهای تدریس دارن و عرضم خدمتون که در مقام پژوهش صاحب تالیفات فراوانی هستند و همین زمینهها و همین پژوهشها میتونه عاملی باشه برای رونق بازار کار هر فارغالتحصیلی .
در نهایت با توجه به اینکه در آستانه روز دانشجو قرار داریم اگر بخواید در یک جمله دوران دانشجویی خودتون توصیف کنید چه می گویید ؟
ضمن تبریک ایام دانشجو، نباید بگیم روز دانشجو همهی روزها روز دانشجویی هست و همهی لحظاتمون و فکرمون هم باید دانشجویی باشه و من این ایامو ، این روز مبارک رو به همهی دوستان دانشجو تبریک عرض میکنم . اگر دورهی دانشجویی البته من الان هم خودم دانشجو فرض میکنم و همزمان نسبت به اساتید خودم حس دانشجویی دارم و افتخار میکنم به این حس دانشجویی خودم اما اگر بخوام دورهی دانشجویی خودم رو توصیف بکنم دورهی خودم سرتاسر مملو بود از دغدغههای علمی و دغدغههای ساختاری نسبت به مباحث تاریخی، بسیار نسبت به این مباحث دوستانی که با بنده بودند شاید شهادت بدن به این دغدغههای من همیشه دغدغهی توسعه مطالعات داشتم، دغدغهی یافتن مسیر مطالعاتی داشتم که در واقع یک دانشجو در دوره دانشجویی خودش آیا باید به صورت کشکولی همهی حوزههای مطالعاتی رو مورد توجه قرار بده یا نه متناسب با یک حوزه مطالعات خودش رو ادامه بده و متخصص بشه اگر بخوام یک جمله که جملهی پایانی عرایضم باشه عرض بکنم این که دورهی دانشجویی من دورهی بسیار شیرینی بود در کنار اساتید بسیار ارزشمند و دوست داشتنی و دوستان فاضل، دورهی بسیار خوبی بود که همهی این عوامل به من کمک کرد تا مسیر مطالعاتی خودم رو پیدا بکنم و بر این اساس هم امروز خدمتگزار همهی دانشجویان هستم و به امید خدا توفیق باشه انشاالله باشم.
سپاس از وقتی که اختصاص دادید .