ارائه دهنده : دکتر محمد روحانی، مدیر گروه ادیان و عرفان، دانشکده عرفان و تصوف، دانشگاه ادیان و مذاهب
ناقد:حجتالاسلام والمسلمین، دکتر امیر جوان آراسته، رئیس دانشکده عرفان و تصوف، دانشگاه ادیان و مذاهب
دبیر علمی: دکتر مهدی علمی دانشور، مدیر گروه ادیان شرق، دانشکده ادیان, دانشگاه ادیان و مذاهب
یکی از تأثيرات فرهنگي مهم دين اسلام در شبه قاره هند، به واسطه نقشي است كه زبان و ادبيات فارسي در فرهنگ هندي داشته است. به بيان دقيقتر، مسلمانان برای تأثیرگذاردن بر فرهنگ هند، از فرهنگ غنی ایرانی و زبان فارسی سود جستهاند. 🔹با درهمآمیختن فرهنگ ایرانی اسلامی و فرهنگ باستانی هند، در دو حوزه زبان و دین، شاهد ظهور و پیدایش زبانها و آیینهای نوینی هستیم. در واقع، دین سيك، در چنین بستری شکل گرفت و رشد یافت، تا آنجا كه ردّ زبان و ادبيات عرفاني فارسي را در مهمترين متن مقدس اين دين ميتوان شناسايي كرد. 🔹اينها خلاصهاي از سخنان نظريهپرداز اين جلسه ماست كه تفصيل آن را امروز چهارشنبه خواهيم شنيد. 👤سخنران اين جلسه، در پي یافت و استخراج ادبیات منثور و منظوم فارسی از میان متون مقدس اين دين است. 🔹وي عوامل مؤثر در گسترش زبان و ادبيات فارسي عرفاني در فرهنگ هندي را برميشمارد، و تلويحاً به اين اشاره ميكند كه دو گروه مسلمان در تأثير آموزههاي اسلام در پديدآمدن يك آيين مستقل در يك فرهنگ غيرمسلمان نقش داشتهاند، يكم، اولين مبلغان مسلمان، يعني عارفان و صوفيان فارسيزبان هند، و دوم، شاهان مغول مسلمان هند. 👤اما فارغ از ديدگاههاي نظريهپرداز، بايد ببينيم نظر ناقد اين جلسه چيست؟ آيا با نظرگاه ارائهدهنده موافق است يا خير؟
گزارش بحث ارایه شده در این جلسه:
به نام آن كه جان را فكرت آموخت
خلاصه بحث کرسی علمی- ترویجی
با عنوان:
تأثیر ادبیات عرفانی فارسی بر متون دینی آیین سيك
ارایهدهنده: دكتر سيدمحمد روحاني
زبان و ادبيات هر ملت، يكي از مهمترين شاخصههاي فرهنگي آن محسوب ميشود. بنابراين، يكي از مهمترين نشانههاي پويايي يك فرهنگ، گسترش زبان و ادبيات آن در ديگر فرهنگهاست. زبان و ادبيات فارسي چنين تأثيري را در اقوام همساية خود، بهويژه شبه قارّة هند، داشته است، تا آنجا كه زبان فارسي پيش از استعمار انگليس، زبان رسمي دربار حاکمان مغول هند (گورکانیان)، و دومين زبان فرهنگي و علمي هند، بهشمار ميرفته است.
از طرفي نيز زبان فارسي وسيلهاي براي نفوذ و گسترش اسلام در شبه قارة هند نيز بوده است. چرا که دين مبين اسلام پس از ورود به ايران، با بهره گرفتن از فرهنگ و ادبيان غني اين سرزمين، توانست با سرعت و قدرتي چند برابر در سرزمينهاي مختلف رشد و گسترش يابد. شبه قارة هند نيز يکي از اولين سرزمينهايي بود که تعاليم اسلام را از طريق فرهنگ و زبان فارسي دريافت کرد.
بهطور خلاصه، ميتوان به دو دليل عمده براي گسترش زبان فارسي در شبه قارّه اشاره كرد: نخست اينكه اولين مبلغان واقعي اسلام در هند، عارفان و صوفيان فارسيزباني همچون شيخ اسماعيل (قرن پنجم هجري)، شيخ صفيالدين کازروني (قرن چهارم هجري)، و علي بن عثمان جلابي هجويري (قرن پنجم هجري) بودند، که از ايران و آسياي ميانه به شبه قارة هند مهاجرت کرده، و با تبليغ اسلام از طريق زبان فارسي در گسترش آن سهم بسياري داشتند.
دلیل ديگر نیز نقش سلسلة مغول هند، به ویژه، دوران سلطنت اکبر شاه تا شاه جهان، (1556 – 1707م)، در گسترش زبان فارسی بوده است. در این دوران به خاطر آزادمنشی و حمایت این دسته از سلاطین مغول، بسیاری از شاعران فارسیزبان وارد دربار آنان شدند. همچنین به دلیل سیاستهای صلحطلبانة اکبر، که «صلح کل» نامیده میشد، و در آن از صلح جهانی و تساهل و مدارا حمایت میشد، حکومت مغول بسیاری از هندوها را به سوی خود جلب کرد. به این خاطر، هندوها که تا آن زمان به زبان فارسی چندان تمایلی نشان نمیدادند، پس از درخواست تُدر مل، وزیر مالیة دربار اکبر شاه از آنان، برای حمایت از زبان دربار، آنها نیز کارهای خود را به زبان فارسی انجام میدادند.
بهتدريج، پس از مدتي، با آميختن فرهنگ ايراني اسلامي با فرهنگ باستاني هند، در دو حوزة زبان و دين، شاهد ظهور و پيدايش زبانها و آيينهاي نويني هستيم. در حوزة زبان و ادبيان، زبان اردو، که زبان ادبی، فرهنگی و دینی مسلمانان شبه قاره است، به وجود آمد. در حوزة دين نيز آيين سيك در چنين بستري شکل گرفت و رشد يافت.
