به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ علیرضا عبدالهی به مناسبت انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ در یادداشتی با عنوان انتخابات در نظام دینی و نیرنگ دشمن آورده است:
انتخابات در حکومت دینی و مردمی از نگاه جهانی (دولت ها و مردم) از این منظر مورد توجه ویژه قرار دارد که چگونه ممکن است دموکراسی و آراء مردم، با دستورات الهی و حاکمیت ایدئولوژی سازگاری دارد؟ و آیا ایندو ماهیتاً می توانند در یک راستا قرار گیرند؟ آیا نتیجه آن، ارتقاء و پیشرفت خواهد بود؟
بدیهی است نقش مردم خصوصاً نخبگان و فرهیختگان جامعه در انتقال قدرت سیاسی و در نتیجه، در اقتدار حاکمیت در یک نظام دینی و مردمی، بسیار تأثیرگذار است. همین نقش و اقتدار، امنیت آفرین است؛ امنیت در حوزه های مختلف فردی و اجتماعی مثل نظامی و اقتصادی و از همه مهمتر، امنیت نظام سیاسی که پیش نیاز سایر ابعاد امنیت می باشد. چراکه این امنیت است که در شکل دهی و سامان بخشی دولت و مجلس و سایر ارکان نظام نقش اساسی دارد.
احساس مسئولیت نسبت به زندگی و سرنوشت مردم به عنوان برادر دینی و یا از جهت انسانیت و مناسبات اجتماعی ازجمله مسائلی است که مورد توجه اسلام قرار گرفته است که طبعاً مقتضی تشویق انسان های واجد شرایط برای خدمت کردن (کاندید شدن) و دعوت از دیگران برای حضور در صحنه برای انتخاب کردن است. آیات و روایات بسیاری به دعوت مردم برای حضور و مشارکت اجتماعی در خدمت به دیگران و رفع گرفتاری آنها پرداخته است. اهتمام و احساس مسئولیت، باعث حضور حداکثری مردم در به دست گیری زمام امور توسط خودشان می شود. هرچند بعضی رقابت را زمینه ساز حضور حداکثری برشمرده اند ولی اگر رقابت با پیش زمینه احساس مسئولیت باشد و نه قدرت طلبی و شایستگی ها و صلاحیت ها به درستی احراز شود، مفید خواهد بود و با اهداف عالی یک نظام الهی تناسب دارد.
تعدد انتخابات در جمهوری اسلامی ایران – اعم از انتخابات ریاست جمهوری،مجلس شورای اسلامی، شهرداری ها، شورای شهر،مجلس خبرگان و اصناف و…- نشانگر اهتمام حاکمیت به نقش حداکثری مردم است، از این رو اینکه بعضی با هر انگیزه ای اراده مردم را تشریفاتی و زینتی می دانند و نقش آنان را در مشروعیت و مقبولیت نظام کم رنگ جلوه می دهند، قطعاً خلاف اهداف و ارزش های حکومت دینی است و با دیدگاه بزرگان عرصه دین و سیاست مطابقت ندارد.
از آنجا که هم اکنون نظام اسلامی در «جمهوری اسلامی ایران» استقرار یافته است و نفوذ معنوی آن در بین ملت های اسلامی بالنده تر به پیش می رود طبعاً مخالفین و دشمنان آن بی کار ننشسته و با روش ها و شگردهای مختلف و گوناگون در صدد مخدوش کردن و ناکارآمد جلوه دادن برآمده اند. در ادامه به چند نمونه از این اقدامات اشاره می شود که می بایست مورد وجه و عنایت قرار گیرد:
- ایجاد انشقاق و دودستگی در اتحاد مردم با استفاده از ویژگی های اختصاصی اقوام و بزرگ نمایی اختلاف های آنان و دست آویز قرار دادن تفاوت های اقتصادی- رفاهی و برجسته کردن مرزهای گویش های مختلف کرد، ترک، عرب و…
- بزرگ نمایی تفاوت های مذهبی و عبادی و آداب و رسوم آنان
- سوء استفاده از نگرش های متفاوت و برداشت های حداقلی و حداکثری در امور دینی و ارزشی و اختلاف انداختن طرفداران هریک با بزرگ نمایی نقاط ضعف آنها درجامعه و همچنین تکثیر و تجزیه آنها به گروه های کوچک تر
- مخدوش کردن شایسته سالاری و شایسته گزینی با تشویق و ترغیب به انتخاب افرادی که هرچند شهرت و محبوبیت اجتماعی دارند اما صلاحیت و تجربه و سابقه موفق مدیریتی ندارند و مانع رأی آوردن افراد صالح می شوند.
