به عقیده حکما نفس دارای یک ذات جوهری است که وجود لنفسه دارد از آن جهت در الهیات مورد بحث قرار می گیرد و همچنین دارای ماهیت عرضی است از مقوله اضافه که وجود لغیره دارد و بحث از آن در طبیعیات است و همچنین معتقدند مسئله نفس کلید معرفت حق و معاد است. مسئله نفس یکی از مهم ترین مسائل فلسفه اسلامی است و حکمای بزرگ ما از جمله ابن¬سینا در مقالات و رساله های متعدد و ملاصدرا و دیگران به مسائل نفس پرداخته اند و حتی کستره بحث نفس آنقدر وسیع است که فلاسفه غربی نیز تحت عنوان فلسفه ذهن و عمدتا بعد از دکارت به آن پرداخته اند و مهمترین مسئله در علم النفس و فلسفه ذهن چگونگی ارتباط نقس و بدن است که در این پژوهش به همین ارتباط نفس و بدن از دیگاه دو فیلسوف بزگ که البته یکی شارح دیگری است پراخته شده است . آخوند ملاصدرا باتوجه به نوآوریهایی که در مبانی مهم فلسفی؛ «اصاله¬الوجود» ، «حرکت جوهری» ، «تشکیک وجود» ، «اتحاد عاقل و معقول» داشت توانست با تصویر ویژه¬ای از چگونگی رابطه نفس و بدن ، برای نخستین بار جسمانیت معاد را علاوه بر روحانیت آن تقریر کند اما از آنجایی که منتقدان او معتقدند به اینکه آرای ایشان معاد قرآنی تطابقی ندارد ، حکیم طهران که از پیروان مکتب حکمت متعالیه است و از شارحان تراز اول ملاصدراست کوشیده که با تقریر کامل تری از رابطه نفس و بدن ارائه¬گر نظریه¬ای باشد که اشکالات وارده بر نظریه ملاصدرا مرتفع شده و تطابق بیشتری با معاد جسمانی مدنظر قرآن داشته باشد ، حال اینکه حکیم طهران چقدر در این امر موفق بوده است بعد از مطرح کردن نظرات هر دو محقق و مقایسه آنها در نتیجه بحث بیان می¬شود.