به گزارش روابط عمومی دانشگاه، به همت معاونت فرهنگی ـ اجتماعی، همزمان با ولادت پر بركت بانوي بزرگ اسلام حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) و روز پرستار، مراسم جشنی با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهراب صادقنیا و با حضور معاونین، کارکنان و دانشجویان در نمازخانه دانشگاه برگزار شد.
در این مراسم دکتر مهراب صادقنیا ضمن تبریک میلاد حضرت زینب (سلامالله علیها) و روز پرستار گفت: پیش از هر چیز باید تفاوت بین درد و رنج را بشناسیم. درد یک امر عصب شناختی است، اما رنج معنای فرهنگی و اجتماعی دارد. دردها برای همه انسانها یک جور است. اما رنجهای انسانها متفاوت است.
وی ادامه داد: رنجها معانی متفاوتی دارند. چیزی که برای ما رنج آور است میتواند برای دیگران رنج آور نباشد. دیدن پیکر فرزند ممکن است برای کسی دردآورد باشد، اما برای مادری که فرزندش را به جبهه می فرستد و شهید میشود ممکن است چندان رنج آور نباشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: رنجها گرانبار از معنا هستند. رنجها زمانی شیرین هستند که معنایی داشته باشند. نام حضرت زینب (سلامالله علیها) در تاریخ اجتماعی ما شیعیان همراه با عاشورا گره خورده است. شیعه هنگام یادآوری عاشورا از رنجهای حضرت زینب (سلامالله علیها) یاد میکند. رنجهای ایشان سویههای دیگهای هم دارد. وجود ایشان در زمان امام علی (ع) نقش تربیتی داشته و برای حضرت زهرا (سلامالله علیها) نقش پرستار را ایفا میکرده است. اما به هرحال در تاریخ اجتماعی ما نام ایشان همراه با یاد عاشورا است.
دکتر صادقنیا ادامه داد: ما کنش تبعی حضرت زینب (سلامالله علیها) را در عاشورا یاد میکنیم. او رنجهای عاشورا را برای ما معنادار می کند. اگرچه اینها یک رنج هستند، اما رنجهای معنادار محسوب میشوند. حضرت زینب (سلامالله علیها) میگوید: «ما رایت الا جمیلا» این جمله یک شعار نیست. در اینجا حضرت زینب (سلامالله علیها) رنجها را طوری معنا کرده که آن رنجها جمیل به نظر میرسند. این معناها پویا و جان بخش هستند. درست است که مرگی اتفاق افتاد و حوادثی صورت گرفت، اما این رنج طوری است که گویا حضرت زینب (سلامالله علیها) وارد یک توافقی با خدا شده است. خداوند چیزی ستانده و به حضرت زینب چیزهای دیگری داده است. چیزهای ارزشمند برای انسان و برای تشیع.
وی گفت: حضرت زینب چطور این رنج را معنادار می کند؟ در اولین مورد باید گفت: رنجهایی که بر حضرت زینب (سلامالله علیها) وارد شد و ما در عاشورا میبینیم معنایشان این است که، بعد از ما انسانهای آزاده باید الگو بگیرند تا در این رنجها نیفتند. و به جهت دیگر اینکه انسانهای دیگری به این رنج دچار نشوند. مانند کسانی که در غزه موشکهای اسرائیل را به جان میخرند تا انسان های بعد از آنها دیگر این رنجها را نبینند. حضرت زینب نیز این رنجها را تحمل کرد که دیگران دچار رنج نشوند و چهره یزید و همراهانش آشکار شود.
در دومین گام حضرت زینب میگوید که این رنج در مقابل دعوت به اسلام راستین چیزی نیست. برای اینکه اسلام و راه آنها زنده بماند و سنت الهی احیا شود. همچنین در گام دیگر تعابیر نفسی، روحی و شخصی خود آدمهاست. دینداری کمترین رنجش این است که انسان بسیاری از کارها را انجام دهد که سخت است. مانند نماز صبح که انسان از خواب ناز بیدار میشود تا نماز بخواند و رنج بیدار شدن را تحمل کند تا تعالی پیدا کند. حضرت زینب (سلامالله علیها) به رنجهای کربلا اینطور نگاه میکند تا در تاریخ ثبت شود و مردم تعالی یابند. اینها رنجهای مقدس و معنادار هستند. اینها خیلی مهمتر از انتقال پیام عاشورا است. رنجهای عاشورا میتوانست بر اساس تبلیغات یزید به رنجهای بیمعنا تبدیل شود اما به همت حضرت زینب (سلامالله علیها) به رنجهای معناداری تبدیل و ماندگار شد.