هفتمین نشست مدرسه تابستانه دین و گردشگری برگزار شد:

رویکرد تاریخی و سیاست گذارانه در زیارت و گردشگری

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ دانشکده ادیان، در نشست هفتم مدرسه تابستانی دین و گردشگری میزبان دکتر حسین مهربانی‌فر بود. دکتر مهربانی‌فر، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم‌رضوی است و از زمان تحصیلات تکمیلی خود در دکتری فرهنگ و ارتباطات تمرکز ویژه‌ای بر حوزه صنایع‌ فرهنگی و سیاست‌گذاری آن دارد. در این راستا، او در چند سال‌ اخیر بر حوزه صنایع فرهنگی و سیاست‌گذاری پژوهش‌های گسترده‌ای انجام و کارهای گسترده‌ای را در زمینه مد و صنعت پوشاک به انجام رسانیده است. علاوه بر این وی از سال 1395 عضو پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن بوده و به همین روی از نزدیک در جریان مداخله‌های بی‌رویه و غیر هارمونیکی است که در جریان به‌سازی بافت حرم رضوی(ع) بوده است.

مهربانی‌فر هدف کلیدی این نشست را طرح مسئله عدم فعال‌سازی و از دست دادن مزیت‌های رقابتی مبتنی بر جغرافیای فرهنگی زیارت در گردشگری خواند. او ضمن تأکید بر این نکته که یکی از ضعف‌های عمده در سیاست‌گذاری‌ها این است که ابداً پیوست‌های اقتصادی نقد و تحلیل نمی‌شوند، افزود: ضرورت مطالعات تاریخیِ در زمانی یکی از مهم‌ترین مسائل است و فرهنگ یک امر در زمانی در سیاست‌گذاری گردشگری در شهرهای برخوردار از پیشینه تاریخی، به ویژه شهرهای زیارتی است.

مفاهیم محوری این نشست عبارت بودند از: سیاست‌گذاری گردشگری و تحلیل سیاست، مطالعات تاریخی و زیارت-گردشگری؛ زائر-گردشگر. در یک تعریف ساده سیاست‌گذاری عبارتست از هر آن چیزی که حکومت تصمیم می‌گیرد انجام دهد یا انجام ندهد. نکته عجیب و قابل تأمل این است که در سند نقشه ملی کشور چیزی درباره گردشگری نیست. مهربانی‌فر ضمن ابراز تأسف از این موضوع گفت:‌ به تعبیر کاسترز ،گردشگری دانشی چند بعدی است که اگر بدون تجزیه و تحلیل‌های سیاسیِ دقیق توسعه و تکامل یابد، قطعاً بلندمدت و کامل نخواهد بود.

او تأکید کرد:‌ گردشگری صنایع پرطرفدار فرهنگی و خلاق است. در مواجهه با گردشگری باید به این پرسش توجه داشت که چقدر رواداری و دیگرمداری در آن مهم است و یا برعکس چقدر در آن غیریت‌سازی می‌کنیم؟اگرچه سیاست‌گذاری باید اقناع افکار عمومی کند، اما متأسفانه در کشور ما افکار عمومی نسبتی با سیاست‌گذاری برقرار نمی‌کند. اصولاً در مواجهه با صنعت گردشگری دو رویکرد وجود دارد. رویکرد آسیب‌محور و رویکرد فرصت‌محور. در رویکرد آسیب‌محور، که به رویکرد کلینیکال هم شهره است، راه حل‌ها زودگذر و مقطعی و مُسکن‌محور است. یعنی نگاه اتمیک غالب می‌شود و نه رویکرد سیستماتیک. در این رویکرد با راه‌حل‌های سطحی، روبنایی و مقطعی روبه‌رو هستیم، بر خلاف رویکرد فرصت‌محور که آینده‌نگر است و منافع بلندمدت و زیربنایی اولویت دارد.

