به گزارش روابط عمومی دانشگاه، انجمن علمی دانشجویی دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب با همکاری مؤسسه فرهنگی هنری سروش جستار اولین جلسه از سلسله جلسات دوره مقدماتی مطالعات مثنوی معنوی را با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین دکتر امیر جوان آراسته برگزار کرد.
بر اساس این گزارش حجتالاسلام و المسلمین دکتر امیر جوان آراسته ضمن تبریک اعیاد رجبیه و دهه فجر گفت: مثنوی میراث ارزشمندی است که از تصوف برای ما باقی مانده است. هر چند ممکن است ما میراثهای دیگری نیز داشته باشیم که مغفول مانده و معرفی نشدهاند. در فضای عرفان، مولوی از باطن صحبت میکند و از حقیقت وجود میگوید. او اعتقاد دارد که نیازهای معنوی همیشه ثابت بوده و نیازهای جسمانی متغییر است.
وی ادامه داد: ما در مثنوی برای زیستمان چند تعبیر داریم. یکی از تعابیر داشتن معنویت در زندگی است. این معنویت و غم درونی بسیار مهم است. به خصوص درد در اشعار مولوی بسیار نمود داشته و میگوید: «مرد را دردی اگر باشد خوش است»، این درد یعنی کمبود، یعنی به دنبال درمان گشتن بههمین جهت در این تعبیر مولوی ما را به معنویت دعوت میکند. در تعبیر دوم ایشان بهدنبال تربیت ماست. او میخواهد انسان را تربیت کند. من هم عقیده دارم که مولوی مثنوی را نوشته تا ما را تربیت کند «دستم بگرفت و پابهپا برد …» او خواسته ما به بیراهه نرویم و در این دریای پر تلاطم زندگی غرق نشویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: تعبیر سوم مثنوی شناخت خود انسان و شناخت خداست. «در زمین مردمان خانه مکن …» ایشان گفتند که مولوی جسم را خانهای بیگانه برای روح میداند و میگوید که ما در این بدن اسیر هستیم. ما در این قفس اسیر هستیم و اگر به تنمان وابسته شویم ضرر میکنیم. «این جهان همچو درخت است ای کرام …» ما در حقیقت میوههای کال این درخت هستیم و میوه تا نرسد از درخت به راحتی جدا نمیشود.
وی افزود: تعبیر دیگر بحث معاد و مرگ اندیشی در مثنوی است. این اندیشه زیست انسان را رنگ و بو بخشیده و زندگی را آسانتر میکند. بزرگی میگفت وقتی خوش هستید بروید قبرستان و وقتی خیلی ناراحتید نیز بروید قبرستان. این یعنی به فکر مرگ بودن و وابسته نبودن به خوشیها و غمهای دنیوی. توصیف مرگ و معاد در بیان مولوی و مثنویاش بسیار زیاد است.
ایشان در پایان سخنانشان شعری از فروغی بسطامی را مصداق تعبیر دیگری در مثنوی داستند. «سرو آزاد از آن شد که ثمر هیچ نداد، بیثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری و … »، ما باید الفاظی که مولانا بیان کرده را جدی بگیریم. زیرا این الفاظ و این بیانات دارای روح بوده و برای زندگی ما زاویه معین میکند. در سبک زندگی مثنوی هدف رسیدن به خدا و ترک جسم و ابعاد مادی دنیاست.