نقد فیلم؛

نقد و تحلیل فیلم جنجال برانگیز برادران لیلا

تاریخ انتشار:

استاد مدعو دانشکده رسانه و ارتباطات می‌گوید: فیلم برادران لیلا که به ظرافت، شکاف نسلی جامعه را به خوبی آشکار کرده از منظر مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناختی قابل تامل و نقد و بررسی است.

به گزارش دانشکده رسانه و ارتباطات؛ دکتر محمد مهدی فتوره‌چی، استاد مدعو دانشکده رسانه و ارتباطات در یادداشتی با موضوع نقد و تحلیل فیلم جنجال برانگیز برادران لیلا آورده است: فیلم برادران لیلا یک درام اجتماعی رئال همچون فیلم ابد و یک روز است که با بازی‌های تحسین برانگیز سعیدپور صمیمی، ترانه علیدوستی، نوید محمد زاده و… به مشکلات مسائل طبقه متوسط جامعه ایران پرداخته است.

این فیلم سیاسی‌ترین فیلم سعید روستایی و تولیدات سینمای ایران است. این فیلم که به ظرافت، شکاف نسلی جامعه را به خوبی آشکار کرده از منظر مطالعات فرهنگی و جامعه شناختی قابل تامل و نقد و بررسی است.

داستان فیلم درباره زنی است به نام لیلا (ترانه علیدوستی) که در آستانه ۴۰ سالگی تمام زندگی خود را صرف مراقبت از والدین و چهار برادر پر حاشیه‌اش کرده است، خانواده‌ای که در شرایط تحریم ایران و استقرار دولت‌های ناکارآمد و سیاست‌های غیر کارشناسی و مخرب مدیران ناشایسته، پیوسته در حال بحث و جدل در موضوعات اقتصادی و دریافت وام و قرض‌های متعدد برای برون رفت از اوضاع نابسامان کنونی است و لذا این زن جسور و مدیر در تدارک طرح نقشه‌ای برای گذر از چالش و بحران‌های خانوادگی است.

کمتر فیلم سینمایی ایرانی در طی سال‌های بعد از انقلاب تولید شده که تا این اندازه از نمادهای مختلف استفاده کرده باشد. فیلم تمثیلی از جامعه این روزهای ایران است با دیالوگ‌های زیبا و جملات تاثیرگذار و تامل برانگیز که هر شخصیتش، نماد یک قشر و گروه اجتماعی است و لذا می‌توان اذعان کرد که مخاطب با مفهومی‌ترین فیلم تولید شده در تاریخ سینمای این کشور مواجه است.

در این فیلم لیلا، تنها دختر خانواده، نماد حق جویی و عقلانیت و جنبش عدالت خواهانه و اعتراض جویانه و تنها عضوی است که ابهت و قداست پدر و مادر را به چالش می‌کشد. ظاهرا او نماینده زنان جامعه است که به رغم همه محدودیت‌ها در پی نجات کشتی به گل نشسته خانواده است.

پدر و مادر خانواده نماد ایران و گویا برادران لیلا هم نماد ملت بلاتکلیف و سر درگم این کشور است. پدر خانواده که کلید حل مشکلات را در دست دارد مردی دیکتاتور منش، لجوج، خودرای و روان‌پریش به تصویر کشیده شده است و گویا از بازماندگان عصر پدرسالاری است که کسب جایگاه بزرگ خاندان و عزت پدری برایش از هر امری مهم‌تر است.

این فیلم از سوی برخی از منتقدان و متولیان امور فرهنگی کشور نقد دیکتاتوری، تبعیض طبقاتی، نمایشی از جامعه‌ای در حال فروپاشی و اثری نمادین برای به لجن کشیدن خانواده ایرانی تلقی شده است.

این اثر که مجوز اکران دریافت نکرد صحنه‌های بی‌بدیل و هنجارشکنانه‌ای چون سیلی لیلا به پدرش و بی‌توجهی علیرضا به مرگ پدری که در طول داستان احترامش را نگاه می‌داشت خلق کرد که در هیچ ازمنه‌ای در تاریخ سینمای کشور و حتی در فیلم‌های هالیوودی نمونه‌های آن‌ها حتی در درام‌های اجتماعی مبتنی بر واقعیات مشاهده نشده است و لذا چنین سکانس‌های تامل برانگیز سیاه نمایی و نیز خروش نسل جوان ناامید و مستاصل علیه والدینی که آنان و نیازهایشان را درک نمی‌کنند و نیز خلق سکانس‌های اعتراضات گسترده کارگران و اخراج آنان که به نوعی بازگو کننده رکود تولید و ورشکسته شدن کارخانجات و نیز نادیده انگاشتن حقوق کارگران کشور است بی‌تردید از جمله مواردی است که موجب شد تا این فیلم در کشور مجوز اکران دریافت نکند و در عوض در جشنواره کن به عنوان بهترین فیلم بخش مسابقه اصلی جایزه‌ای تصاحب کند و از سوی منتقدان و جامعه اپوزیسیون داخل و خارج کشور و حامیان جنبش «زن، زندگی، آزادی» هم مورد تحسین قرار گیرد.

