نشست هشتم از مدرسه تابستانه دین و گردشگری با حضور دکتر مهدیه شهرابیفراهانی به میزبانی دانشکده ادیان برگزار شد. او عضو هیئت علمی پارک ملی و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی است و فارغالتحصیل دکتری در رشته گردشگری از دانشگاه علم وفرهنگ است. او در سال 1397 از تز دکتری خود در زمینه ادراک معنوی در گردشگری دفاع کرد و در جلسه روز چهارشنبه به ارائه و بسط این موضوع پرداخت.
به گفته شهرابیفراهانی: ادراک معنوی در گردشگری موضوعی پردامنه و چالشبرانگیز است و شاخ و برگهای بسیاری را در بر میگیرد. به همین روی، برای همراه کردن مخاطب نیاز است پیش از ورود به بحث در خصوص موضوعاتی همچون فلسفه اصلی توریسم نکاتی را بیان کرد. فلسفه گردشگری را میتوان حرکت فیزیکی همراه با اندیشه و نگرش بیان کرد که این مهم نقشی اساسی در شناخت انسان دارد. فلسفه اصلی توریسم باید با «سفر» تطبیق داشته باشد و در راستای هدف خلقت آدمی یعنی«پردهبرداری» و «آشکارساختن» که معنای واژه «سفر» است، باشد.
فلسفه خلقت انسان شناخت و کشف معناست. سفر هم از اقدامات بشر در جستوجوی کسب معرفت و تجربه برای ارتباط با زمین، طبیعت، خالق هستی و یافتن مفهوم و معنای زندگی است. به عبارت دیگر یافتن حقیقت انسان با بحث مذهب التقاط معنایی پیدا کرده است. معنویتخواهی انسان که همان معناگرایی اوست، با شناخت و ادراک پیوند دارد. در این میان، سفر میتواند اقدامی کمککننده برای یافتن معنا باشد که در راستای ماهیتشناختی انسان رخ میدهد.
دکتر شهرابیفراهانی ادامه داد: ادراک معنوی گردشگر دارای دو مؤلفه است: انسان با محوریت شناخت و انسان با محوریت معنویت. از آنجا که در گردشگری از سال 1950 به این سو، محور انسان شده است، پیوند انسان معناگرا با گردشگری در این برهه از زمان بیش از پیش برجسته شده است. پیوند میان سفر و معنویت را باید در ادیان هم جست و جو کرد. یافتههای مصاحبه او با اقلیتهای دینی ایران از جمله زرتشتیان و ارامنه گواه بر این است که سفر در ادیان توحیدی پیش از اسلام نیز از جایگاه والایی برخوردار بوده است. تأکید به سفر کردن در مسیحیت و نیز یهودیت، که خیلی نقاط مشترک با اسلام دارد، فراوان است. هر چند خود زرتشت چندان سفارشی به سفر نکرده است، اما نزد پیروانش این سنّت راه یافته است.
در ادامه بحثی درباره معنویت فطری مطرح شد و اینکه اصول بنیادین آن عبارتند از توجه به خدا، انتخاب آگاهانه، عقل رحمانی، مبارزه با بدیها و اصول بنیادین اخلاق عملی. شهرابیفر گفت: برای سخن گفتن از الگوی کارکردی معنویت باید ابتدا مؤلفههای تعریف معنویت را نام برد که دربردارنده ابعاد غیر مادی، جستجو و آگاهی و نیز ارتباط دارد. ابعاد غیر مادی به کشش غیر مادی، ساحت درونی، بعد روحانی وجود انسان، شعور و احساسات انسانی، تعالی فردی، حقیقت وجودی انسان و کیفیت روانی و دست آخر به کیفیت زندگی اشاره دارد. جستجو و آگاهی همان جهانبینی، تجربه شخصی، اندیشه و تعقل، کشف حقیقت، آگاهی درونی- اجتماعی است. ارتباط نیز در معنای عالیترین رابط انسانی، اتصال دینی، در هم تنیدگی و پیوستگی و ارتباط با خالق هستی است.
او در پایان افزود: تعالی گردشگر این عناصر را در برمیگیرد: قدرت و توانایی، آگاهی، اراده، هوش، قوای ادراکی و هوش. کسب معنویت در گردشگری با تأکید بر انگیزههای گردشگر به طور کلی در سه هدف عمده قابل بررسی است: معنویت با هدف مذهبی: نزدیکتر شدن به خالق، حضور در رویدادهای مذهبی، درک حقیقت زندگی، کسب ارزش، دریافت پاداش، دریافت نتایج نیکو، حضور خدا در زندگی. معنویت با هدف خوشبختی که شامل تجدید قوای ذهنی-جسمی، تمرکز و احساس راحتی، احساس آرامش، فرار از زندگی روزمره، کسب تجربههای نو، بهبود روحیه، بهبود رفتار با هدف صلح میشود و در نهایت معنویت با هدف کیفیت زندگی؛ احساس ارتباط با زندگی، بهبود نحوه زندگی، بهبود احساس سلامتی، بهبود احساس معنوی و درک واقعیت است.