بررسی گوشه ای از لایه‌های پیچیده تاریخی و افراط‌گرایی

تاریخ انتشار:

 هرچند برخی از جریانات اسلامی مانند اهل حدیث به صورت مطلق از هر حاکمی که به حکومت رسیده طرفداری می‌کنند ولی این جریان فکری در اقلیت است و بسیاری از مذاهب شرایط خاصی برای حاکم اسلامی قائل‌اند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسین رجبی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان«بررسی گوشه ای از لایه‌های پیچیده تاریخی و افراط‌گرایی» با اشاره به اینکه جریان سلاطین و علمای درباری را باید از جریان علم و دانش در تاریخ مذاهب جدا کرد آورده است:
ائمه اهل بیت (علیهم السلام) براساس واقعیات تاریخی، روایات و نحوه زندگی آنان مورد ظلم بوده و در ستم و سختی قرار داشتند که دراین شعر آمده است:
افسانه‌ای که کس نتواند شنیدنش یارب بر اهل بیت، چه آمد زدیدنش؟
دراینجا دو پرسش مطرح است که بخاطر تحلیل نادرست، موجب داوری‌های ناصحیح و گاه افراط‌گرایی و بغض ونفرت گردیده است. اولا: مقصود ازاین ظلم چیست؟، ثانیا این ظلم ازجانب چه کسی یا کسانی واقع شده است؟ ظلم در قبال عدل یعنی هر چیزی که در غیر موضع خود قرار گیرد. ولایت وحکومت جایگاه کسانی است که شایستگی‌های علم و عدل را دارد.
ظلم مراتب دارد: گناه، تجاوز به حقوق افراد، جامعه، حقوق الناس، شرک، ولی بدترین ظلم آن است که سرچشمه همه ظلم‌های دیگر است. حاکمیت افراد مستبد مانند فرعون و فرعونیان که سایر انسان‌ها در بند بندگی آنان کشیده شوند و حرث ونسل را نابود سازند. بدترین ظلم آن است که امام عادل، عالم، مدیر و مدبر را منزوی و افراد جاهل وفاسد امور جامعه را در راستای اهداف فردی ونفسانی خود رهبری نمایند. انسان‌های کامل را با بدترین تبلیغات و سانسور اخبار صحیح، مورد اهانت و سب و دشنام قرار دهند. بدترین ظلم این است که ولایت شیطان را بر ولایت خدا برگزینند و جامعه را از روشنایی به تاریکی سوق دهند. بدین جهت روایت است که: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». مرگ جاهلی با امامت جاهلان و طاغوتیان حاصل می‌گردد.
درباره منشأ ظلم به اهل بیت؟ با توجه به این که ظلم از جهل و حاکمیت هوای نفسانی و استبداد افراد ناشی شده و می‌شود، همه کسانی که اسیر دنیا و دنیا طلبی‌اند در فساد وظلم و قتل نقش اساسی دارند. ازاین رو منشأ ظلم‌ها را باید افراد جاهل، فاسد، متکبر و لجوجی دانست که حاکمیت را به بهانه‌هایی غیر صحیح و ظالمانه بدست می‌گیرند، تاریخ بهترین گواه براین حقیقت است. دین و مذهب و علمای صالح و ملتزم به دستورات الهی، هرگز ظلم نمی‌کنند زیرا رسالت آنان مبارزه با ظلم است. چنانچه ظلمی محقق شود، بخاطر افرادی است که در سیطره طاغوتیان قرار گرفته‌اند، و طاغوتیانی که دین و مذهب و علما را در جهت اهداف نفسانی و استبدادی خود سوق دهند که آنگاه خطرات آنان چندین برابر خواهد شد. اگر امام جامعه عالم وعادل باشد دین ومذهب وعلما در جهت علم وعدل هدایت می‌شوند.
علمای صالح و ملتزم به دستورات دین و پیروان آنان با هر مذهب وگرایشی که دارند محال است که به انسان‌های کامل ظلم یا ازآنان برائت جویند و حق وعدالت را ذبح نمایند جز در موردی که علما و مذهب در خدمت طاغوتیان قرار گیرند. پس علم و دین هرگز موجب ظلم نمی‌شود بلکه انسان جاهل و فاسد است که دین را در خدمت ظالم قرار می‌دهد. هیچ عالم و مذهبی مدافع صهیون نیست جز کسانی که با تهدید یا تطمیع، دین و دستورات دین را تحریف نموده و درخدمت حکام جور مدافع بدترین ظالم زمان قرار می گیرند.
هرچند برخی از جریانات اسلامی مانند اهل حدیث به صورت مطلق از هر حاکمی که به حکومت رسیده طرفداری می‌کنند ولی این جریان فکری در اقلیت است و بسیاری از مذاهب شرایط خاصی برای حاکم اسلامی قائل‌اند، این مطلب را در کتاب دیده‌ها ودریافت‌ها از منابع خود مذاهب بیان کرده‌ایم. شاید مهمترین عامل در نسبت مطلق ظلم به مذاهب دیگر این اندیشه انحرافی باشد زیرا ظلم به اهل بیت از جانب حکام بنی امیه و بنی عباس بوده و این جریان غالب آن دوران، از آنان طرفداری می‌کردند که بزرگترین ضعف آنان بشمار می‌آید. لازم است که مذاهب خود را ازاین فکر باطل پاک نمایند.