دکتر مهربانی‌فر افزود:‌ چرا باید در اسناد فرادستی ما تا این اندازه فقرِ توجه به صنعت گردشگری وجود داشته باشد؟ با نگاهی به سند نقشه جامع علمی کشور در سال1390 در می‌یابیم که هیچ ‌بندی از این سند درباره گردشگری و زیارت نیست و یا در سند چشم‌انداز 13/8/82 مجمع تشخیص مصلحت، و یا نقشه مهندسی کلان کشور هیچ بندی در این باره وجود ندارد. در تمامی این سندها با یک کلی‌گویی مواجه هستیم. علت این مسئله را می‌توان به عدم تفکیک زیارت از گردشگری و به تبع آن عدم تفکیک آن در سیاست‌گذاری‌ها و به دنبالش با چندحاکمیتی شدن حوزة زیارت اشاره نمود. شهرداری کار خودش را می‌کند. دفتر امام جمعه کار خودش را، وزارت میراث‌فرهنگی و سازمان حج و زیارت هم هر یک ساز متفاوتی می‌زنند

وی در ادامه یادآور شد: نکته دیگر این است که با شکاف سیاست‌ها در حوزه اجرا هم با مشکل گسست روبه‌رو هستیم. یک پرسش جدی این است که چرا میان سیاست و واقعیت اجتماعی شکاف وجود دارد؟ در تمامی موارد فوق مسئله ما فهم نظام‌مند مسئله است. چرا که چیزی که هیچ‌پشتوانه نظری نداشته باشد، اصلاً پایایی و مانایی نخواهد داشت. نگاه ما به زیارت یک نگاه موزه‌ای شده است. این که مردم بیایند و ببینند و بروند. در حالی که این نگاه همدلی و همگرایی در اجتماع را که یکی از اهداف دیرین زیارت بوده، به دنبال نخواهد داشت.

مهربانی‌فر هم‌چنین گفت: مسئله جدی دیگر این است که ما در سیاست‌گذاری‌ها به معناشناسی اصلاً توجهی نکردیم و در بافت همنشینی، جانشینی کار نکردیم. مؤلفه‌های معنایی زیارت عبارتند از:‌زیارت به مثابه طریقت برای رفع نیازهای روزمره نه سودآوری، زیارت به مثابه آیین و منسک، زیارت به مثابه اجتماع انسانی، زیارت به مثابه حس تعلق، انتقال نظام معنایی ارزش‌ها، هنجارها، داستان‌ها، خاطرات، اسطوره‌ها از طریق ارتباطات انسانی. بر خلاف مؤلفه‌های معنایی گردشگری که عبارتند از: گردشگری با انگیزه‌های مادی و طبیعی، تمایل به ماندگاری بیش‌تر، اصالت سودآوری و مصرف، (دیالکتیک در امر سرمایه‌داری مرکز ـ پیرامون) گردشگری به مثابه امری فردی، گردشگری به مثابه تغییر عناصر فرهنگی و غلبه نظام معنایی از بیرون به درون.

مباحث دیگری از جمله الگوی مشهد غربی-شرقی، مداخله حکومت در جوامع مدرن و افزایش کنترل بیرونی، گسست‌های کالبدی در فضای شهری مشهد، فرصت‌های گردشگری خوراک در مشهد(نذری‌ در مراسم و یا غذاهای ویژه مشهدی از جمله شله‌مشهدی، آبگوشت)برای گرد هم آوردن اجتماع انسانی به تفصیل در این نشست بحث و بررسی شد.

او در پایان ضمن تشکر از مجریان مدرسه تابستانه گفت:‌ مدرسه‌ تابستانه دین و گردشگری در طرح این مسئله اول بوده است و این رخداد برای اولین بار دارد اتفاق می‌افتد. این نشان می‌دهد زمینه‌سازی برای نگاه میان‌رشته‌ای در دانشگاه‌ها در حال تقویت شدن است. مطالعات میان‌رشته‌ای گردشگری بسیار اندک است و برای تولید هر علمی نیاز به عقبة تئوریک جدی وجود دارد. این فرصت مغتنم است تا پژوهشگرانی که به این حوزه میان‌رشته‌ای علاقمندند گرد هم بیایند و کارگاه‌های تخصصی‌تری را در این زمینه در آینده برنامه‌ریزی و برگزار کنند.

 

 

مطالب مشابه