به همت دانشکده زن و خانواده برگزار شد

نشست علمی «رویارویی فرهنگ و قانون در قتل ناموسی»

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه نشست علیم «رویارویی فرهنگ و قانون در قتل ناموسی» روز شنبه ۲۱ اسفند ماه در سالن صدر در دانشگاه ادیان به صورت مجازی و حضوری برگزار شد.

بنا بر این گزارش در این نشست ابتدا دکتر خوش صورت ابعاد حقوقی و فقهی قتل‌های ناموسی، به ویژه قتل اخیر در اهواز، را بررسی کرد. رئیس دانشکده زن و خانواده با بیان اینکه بعد از این واقعه این شائبه پیش آمد که قوانین ما ناکارآمد است، اشاره کرد که این دست رخ‌دادها تنها مسئله ما نیست و مسئله یک بوم یا یک دین و جغرافیای خاص نیست و گفت: سالانه چندین هزار نفر بر اثر این حوادث می‌میرند. البته این آمار در آسیا و کشورهایی مثل آرژانیتن، برزیل، سوریه، اسرائیل و اردن بالاتر است.

این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که قوانین ما چه نسبتی با این مسئله دارند و آیا مواجه قانون گذار با آن نا کارآمد بوده گفت: در قتل اخیر سخن از این است که دختر از ابتدا دوست نداشته که ازداواج کند و پس از ازدواج نیز می‌خواسته به خانه بازگردد. در قوانین ما اراده و قصد برای ازدواج جزو شروط است و ما شاهدیم که در این ازدواج این شرط بر قرار نبوده. به نظر می‌رسد روح حاکم بر قوانین مخالف وقوع چنین جرم‌هایی باشد و مشکل در خود قوانین نیست. قانونی وجود دارد که بر اساس آن مرد می‌توانش زنش را بکشد حین ارتکاب به زنا بکشد. باید توجه کرد که در قانون قید همسر هست، در حالی که بسیاری از این قتل‌ها توسط پدر یا برادر صورت می‌گیرد.

خوش صورت با بیان اینکه قانون‌گذار برای اثبات چنین جرمی سخت‌گیر است گفت: در قانون مجزات علم به تمکین بسیار سخت احراز می‌شود، چرا که شرط احراز آن حضور چهار شاهد عادل است که حصول آن بسیار سخت است. همچنین شاهدیم که قانونگذار در دیگر قوانین نیز چنین قصدی دارد. مثلاً  در لایحه دفاعیه عده زنا بر اساس فیلم و عکس، قاعده این است که عکس و فیلم چیزی را اثبات نمی‌کند. آنچه در قتل دختر اهوازی رخ داد این مسئله جدی است؛ چرا که این دختر بعد از جدا شدن، عکس و فیلم‌هایی فرستاد که نشان می‌داد با کسی است. در قانون مجازات تلاش برای اثبات این جرم ممنوع است؛ یعنی پرداختن به این موضوع از امور ممنوعه است. ما شاهیدم که قانونگذار در بررسی شیوه حکم نیز بسیار سختی‌گیر است؛ برای مثال در این مورد ارجاع تحقیق به ضابطین وجود ندارد و فقط خود شخص قاضی می‌تواند بررسی کند. مثلاً اگر یک مرد به رم گوشی خانم دسرسی پیدا کند و عکس‌ها و فیلم‌هایی ببیند که کاملاً دال بر فضای جرم آلود است، این مدارک در خروجی رأی دادگاه مورد استناد قرار نمی‌گیرد و شخص قاضی است که باید اینها را بررسی کند و حتی اگر ضابط ببیند و گزارش کند نیز امکان استناد قانونی نیست. در این دست مسائل شهادت فقط باید عینی و مستقیم باشد.