 اگر در گفتار و نوشتار برخی این مطلب به گونه‌ای مطرح شده که ظلم به اهل بیت ازجانب غیر شیعه بوده است ناشی از برخی انحرافات فکری در اطاعت مطلق از حاکمانی بوده که حکومت را بدست می‌گرفتند، صورتی که طبق بیان قبلی، محال است مذاهب اسلامی و علمای بحق و ملتزم به دستورات اسلام نسبت به انسان‌های کامل مخالف باشند. بدین جهت در تاریخ ائمه مذاهب و مفسران قرآن بهترین دفاع، نسبت به ائمه اهل بیت علیهم السلام وجود دارد و در کتب کلامی آنان محبت اهل بیت را جزو ایمان دانسته اند. قدر متیقن اهل بیت، خمسه طیبه است چنان که فخر رازی در ذیل آیه تطهیر بیان کرده است. فقهای مذاهب از قول مشایخ خود تصریح دارند که اگر نحوه مبارزه حضرت علی با اهل بغی نبود، نحوه برخورد با اهل بغی و احکام آن ها مشخص نبود. این سخن مرجعیت اهل بیت را نزد مذاهب دیگر ثابت می‌کند. جناب شافعی با اشعار و سخنان خود جایگاه اهل بیت را بیان کرده است. آلوسی در تفسیر روح المعانی، در عظمت حضرت فاطمه زهرا سخنانی دارد که کمتر از بیان علمای شیعه نیست.. برخی دیگر از علمای مذاهب در معرض تهدید حکومت‌ها و حاکمان جور بودند. اگر در تاریخ از برخی علما یا نسبت به اهل بیت جسارت شده یا ظلمی شده ، در خدمت حاکمان قرار داشتند که گاه دین ومذهب وبرخی علما را در بند خود درآورده وبسیاری از این افراد به خاطر تطمیع در اختیار ظلم وظالم بودند و این اختصاص به اهل سنت ندارد بلکه در بین مذاهب شیعه چنین افرادی وجود داشته‌اند. شاهان ایران و غیر ایران برخی علما را در بند خود داشتند به دین ومذهب و علمای بحق ظلم کردند و گاه حکم و فتوای به قتل مجاهدان ازفقها وغیر فقها صادر می‌کردند.
بنابراین نه دین و نه مذهب، نه شیعه و نه سنی هیچکدام به اهل بیت ظلم نکردند بلکه هرجا ظلم بوده از جهل و فساد و هوا و هوس ناشی شده است. چنان که در جریان کربلا این حقیقت تلخ وجود داشته است وچه بسیار از مذاهب دیگر درخدمت اهلبیت بودند وگاه بشهادت رسیدند و گاه تبعید .
نباید ظلم ظالمان و طاغوتیان را با عموم کسانی که محبت اهل بیت را واجب می‌دانند یکسان دانست . این یکسان دیدن موجب اهانت به مقدسات شده و می‌شود.
ظلم بنی امیه وبنی عباس تا صدام و پهلوی به مذاهب ربط ندارد بلکه آنان از دین و گاه علما برای نابودی دین و اهل بیت استفاده کردند.
شبهه‌ای که بین برخی علمای مذاهب تحریف شده وگاه موجب قضاوت ناصحیح بلکه ظلم می‌گردد این است که اهل بیت پیامبراکرم(ص) را از شیعه جدا می‌دانند و می‌گویند آنچه شیعه به اهل بیت نسبت می دهند با آنچه اهل بیت گفته و مشی کرده‌اند، متفاوت است. اگر از شیعه بد گفته و می‌گویند به معنای بد گفتن از اهل بیت و کتب آنان نیست واین ظلم به شیعه را برخی از نویسندگان مذاهب مرتکب شده‌اند که باید اصلاح نمایند زیرا آنچه امام باقر و امام صادق و سایر ائمه اهل بیت علیهم السلام در عقاید و احکام فرموده اند، در فقه و کلام امامیه بویژه توحید وجود دارد. توحیدی که اهل بیت بیان کرده اند غیر از توحیدی است که مذاهب از صحابه نقل کرده اند.
وظیفه علمای فریقین است که شبهات را برطرف سازند و اجازه ندهند حکام جور از مذاهب و علمای آن به نفع خود استفاده نمایند ومذاهب را علیه یکدیگر قرار دهند. همانطور که از ظلم و ظالم نفرت و برائت دارید، نباید به دیگران نیز ناخواسته واز روی جهالت یا تحریف واقعیت ها ظلم نمود.