دکتر وحید سهرابی فر مطرح کرد؛

فلسفه دین گره گشای دغدغه های اعتقادی جدید

تاریخ انتشار:

در دنیای معاصر فلسفه تبدیل به ابزاری کاربردی در ساحت‌های گوناگون زندگی مردم شده است. بدین ترتیب اهمیت این علم کهن بیش از پیش احساس می‌شود. آن‌چه می‌خوانید گفت‌وگویی با دکتر وحید سهرابی‌فر مدیر گروه فلسفه معاصر دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب درباره فلسفه. سهرابی‌فر علاوه بر تحصیل در حوزه علمیه تا سطح خارج فقه و اصول، در دانشگاه نیز موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد و دکتری دین‌پژوهی شده است.

 

در ابتدا درباره اهمیت فلسفه و ضرورت آن در دوران معاصر صحبت کنید.

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در آن با انبوهی از ایده‌ها، باورها و اندیشه‌ها مواجهیم و بر اساس این باورها و ایده‌ها، زندگی‌ها، سبک زندگی و تعاملات فردی و اجتماعی شکل می‌گیرد. این که بتوانیم یک ابزار عقلانی داشته باشیم تا به وسیله آن درباره باورهای مختلف به داوری بنشینیم و میزان مقبولیت و اتقانش را بررسی کنیم، امری مهم است. همین‌طور این که بدانیم حقیقت چیست و امر غیرحقیقی چیست. این‌ها از جمله رسالت‌های فلسفه است. فلسفه دین و فلسفه اخلاق هم معطوف می‌شود به باورهای دینی یا اصول اخلاقی.

 

در خصوص فلسفه دین توضیح دهید.

فلسفه دین در واقع بررسی عقلانی باورهای دینی است. ما باورهای دینی را از طرق مختلفی به دست می‌آوریم اما اگر بخواهیم این‌ها را در یک سطح مشترک بین همه انسان‌ها چه دین‌دار به دین ما باشند و چه نباشد، بررسی کنیم و از آن‌ها یک تقریر عقلانی داشته باشیم، باید به سراغ فلسفه دین برویم که بر اساس یک چهارچوب فلسفی مشترک بین همه انسان‌ها و بر اساس عقل بشر شکل گرفته است. آن‌گاه در این فلسفه در مورد آموزه‌های مختلف ادیان صحبت و آن‌ها را بررسی کنیم.

یکی از پرسش‌ها این است که چه دلایلی وجود دارد که خداوند موجود است. برای وجود خداوند چه دلایلی می‌توان اقامه کرد. یا موضوع دیگر، بحث کثرت ادیان است. ما با ادیان مختلفی مواجهیم. آیا صرفاً یک دین، حقیقت دارد یا ادیان مختلف می‌توانند حقیقت داشته باشند. صرفاً یک دین، نجات‌بخش است یا ادیان مختلفی می‌توانند نجات‌بخش باشند. یا مسئله شر که این همه شر در دنیا وجود دارد و از طرفی به خدای مهربان اعتقاد داریم. این‌ها چطور می‌توانند با هم جمع شوند. مباحثی مثل هرمنوتیک، دین و معنویت و معنای زندگی هم از موضوعات مطرح در فلسفه دین است. این که زندگی با این همه پستی و بلندی‌ها و فراز و فرودها چه معنایی دارد.  همین‌طور موضوعات مختلف دیگری مثل تجربه دینی و وحی در این فضا به صورت عقلانی مطرح و بررسی می‌شود. بدین ترتیب افراد قادر می‌شوند با اطلاع از این مواضع یک موضع قابل دفاع، معقول و فرادینی از آموزه‌های دینی خود داشته باشند.