- اعتماد زدایی از برگزار کنندگان انتخابات با بزرگ کردن نقاط ضعف و ناکارآمدی ها و یا اشتباهات صورت گرفته و یا حتی برخی تنگ نظری ها در تأیید صلاحیت های مرسوم. خلاصه بنای این عده این است که به هر نحو ممکن از هر امری با اختلاط حق و باطل در جهت سیاه نمایی و کاستن امید و انگیزه مردم استفاده کنند.
- انتشار اخبار غیرواقعی و احساسی، بدون امکان سنجی دقیق از صحت و سقم آن توسط مردم آن هم در مدت کوتاه انتخابات برای تشویش افکار عمومی
- بزرگ نمایی مشکلات اقتصادی و معیشتی و القای این مطلب که این مسائل منحصراً معلول بی کفایتی و سوء مدیریت و اختلاس باندهای قدرت است و تحریم ها و کارشکنی های ظالمانه آمریکا و اروپا نقشی در این زمینه ندارد و اگر هم به تحریم ها ارتباط دارد، باز آن هم معلول اتخاذ سیاست خارجی غلط نظام است.
- نادیده گرفتن دست آوردهای نظام و پیشرفت ها از جمله دست یابی به استقلال، حفظ تمامیت ارضی (با وجود جنگ 8 سال)، پیشرفت های چشمگیر علمی، هسته ای، ارتقای قدرت منطقه ای،افزایش قدرت نظامی و دفاعی، رشد معنویت در جوانان و حرکت جوانان به سوی قله های بلند جهاد و ایثار و … .
پرداختن به تمامی خدعه ها و نیرنگ های دشمنان که با استفاده از ابزار تبلیغاتی از طریق رسانه های گوناگون، از جمله فضای مجازی به جنگ تمام عیار علیه نظام پرداخته اند، در این مجال اندک امکان پذیر نیست.
متاسفانه ضعف و کم کاری برخی مسئولین در تبیین و روشنگری شرایط زمانی و مکانی نظام جمهوری اسلامی ایران و ایستادگی آن در مقابل نظام طاغوتی حاکم بر جهان به پشتوانه جوانان مومن و شهادت طلب این مرز و بوم، به این اقدامات سوء دشمنان دامن می زند.
گاه برخی چهره های داخلی با نگاه صرفاً مادی به زندگی و جهان هستی، بر اثر سستی در اصول و پایه های ایمانی و معرفتی، با استناد به تحلیل های به ظاهر علمی اما مبتنی بر مبانی غربی، فریفته وسوسه های شیطانی شده و با دشمنان قسم خورده اسلام و نظام اسلامی ندای همراهی سر می دهند؛
«ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ». ﴿محمد: ٢٦﴾
این به سبب آن است که آنان به کسانی [چون مشرکان و کافران] که نازل شدن وحی را خوش نداشتند، گفتند: [ما] در بعضی از امور [که بر ضد مؤمنان است] از شما اطاعت خواهیم کرد. در حالی که خدا اسرارشان را می داند.
این فریفته گی تا آنجا پیش می رود که چشم های خود را بر نسل کشی اسرائیل و کشتار بی رحمانه ده ها هزار زن و کودک بی گناه و حمایت های غربی ها از آن رژیم می بندند و با موضع گیری خود در صف آنها قرار گرفته و بعضاً اشکال می کنند که چرا نظام اسلامی از این مردم مظلوم حمایت می کند! متاسفانه گوش های آنان این ندای الهی را نمی شنود که:
«فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ». ﴿ محمد :٣٥﴾
پس [با توجه به یاری و کارسازی خدا] سست نشوید و [کافران و مشرکان را] به آشتی و صلحی [که برای شما خفّت بار است] دعوت نکنید، در حالی که شما برتر هستید و خدا با شماست و هرگز از [ثواب و پاداش] اعمالتان نمی کاهد.
امیداوریم نخبگان جامعه و دانش پژوهان ارجمند و با بصیرت بتوانند به عنوان طبقه فرهیخته جامعه، با موضع گیری صحیح و به حق خود، جامعه را با تکنیک های جنگ شناختی دشمن آشنا کنند در این مواقع حساس، نقش راهبری و جهت دهی خود را نسبت به اقشار مختلف مردم به خوبی ایفا نمایند. بر هر صاحب قلمی لازم است در این میدان جهاد تبیین حضور فعال داشته و بتواند در پرتو رهنمودهای ولی فقیهِ عالم به زمانه، هم وطنان خود را از این مسیر مخاطره آمیز به سلامت عبور دهد.
«فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرً». ﴿الفرقان: ٥٢﴾