استاد دانشگاه ادیان با بیان اینکه سیاست عدم تلاش برای اثبات چنین جرمی از سیاست‌های پذیرفته شده رد قانون مجازات اسلامی است گفت: در داستان دختر اهوازی فضای مستعد ایجاد شبهه نسبت به رابطه جرم ‌آلود است و هیچ چیز قابل اثبات نیست و نباید برای اثبات آن تحقیق کرد. قانونگذار حتی برای این حالت جرم‌انگاری نیز کرده است؛ یعنی اگر کسی بدون دلیل چنین مسئله‌ای را مطرح کند، مجرم است. حتی از این هم بالاتر، اگر کسی جرم را اثبات کند، اما به جهت شکستن قبح این عمل در اجتماع اشاعه فحشا کرده باشد، باز هم مجازات می‌شود و مجازات کسی را دارد که جرم را نتوانسته اثبات کند. ما از کنار هم گذاشتن این موارد می‌فهمیم که ذائقه قانون‌گذار چیست. به طور کلی برای فهم روح حاکم بر قوانین یا کشف مذاق شارع باید کل قوانین را دید و بررسی کرد. برای مثال ما در جرم زنا استحباب شهادت نداریم.

خوش صورت ضمن اشاره به اینکه جامعه ما از آموزه‌های اسلام دور شده‌ است گفت: چرا الزامی برای مشاوره پیش از ازدواج نیست، اما در مقابل، مشاوره برای طلاق الزامی است؟ به نظر من برون رفت از این شرایط و بهبود اوضاع دو راهکار دارد: ۱. جدی گرفتن فضای آموزش. ۲. توجه به خرد بین المللی. یکی از نمونه‌های موفق بین‌المللی پلیس زنان است که در برزیل اجرا می‌شود. این طرح باید در ایران نیز اجرا شود و امنیت بیشتری را برای زنان به ارمغان بیاورد.

 سپس خانم دکتر برزگر به بررسی ابعاد جامعه‌شناختی این واقعه پرداخت و گفت: در ساحت جامعه‌شناختی قتلی که در اهواز رخ داد نقطه عطفی بود برای اینکه این مسئله مورد مناقشه قرار بگیرد و نخبگان درباه آن بحث و گفت‌وگو کنند. در این جرایم علاوه بر کسی که کشته می‌شود و کسی که می‌کشد یک سوی دیگر داریم که جامعه است. جامعه نیز دو بخش عمده دارد: حاکمیت و مردم. در نقدهای این مدت دولت و حاکمیت را شماتت می‌کردند مبنی بر ناکارآمدی قوانین و غیره که به نظر من این اشتباه بود. دولت به نظر می‌رسد در قانونگذاری درست عمل کرده است. بنابراین در اینجا منظور ما از جامعه خانواده و شهروندان جامعه است. روال و روند این جرایم نشان می‌دهد که جامعه نسبت به پدیده دید درستی ندارند؛ چنان‌که چند روز پیش نیز چنین قتلی در اهواز رخ داد و جامعه و ما اصلاً متوجه نشدیم و فقط در جایی که این پدیده خیلی خود را لخت و عریان نمایش بدهد جامعه واکنش نشان می‌دهد. واکنش‌ها هم عموماً درست نیست و خیلی هیجانی است و بعد از هیجان همه به وضعیت عادی بر می‌گردند.

این استاد دانشگاه ادیان با بیان اینکه در این شرایط خانواده‌ها و جامعه می‌توانند مطالبه‌گر باشند و دولت را به سمت مواجه صحیح بکشانند گفت: متأسفانه این اتفاق نیفتاده است. اگر کمی از قتل ناموسی عبور کنیم و همه قتل‌ها را رد نظر بگیریم، می‌بینیم که واکنش‌ها به این اتفاقات کاملا عادی شده است. گویی چون تکثر دارد، دیگر علامت سؤال نداریم و عادی شده است. قتل‌های عادی جامعه مقدمه قتل ناموسی است. ما میبینم که این پدیده‌ها روز به روز روششان صریح‌تر می‌شود؛ یعنی الان افراد کمتر از این اخبار جا می‌خورند. جامعه نوعی بی‌تفاوتی دارد که نسبت به اخبار حساسیت اجتماعی ندارد. در قتل ناموسی نیز مسئله همین است، بی‌تفاوتی اجتماعی بیشترین تأثیر را در بروز این پدیده دارد و این به معنای مقبولیت این اتفاق در آن جامعه است.