 

فلسفه دین برگرفته از فلسفه غرب است یا شرق هم حرفی برای گفتن دارد؟

یکی از مزایای فلسفه دین این است که ولو این که اصطلاحش را در سنت خودمان نداشته‌ایم و کلاً اصطلاح فلسفه دین یک اصطلاح جدید است و پیشینه‌اش به بیش از دو قرن نمی‌رسد ولی مباحثش را در فلسفه سنتی خودمان داریم و در تک تک موضوعاتی که اشاره کردم، در میان متفکران‌مان ایده‌پردازی و نظریه‌پردازی داریم. اتفاقاً یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، این است که این موضوعات جدید را در سنت خودمان بازخوانی کنیم و ببینیم بزرگان ما در گذشته درباره این موضوعات چه‌ها گفته‌اند و چه استفاده‌ای می‌توانیم از متفکران خودمان داشته باشیم.

 

به هرمنوتیک و تجربه دینی اشاره کردید. منظور از هرمنوتیک و تجربه دینی در فلسف چیست؟

هرمنوتیک مکاتب مختلفی دارد ولی دغدغه اصلی در هرمنوتیک، فهم است. بیشتر مباحثی که در هرمنوتیک شکل گرفته است، حول فهم متن است ولی برخی مکاتب دیگر مثل هرمنوتیک فلسفی، مطلقِ فهم را بررسی می‌کنند. این که چه پیش‌نیازهایی برای خوانش و فهم یک متن وجود دارد و چه شرایط و قواعدی در یک متن حاکم است. آیا می‌توانیم از یک متن اصیل صحبت کنیم و به مراد مؤلف دسترسی داشته باشیم یا هرکسی از متن هرچه فهمید، همان صحیح است. این از جمله مباحث هرمنوتیک است و در بعضی مواقع بسیار به مباحثی در علوم اسلامی مثل اصول فقه، الفاظ و ادبیات نزدیک می‌شود.

تجربه دینی هم مباحث مختلفی دارد. یکی این که سرشت تجربه دینی چیست. آیا از سنخ تجربه حسی است یا از جنس دیگری است؟ آیا یافته‌هایی که از راه تجربه دینی داریم، یافته‌های معتبری است یا نه. آیا می‌توان از این‌ها برای توجیه باور دینی استفاده کرد یا نه؟ مثلاً شخصی مدعی می‌شود در مکاشفه‌ای خدای مهربان را شهود کرده است. آیا این مکاشفه و تجربه دینی، شخص را موجه می‌کند در این که خدا مهربان است یا نه؟ این‌جا بحث‌های زیادی مطرح می‌شود و عده‌ای هستند که سعی می‌کنند از تجربه دینی برای توجیه باور دینی استفاده کنند و بگویند باور دینی بر اساس تجربه دینی قابل دفاع است. عده‌ای هم این را قبول ندارند و اشکالاتی را مطرح می‌کنند.

در سنت خودمان در میان عرفا و فیلسوفان، دیدگاه‌های مختلفی در این زمینه وجود داشته که علاوه بر آن‌که باید بر مباحث روز دنیا مسلط شویم، بازخوانی سنت خودمان هم یک بایسته است.

 

به رشته فلسفه اخلاق نیز اشاره کنید.

فلسفه اخلاق هم رشته‌ای است که در فضای علمی ما نسبتاً جدید است و در سه سطح فرااخلاق، نظریه‌های اخلاقی و اخلاق کاربردی مطرح می‌شود. در فرااخلاق در مورد مباحث اولیه یعنی مفاهیم خیر و شر و برخی مباحث بنیادی‌تر بحث می‌شود. در نظریه‌های اخلاقی به بررسی نظریه‌هایی می‌پردازیم که با آن می‌توان اخلاقی بودن یا نبودن یک کنش یا رفتار را قضاوت کرد؛ مثل پیامدگرایی، فایده‌گرایی، وظیفه‌گرایی و اخلاق و فضیلت. سطح سوم هم اخلاق کاربردی است و دیدگاه‌هایی که در فرااخلاق یا نظریه‌های اخلاقی مطرح می‌شود بر موقعیت‌ها تطبیق می‌دهیم. مثل اخلاق پژوهش و اخلاق محیط زیست و این که چطور با محیط زیست یا حیوانات تعامل داشته باشیم که اخلاقی باشد. همین‌طور اخلاق کسب و کار، اخلاق مهندسی، اخلاق پزشکی و مانند این‌ها از مباحث مطرح در فرااخلاق است. این‌ها شاخه‌های مختلف اخلاق کاربردی است و بر اساس آن مبانی که شخص در سطح یک یا دو اتخاذ می‌کند، دیدگاه‌هایی مطرح می‌شود که کاملاً کاربردی است. مثلاً چگونه پزشکی باشیم که به اصول اخلاقی هم ملتزم باشیم.

