به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از رساله دکتری دانشجو محمد قربانپور دلاور با عنوان «علویان بالکان (تاریخ، عقاید، فرهنگ و ظرفیتهای تعامل و امامیه)»، حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب به عنوان استاد راهنما، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان به عنوان استاد مشاور و حجج اسلام دکتر حمیدرضا شریعتمداری، دکتر محمد غفورینژاد و دکتر حسین متقی به عنوان استادان داور حضور داشتند.
در چکیده این رساله آمده است:
حضور چشمگير علويان در بالکان، مستلزم مطالعه دقيق وضعيت آنها و همچنين شناخت ظرفيتهاي آنان در جنبههاي اعتقادي، فرهنگي و اجتماعي است. تحقيق حاضر، يک گام مهم در جهت درک جايگاه اين جمعيت و ايجاد همافزايي و ارتباط مؤثر با آنان به شمار ميرود.
اين رساله دکتري، به پژوهش در تاريخ سرزميني و جغرافياي علويان و نيز تحقيق و تفحص در باورها و مباني اعتقادي برآمده از نصوص اصلي ايشان و نيز فرهنگ رايج و متداول ميان اين جماعت اثرگذار و تأثيرگذاري فرهنگ و آداب و رسوم ايران ميان علويان، پرداخته است و درنهايت ظرفيتهاي فرهنگي و وجوه اشتراک علويان و شيعه اماميه و راهکارهاي تعاملي با ايشان را بر اساس شيوه تحليلي و توصيفي و با مباني استراتژيک و با بهرهگيري از منابع کتابخانهاي و مطالعات ميداني، بيان نموده است.
علويان و بکتاشيان در آناطولي و بالکان، ريشه در اسلام دارند و جريان فرهنگي بکتاشي علوي، جزو تمدن بزرگ اسلام به شمار ميرود؛ چراکه اساس و پيشينه باورهاي ديني آنان، تفاوتي با مسلمانان بهويژه شيعيان ندارد. نتايج حاصل از تحقيق، نشان ميدهد که علويان و خصوصاً بکتاشيان را بايد مسلمان و شيعه دوازده امامي دانست؛ زيرا آنان به توحيد الهي، نبوت رسول اکرم (ص) و امامت و ولايت اميرالمؤمنين و ساير ائمه طاهرين عليهم السلام اعتقاد دارند. سيره بزرگان متقدم و نيز منابع اصيل آنان خصوصاً ارکاننامهها، دلالت بر التزام علويان و بکتاشيان بر اجراي شريعت دارد؛ ولي به جهت قرابت و همجواريشان با ساير نحلهها و آيينها و نيز فشارهاي سياسي و اجتماعي در طول تاريخ و دوري از علما و عدم ارتباط با مراکز علمي شيعه، باورها و اعتقادات آنان دستخوش تغييراتي گشته و بهخصوص نسبت به احکام ديني، نقصانها و انحرافهايي در ميان علويان به وجود آمد و چهبسا آیينها و انديشههاي بوميان منطقه در شکلگيري فکري آنان کمتأثير نبوده است. از اين رو، موجب دوري آنان از اصل و اساسشان؛ يعني تشيع گشته که بدين جهت و بر اساس ضرورتها، اين رساله در صدد ايجاد تقريب و تعامل آنان با اماميه ميباشد.
اميد است اين حرکت علمي، نقطه آغازي براي توجه بيش از پيش به علويان به عنوان يک ظرفيت شيعي و جمعيت مهم و اثرگذار در بالکان باشد. همچنين اين ناچيز مورد عنايت علويپژوهان و فعالان عرصه بينالملل قرار گيرد و در جبران کاستيها و تکميل آن اهتمام ورزند.