با این دید مسئله جغرافیا و فرهنگ اهمیت پیدا می‌کند؛ مثلاً در خوزستان این رفتار به نوعی هویت‌ساز است و جامعه آن را می‌پذیرد. تعریف آنها از مردانگی و غیرت به نوعی است که مرد در آن جامعه مدام تحقیر می‌شود چون زنش از پیشش رفته است و وقتی دستش به آن فرد می‌رسد، مرتکب قتل می‌شود. چه بسا اگر فرد در شرایط دیگری بود، این کار را نمی‌کرد؛ اما چون در جامعه‌ای است که هویتش منوط به این کار است، دست به اینکار می‌زند.

برزگر ضمن اشاره به اینکه فرهنگ بر پدیده‌ها اثر می‌گذارد گفت: این فرهنگ از کجا می‌آید؟ آیا فرهنگ‌سازی بر دوش دولت است؟ قطعاً در این فرهنگ خانواده‌ها و افراد مؤثرند. چرا در فرهنگ این جامعه، آن شخص قانون را مرجع ذی‌الصلاح نمی‌داند؟ شاید در خوزستان چون فرهنگ قبایلی هست و تلقی این است که دولت در این موارد نباید دخالت کند این اتفاق افتاد. ما در بحث خانواده را مقصر نمی‌دانیم؛ چرا؟ رشد در این جامعه یک‌جانبه بوده است. افراد به مدرنیته به خوبی دسترسی داشته‌اند و همین خانم از شبکه‌های اجتماعی فیلم‌ها و عکس‌ها را مخابره کرده است؛ اما ازدواج آنها به صورتی کاملاً سنتی بوده است. چرا خانواده‌ها می‌پذیرند که دختران گوشی هوشمند داشته باشند، اما نمی‌پذیرند که نگاهشان به زن را عوض کنند و در ازدواج تجدید نظر کنند؟ من سهم شهروندان این جامعه را  در این رخداد کم نمی‌دانم. چرا فعالان اجتماعی کاری نکردند و همه منتظر ماندند که حاکمیت کاری کند؟

در قصه دختر اهوازی پدر و عموی او می‌خواهند دختر را به پلیس تحویل بدهند که دو جوان می‌آیند و این کار را می‌کنند. چرا کسی کاری نمی‌کند؟ یعنی پدر و عموی دختر نمی‌دانستند؟ به نظر من پدر و عمو رضایت داشتند.

استاد دانشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه آگاهی‌ها یک‌طرفه است و به مردان آگاهی لازم داده نمی‌شود، گفت: فکر می‌کنیم اگر زنان به حقوقشان برسند، اوضاع درست می‌شود، در حالی که ابتدا باید مردان را متقاعد کرد که حقوق زنان چیست و حقوق مردان چیست. به مردان زمانی آگاهی می‌دهیم که دیگر فرد در دادگاه است و بعداً به او می‌گوییم که قانون این‌گونه است و تو چنین حقی نداشتی. تصور ما این است که انتخاب‌ها و تصیمات همواره آگاهانه است؛ درحالی که مثلاً انتخاب دختر اهوازی حتماً انتخاب ملتهبی بوده و سن و شرایط وی اقتضای این کار را داشته است. همسر او هم در تنازع بین هویت خودش قرار داشته. بنابراین بین خودش و آن رفتار، خودی را انتخاب می‌کند که بازیابی کننده هویتش است. این نیز انتخابی نا آگاهانه است.

دکتر برزگر در پایان مسائل و پدیده‌های اجتماعی را دارای لایه‌های مختلفی توصیف کرد گفت: در جامعه با نهاد‌های مختلفی مثل دولت، فرهنگ، دین و خانواده سر و کار داریم و دولت کارش صرفاً تولید قانون نیست. دولت تا اینجا قوانین خوبی تعبیه کرده است، اما در اجرا باید بیشتر دقت کند. در مرحله اجرا ضعف وجود دارد. در مسائل اجتماعی و از جمله همین قتل ناموسی نباید به دنبال مقصر بگردیم، بلکه همه نهادهای جامعه به سهم خودشان مقصرند. در جامعه ما یا مطالبه صورت نمی‌گیرد یا اینکه مطالبه به درستی صورت نمی‌گیرد و گاهی نیز که مطالبه صورت می‌گیرد این مطلابه به سمع و نظر سیاست‌گذار نمی‌رسد. سیاست‌گذران باید توجه کنند که فرهنگ‌سازی امری زمان‌بر است.  فضای خانواده در ایران گفت‌وگو محور نیست بنابراین سیاست‌گذران فرهنگی باید به آگاهی اجتماعی و آگاهی در خانواده‌ها توجه ویژه کنند.