از اینرو، در ادبیات دینی و متون مقدس این آیین، بهوضوح تأثیر گستردة زبان فارسی مشاهده میشود. آيين سيك که در منطقة پنجاب، در همسايگي ايران، بهوجود آمد، تجلي آشکار پيوند فرهنگ ايراني اسلامي و فرهنگ باستاني هند بهشمار ميرود. پيشوايان دهگانة اين آيين، از گورو نانک Guru Nanak (قرن 15 میلادی) تا گورو گوبیند سينگ Guru Gobind Singh (قرن هفدهم میلادی)، همانند پيشينيانشان در جنبش عرفانی هندوی بْهکتي Bhakti، همواره ميكوشيدند به زبانهاي محلّي به ارشاد مردم بپردازند، كه به دليل رواج واژگان فارسي در ميان مردم، آنان نيز از اين زبان براي تبيين انديشهها و آموزههايشان بهرة فراوان بردند.
مهمترین متون دینی آیین سيك که در آن بهصورت گسترده از واژگان فارسی استفاده شده، گورو گْرَنت صاحب Guru Granth Sāhib و دَسَم گْرَنت Dasam Granth نام دارند. افزون بر این دو منبع اصلی، دیوان گویا، که دربرگیرندة سرودههای يكي از بزرگان اين آيين به نام بهايي نَنْدْلال Bhāi Nand Lāl متخلّص به گويا Goyā است، نیز یکی از منابع دینی فارسی این آیین محسوب میشود. در کنار سرودههای گوروهای سيك، ازجمله عرفای مسلمان فارسیزبانی که سرودههایش به عنوان کلام خدا در کتاب مقدس این آیین درج شده، اشعار یکی از مشایخ بزرگ سلسلة چشتیه قرن ششم هجری در هند، يعني فریدالدین بن جمالالدین سلمان دهلوی، معروف به بابا فریدالدین گنج شکر، یا شکر گنج، است. وی اشعار فارسی زیبایی نیز میسروده که امروزه رباعیاتی از او باقی است. حدود 134 سروده از بابا فریدالدین گنج شکر در گوروگْرَنت صاحب درج شده، که اکثر آن به زبان محلی پنجابی است. البته در میان این سرودهها، ابیاتی نیز به زبان فارسی میباشد، ولی چون به لهجه محلی سروده شده، ظاهر آن بسیار تغییر کرده است.
مانند این سروده از بابا فریدالدین در متن مقدس سيك: «اوت فریدا اوجو ساج صُبحَه نیواج گُجاری»، که در ظاهر فارسی به نظر نمیرسد، ولی صرف نظر از واژة اول، یعنی اوت، که هندی و به معنی برخیز است، سایر واژگان کاملا فارسی، ولی به لهجة محلی است. بدین صورت: فریدا (ای فرید) اوجو (وضو) ساج (ساز) َصبحَه (صبحگاه) نیواج (نماز) گُجاری (بگذار) = «برخیز ای فرید، وضوساز و نماز صبح بگذار!»
مسئله محوري بحث امروز ما، یافتن و استخراج ادبیات منثور و منظوم فارسی از میان این متون مقدس است، که بیشتر از بنمایههای عرفانی برخوردارند. البته کار خاصی که در این پژوهش انجام شده این است که اولاً ادبیان فارسی متون مقدس سيك به خط دینی این آیین موسوم به گورموکهی Gurmukhi نوشته شده است، که برگرفته از رسمالخط زبان سَنسکریت، يعني خط دِوهناگری Devanāgari است.
لذا پژوهشگر باید با این خط آشنایی کامل داشته باشد، ثانیاً در بسیاری از موارد، زبان فارسی بهکار رفته در این متون، به لهجة خاصی موسوم به «ریخته» است، یا به لهجة محلی پنجابی و سِندْهی بهکار رفته است، بنابراین، پژوهشگر باید با این زبانها و لهجهها کاملاً آشنا باشد كه بتواند عبارات فارسی و اسلامی را از دورن متن استخراج کند، و در نهایت اینکه در بسیاری از موارد، سرایندگان این اشعار واژگان فارسی را با واژگان هندی، اردو، پنجابی، سِندْهی و سنسکریت آمیختهاند، و واژگانی جدید تولید کردهاند، مانند: «كه سَربَن كليمِه، كه پَرَمن فهيمه» در اين بيت دو واژة سنسکریت سَربَن و پَرَمن با دو واژة عربي كليم و فهيم تركيب شده و به معني فصيحترين و داناترين بهكار رفته است. يا مثلاً «اَ» و «اَن» كه در سنسکریت براي نفي بهكار ميرود، و بهعنوان پيشوند در آغاز كلام ميآيد، براي كلمات فارسي و عربي بهكار برده شده است. مانند: اَمَجَبه (اَ + مجَب «مذهب») به معني «بي دين» يا «لا مذهب» و اَنرَنجه (اَن + رَنجه «رنج») به معني بدون رنج.
در این موارد نیز پژوهشگر باید با این زبانها و ادیانی که در این مناطق زبانی رایج است آشنایی کامل داشته باشد. در این پژوهش با توجه به آشنایی پژوهشگر با این موارد تلاش شده تا کاری جدید در حوزة ادبیات عرفانی فارسی در حوزة هند انجام شود.
پايان
زمان : 1402/12/16 ساعت 12:30
مکان: سالن شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب قم(پردیسان)
#کرسی_ترویجی #ادیان_شرق #ادبیات_عرفانی #مطالعات_تطبیقی
ایتا: ➣ https://eitaa.com/acrurd