به نظرمی رسد این فیلم تلنگری است به حاکمیت به منظور جلب توجه دولتمردان به تاثیر و پیامدهای اجرای سیاست‌های نابخردانه اقتصادی و مالی بر طبقات متوسط و ضعیف جامعه و به ویژه طبقه‌ای که امروزه بیش از هر طبقه و زمان دیگر زیر بار فشارها و تنگناهای اقتصاد بیمار، کمرش خمیده و خشم و عصبانیت خویش را در کانون خانواده تخلیه می‌کند، طبقه‌ای که با افزایش افسار گسیخته قیمت کالا و خدمات و تحولات بازار ارز و سکه، نگران از چگونگی تامین معیشت و حفظ ارزش سرمایه‌های مادی‌اش به درد چه کنم و گاه ورود هیجانی به بازار بورس و سرمایه و خرید و فروش دلار و سکه و خودرو و… گرفتار آمده و در آستانه فرو رفتن در ورطه فقر و فلاکت و فروپاشی است.

خانواده‌ای که سعید روستایی در این فیلم به تصویر کشیده بر خلاف خانواده ابد و یک روز او که در فقر و اعتیاد دست و پا می‌زد از عهده تامین معاش خود به سختی و به قیمت زیر پاگذاشتن اصول و ارزش‌های عرفی و خانوادگی بر می‌آید و برای حفظ طبقه اجتماعی و یا کمی صعود به طبقه بیشتر برخوردار و کمی مرفه و حفظ موقعیت وشان خانوادگی مجبور به سرمایه‌گذاری و مشارکت‌های ریسک‌آمیزی می‌شود و در نهایت به دلیل‌عدم همراهی پدر، سرمایه، اعتبار و آبرویشان به فنا می‌رود.

این فیلم هم همچون فیلم ابد و یک روز فاصله طبقاتی در جامعه را به خوبی به تصویر می‌کشد و خانواده‌ای را بازنمایی می‌کند که دارای مشکلات عدیده روحی، روابط دیالکتیکی، زخم زبان‌های سوزناک (بیشتر بین والدین و فرزندان) است.

البته در فیلم تحسین برانگیز ابد و یک روز شاهد جلوه‌های بازتاب دهنده فقر مالی خانواده هستیم و در این فیلم، مظاهر فقر فرهنگی را به نظاره می‌نشینیم.

شاید از همین روست که بسیاری از هم وطنانی که در ماه‌های اخیر بواسطه تحولات بازار ارز و سکه و بورس دچار خسارت و کاهش سرمایه‌های مادی شده‌اند داستان این فیلم را برشی از واقعیات زندگی این روزهای خود تلقی کرده و بیش از طبقات برخوردار و ضعیف جامعه این اثر واقع بینانه و هنجارشکنانه را تحسین کرده اند.

بی‌تردید این فیلم به دلیل چند صحنه مغایر با آموزه‌های فرهنگی، دینی و قرآنی و برخی کنش و گفتارهای هنجارشکنانه از سوی هم وطنان مومن و انقلابی و جامعه فرهنگی مورد نکوهش و نقد قرار گرفته و یا خواهد گرفت، ولیکن به نظر راقم این سطور چنانچه متولیان امور فرهنگی و امور سینمایی نظام کمی تساهل پیشه کنند امکان اکران این فیلم با حذف صحنه‌های هنجارشکنانه‌ای که از بعد تربیتی آثار سوء بر مخاطبان به ویژه کودکان و نوجوانان می‌گذارد چون سیلی زدن لیلا به پدر و بی‌توجهی علیرضا به مرگ غیر مترقبه او در تولد برادرزاده‌اش که با رقص رهایی بخشش توام بود قابلیت کسب اجازه اکران خواهد داشت و در غیر این صورت از جمله فیلم‌هایی به شمار خواهد رفت که در شبکه خانگی به کرات دیده خواهد شد و حتی امکان اکرانش در سال‌های آتی و در زمانه دیگری ممکن است.

مطالب مشابه