دکتر مجید دهقان به عنوان آخرین سخنران الاهیات مردانه و نیز فهم مردانه این موضوع را در بوته نقد قرار داد. ایشان با بیان اینکه جنس این کار انتقام نیست گفت: اگر این کار انتقام بود، فرد قاتل نمی‌رفت که مانور افتخار برگزار کند. این رفتار از جنس انتقام نیست و از جنس افتخار است. افتخار نیز به آن چیزی است که شما من را به آن مفتخر می‌دانید. لذا جامعه آن کار را باعث مفتخر بودن می‌دانسته است. چرا در این جامعه این کار افتخارآمیز است؟ به دلیل اینکه فرد با این کار نشان می‌دهد که زنش هنوز در قلمرو من است. این هم سندش. با اینکه از کشور خارج شد، ولی همچنان در قلمرو من است. آن جامعه از فرد انتظار دارد که اگر زنت این کار را کرده، تو مقصری. شاید اگر فرهنگ دیگری بود کار دیگری می‌کردند، مثلاً حبس می‌کرد.

این مفهوم که اگر همسر، دختر یا پسرم کاری انجام بدهد، من مقصرم، در داستان قتل دختر اهوازی به شنیع‌ترین نوعش نمایش داده شد، اما در رفتار روزمره ما نیز وجود دارد. اینکه اگر همسرم کار اشتباهی می‌کند، این منم باید کاری کنم که نشان بدهم او همچنان در قلمرو من است و اینکه پدر به فرزند می‌گوید تو ابروی مرا بردی نشان از همین دیدگاه دارد. به نظر می‌رسد این احساسات ما باید بررسی شوند و هر عنصری که ربطی به ارزش و دین ندارد را اصلاح کنیم.

استاد دانشگاه ادیان با بیان تفاوت مالکیت و مسئولیت در ازدواج گفت: در ذهن برخی از مردان ازدواج به مثابه عقد دو فرد عاقل نیست که می‌خواهند گاهی با هم باشند. فرد این مفهوم و تصور را دارد که که اگر کسی وارد قلمرو من شد – در اینجا از طریق ازدواج – هر اشتباه و تخطی او و کوتاهی من در قلمروام است؛ درست مثل پادشاهی در قلمرواش اگر جرمی رخ بدهد، یعنی پادشاه خوبی نیست. در حالی که بین دو مفهوم قوامیت به معنای مالکیت و قوامیت به معنای مسئولیت تفاوت وجود دارد. معنای مسئولیت این است که من وظایفی دارم و باید تمام تلاشم را کنم، اگر شد، شد و اگر نشد فی امان الله. در روایات نیز چنین است.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان با بیان اینکه امام صادق در روایات به دنبال اصلاح جامعه و  تبیین مفهوم غیرت است گفت: امام نمی‌خواهد مفهوم غیرت را گسترش بدهد به همه چیز و نباید مفهوم غیرت را به افعال اختیاری همسر نیز گسترش داد. باید مفهوم غیرت و مردانگی در ذهن مردان اصلاح و بازسازی شود و سپس کار فرهنگی انجام گیرد. برای کار فرهنگی نیز باید چرخه عقلانیتی که پشت فرهنگ آنجا هست شناخته شود. اصلاح آن چرخه با سیاست‌گذاری از تهران احتمالاً پاسخ‌گو نیست و منجر به مقاومت اجتماعی می‌شود. باید از همان چرخه برای اصلاح استفاده کرد. کار فرهنگی کار روی روابط و فهم متقابل در خانواده است و فقط کار فرهنگی صرف افزایش مظاهر دینداری نیست. اصلاح روابط درون خانواده و نیز پایه‌های اصلی جامعه اهمیت بسیار بالایی دارد.

 

در پایان این نشست اساتید به سؤالات حاضران در جلسه و افرادی که به صورت مجازی در جلسه شرکت کردند، پاسخ دادند.

مطالب مشابه