 

آیا رشته دین‌پژوهی ارتباطی با فلسفه دارد؟

دین‌پژوهی به یک معنا یک رشته جدید است و از شاخه‌های مختلفی تشکیل شده است. می‌توان گفت تمام شاخه‌های علوم مختلف که به نوعی می‌توانند به مطالعه پدیده دین بپردازند، زیرمجموعه دین‌پژوهی هستند. مانند جامعه‌شناسی دین، روان‌شناسی دین، تاریخ ادیان، دین‌شناسی تطبیقی، انسان‌شناسی دین و فلسفه دین. فلسفه دین شاخه‌ای از فلسفه است که به مطالعه دین می‌پردازد. پس از راه‌اندازی دانشکده فلسفه و رشته فلسفه دین در سال 1393 در دانشگاه ادیان و مذاهب، واحدهای فلسفی رشته دین‌پژوهی به حداقل کاهش یافت و مباحث فلسفی آن در قالب رشته فلسفه دین در دانشکده فلسفه تدریس می‌شود و دانشکده ادیان به دیگر رویکردهای آن می‌پردازد.

 

فلسفه ایران چه جایگاهی در سطح جهانی دارد؟

متأسفانه حضورمان در عرصه جهانی چندان پررنگ نیست؛ گرچه در سال‌های اخیر اتفاقات دل‌گرم‌کننده‌ای روی داده است؛ ازجمله حضور استادان در مجامع بین‌المللی، انتشار مقالات و نوشتارهای استادان ایرانی در مکتوبات معتبر بین‌المللی؛ اما باید کار کنیم تا خود را در فضای بین‌المللی مطرح کنیم. چند پیش‌نیاز برای ورود به این فضا وجود دارد. اول باید به ادبیات بحث مسلط شویم و بدانیم در فلسفه دین چه‌ها بحث می‌شود و چه نظریاتی مطرح است. دوم آن‌که باید مانع بزرگ زبان را حل کنیم. افراد بسیار فاضل و باسوادی داریم که چون به منابع دسترسی ندارند و زبان نمی‌دانند، نه می‌توانند از منابع درجه یک استفاده کنند و نه این‌که وقتی به نکته‌ای می‌رسند، می‌توانند آن را به دیگران ارائه کنند. البته ارتباطات بین‌الملل ما در دانشگاه ادیان و مذاهب نسبت به دانشگاه‌های دیگر بسیار مهیاتر است. اگر این‌ها رفع شود، می‌توانیم حضور بهتر و پررنگ‌تری داشته باشیم. گاهی می‌بینیم غربی‌ها در مورد پیشینیان و بزرگان ما پژوهش‌های جدی و خوبی انجام می‌دهند. در حالی که این‌ها کارهایی است که ما بایستی خودمان انجام دهیم.

 

دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب چه مزیت‌هایی برای علاقه‌مندان به تحصیل در رشته‌های مختلف فلسفه دارد؟

دانشگاه ادیان و مذهب ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که علاقه‌مندان به تحصیل در فلسفه باید به این ویژگی‌ها توجه کنند. فلسفه دین، فلسفه‌ای است ناظر به دین. بسیاری از مراکزی که این رشته را ارائه می‌کنند، درواقع فلسفه دین را در یک فضای کاملاً انتزاعی طرح می‌کنند، در حالی که ما به هر حال درباره یک امر به نام دین که نمودهای مختلفی دارد، بحث می‌کنیم. نمودهایی از قبیل ادیان، مذاهب و فرق گوناگون و پیشینه و تاریخچه آن‌ها. این که کل این پیشینه را با عرض و طولش کنار بگذاریم و صرفاً در یک خلأ و فضای انتزاعی در مورد دین فلسفه‌ورزی کنیم، نتیجه خوبی نخواهد داشت. یکی از مزایای تحصیل در دانشگاه ادیان و مذاهب این است که دانشجو می‌تواند با ادیان و مذاهب مختلف آشنا شود و بداند که در مورد چه چیزی فلسفه‌ورزی می‌کند. این که بداند دین یک موجود موهوم و خیالی نیست و بلکه یک امر زنده و پویا است.

از دیگر مزیت‌های دانشگاه ادیان و مذاهب این است که در این دانشگاه دوره‌های مختلفی برگزار می‌شود و به یک معنا مهم‌تر از این، سالانه هیئت‌های علمی خارجی متعددی در دانشگاه ادیان و مذاهب حضور می‌یابند و دانشجویان می‌توانند با حضور در دوره‌هایی که با شرکت هیئت‌های علمی خارجی برگزار می‌شود، با یافته‌های علمی دیگر کشورها آشنا شوند و این در کم‌تر مرکز دانشگاهی دیگر در دسترس دانشجو است. استادان خوبی نیز در دانشگاه ادیان و مذاهب حضور دارند و که هرکدام در زمینه تخصصی خودشان جزو بهترین‌ها هستند. کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب نیز یک کتابخانه منحصر به فرد و جزو بهترین‌ها است.

 

فلسفه غرب در دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب چه جایگاهی دارد؟

نه در حد مطلوب بلکه در حد توان و در حدی که سرفصل‌ها اجازه می‌دهد، واحدهایی ارائه می‌دهیم. لذا سعی می‌کنیم دانشجویان‌مان یک دور فلسفه غرب را بخوانند و با آن آشنا شوند. در دوره معاصر بیشتر فلسفه‌ورزی‌ها، ایده‌ها و اندیشه‌ها از افکار و ایده‌های فیلسوفان غربی ناشی می‌شود. لذا بهتر است دانشجو بداند در چه بستری ورود پیدا می‌کند.

 

در پایان اگر ناگفته‌ای هست، بفرمایید.

نخست آن‌که معمولاً می‌توان بین نظریه‌های سنتی و جدید تناظرها و شباهت‌هایی یافت می‌شود. هم‌چنین می‌توان از برخی استدلال‌های گذشته نقدی بر نظریه‌های جدید ساخت و یا عناصری جدیدی برای تکمیل آن‌ها وارد ساخت. لذا می‌تواند دادوستدهای علمی در شاخه‌های مختلف فلسفه دین و فلسفه اخلاق رخ دهد، چراکه ما یک سنت غنی قابل توجه در پیشینیان خود داریم که نیازمند بازخوانی هستند. در جهان امروز که روز به روز در هم تنیده‌تر می‌شود و فضای عمومی به سمت عقلانیت، دلیل‌طلبی و بینه‌جویی می‌رود، برای ما بسیار مهم است که بتوانیم با یک زبان به‌روز و عمومی با مخاطبان‌مان صحبت کنیم و فلسفه دین این ابزار را در اختیار ما می‌دهد تا بتوانیم از باورهای خودمان به نحوی معقول به زبانی مشترک که زبان عقلانیت و فلسفه است، دفاع کنیم. لذا باید با موضوعات جدید آشنا شویم و از دیگر سو، برخی چیزها که در گذشته آموخته‌ایم، الان دیگر مبتلابه و محل بحث و مسئله ما نیست. درعوض مسائل جدید مثل معنای زندگی در فلسفه مطرح شده‌اند. در مباحث اعتقادی ما چیزی با عنوان معنای زندگی نداریم در حالی که امروزه یکی از شایع‌ترین موضوعات و نیازهای جامعه است. اگر کسی دغدغه آموزه‌ها و اعتقادات دینی را داشته باشد، باید به این مسئله ورود کند و ادبیاتش را بیاموزد.

مطالب مشابه