توجه به مقاصد الشریعه برای حل مشکلات معاصر ضروری است
زمان و مکان در فقه نقش تعیینکننده دارد لذا برخی موضوعات در یک زمان حرام است و در زمان دیگری حلال و یا در مکان حکم مختلفی وجود دارد.

مؤسس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه بسیاری از فقهای شیعه چه از لفظ مقاصد الشریعه استفاده کرده یا نکرده باشند از آن در حکم شرعی بهره بردهاند، گفت: استفاده از مقاصد الشریعه برای حل مشکلات معاصر ضروری است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از شفقنا حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب در نشست علمی موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم که به مناسبت ماه مبارک رمضان در حال برگزاری است، گفت: «مذاق الشریعه» در شیعه و «مقاصدالشریعه» در اهل سنت دارای ساز و کار یکسان به نام «استقراء» است و هردو اینها از نصّ عبور می کنند.
وی ادامه داد: دایره احکام شریعت در فقهی که میان شما به عبادات و معاملات مرسوم است هیچ عرضی نداریم چون بحمدالله به قدر کافی آیات و روایات و مبانی فقها و اینها هست و همه از آن بهره مندیم و سر سفره و خوان اهل بیت نشستیم و الحمدالله بهره برداری می کنیم اما بخش گستردهای از این منطقه، منطقة الفراغ است یعنی منطقهای که احکام فقهی ندارد. بعضیها معتقدند که اینجا هم حکم دارد و حکم اینجا اباحه هست. اما تکلیف آن چیست؟ نظرات مختلفی هست. برخی می گویند اینجا منطقه «ولوی» (ولایت ولی) است و ولایت باید تکلیف را روشن کند.
حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب گفت: برخی عنوان می کنند که هیچ داستان و قضیهای بدون حکم واقع نمی شود. ما هم این را قبول داریم و می گوئیم مسائل و قضایا ۱۰ درصد حکمش وجوب، حرمت، استحباب و کراهت است و ۹۰ درصد منطقة الفراغ است. شما که حکم این ۹۰ درصد را اباحه می دانید چه کسی می خواهد تعیین تکلیف کند؟ شما در دنیای پیچیده و مدرنی هستید الان مسلمانان جهان با هزاران مسئله در روز روبرو هستند. مرحوم آیتالله تسخیری می گفت در مرکز فقهی جده که وابسته به کنفرانس اسلامی است آن زمان تلکست کار میکرد. ایشان میگفت مثل باران بهاری سوال سرریز می شد. این دستگاه اصلا خاموش نمی شود. به هر حال انسانها سوال دارند و این سوالات هم باید جواب داده شود و این جوابها باید یک مبنا داشته باشد. ما می گوئیم حرف فقها و فقیه قبول است. حرف ولی قبول است اما ولی هم که خودش نمی تواند نظر بدهد. سازوکار ولی چیست؟ با چه سازوکاری جواب بدهد؟ با مبنای عقلا جواب بدهد، با تشخیص مصلحت جواب بدهد، با مصلحت جواب بدهد یا فقه شیعی؟ یا با استحسان جواب بدهد؟ ما به این نتیجه رسیدیم که آنچه که اهل سنت به آن مقاصد الشریعه می گویند، ما چند تا اسم علمایی روی آن گذاشتیم و گفتیم مذاق شریعت، شم الشریعة، برداشت از شریعت، شم الفقاهه، برداشت از فقاهت، روح شریعت، فرهنگ شریعت و…. . همه اینها یک نقطه اشتراک دارد و آن عبور از نصّ است.
وی افزود: به مرحوم آیت الله العظمی خویی عرض میکردیم که آقا اینکه زن نمیتواند مرجع تقلید بشود، قاضی بشود، حاکم بشود، مبنای شما چیست؟ میفرمودند: «مذاق شریعت» گفتیم: بر چه اساسی؟ میگفتند: ببینید ما میفهمیم که شریعت از اختلاط مرد و زن خوشش نمی آید و چه کسی است که شک کند اگر زن قاضی شود باید دور تا دورش را مردان فرا بگیرد. دور میز قاضی همیشه مرد و دعواست و «مذاق» شریعت این نیست. مرحوم آیت الله العظمی خویی که این کلمه «مذاق» را گفتند، شاگردان ایشان این کلمه را گرفتند و به کشورهای خودشان بردند. کسانی مانند فضل الله (ره) و مرحوم شمس الدین (ره) در لبنان به خاطر شرایطی که آنجا بود وحشت نکرده و کلمه «مقاصد الشریعه» را آوردند. چون قرن هفتم هجری هم شهید کلمه «مقاصد» را به کار برده بود. مرحوم شهید صدر که شاگرد آقای خویی بود گفت «مقاصد الرسول» یا نظامات. و در ایران مرحوم میرزا جواد تبریزی فرمودند: «استشمام از شریعت» و در افغانستان هم مرحوم آیت الله آسیف محسنی ۱۳۰ و چند مورد به «مذاق» استناد کرده است.
مؤسس دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: آنچه که مهم و مشترک با «مقاصد الشریعه» اهل سنت است اینکه همه اینها از نصّ عبور می کنند. ساز و کار رسیدن به «مذاق» در بین علمای ما و نیز «مقاصد الشریعه» اهل سنت، «استقراء» است. کسی که در دریای شریعت شناور و غوطه ور شده و علم فقه را چشیده است، میتواند «مذاق شریعت» را دریابد و وقتی مذاق شریعت را دریافت می تواند بر اساس آن مذاق نظر بدهد. اهل سنت هم همین تعریف را برای مقاصدالشریعه دارد.
وی گفت: اول می گفتند که مقاصدالشریعه ۵ تاست؛ حفظ دین، حفظ مال، حفظ جان، حفظ ناموس و عقل. این اواخر در صد سال اخیر یک نگاه دیگری به مقاصد شده و گفتند مقاصد ۵ تا نیست. هر مسئله مهم فراگیر همه شمولی میتواند از مقاصد اسلام باشد. می گویند عدالت اجتماعی هم از مقاصد اسلام است، همزیستی مسالمت آمیز هم از مقاصد اسلام است. فقط فرق مقاصد با مذاق این است که مقاصد دستگاه منظمی دارد و البته من معتقدم « مذاق شریعت»، استشمام از شریعت، برداشت از شریعت، روح شریعت، فرهنگ شریعت؛ این کلماتی که آقایان می گویند دستگاه دارند. مرحوم صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه ۴۶ مورد در جواهر به «مذاق شریعت» استناد کرده و مذاق شریعت یعنی شما مجموعه آیات و روایات و اجماع و احکام فقها را کنار هم بگذارید و بعد شما با غوطه ور شدن در این دریا، به یک ذوقی میرسید و با آن مذاق میتوانید نظر شریعت را برداشت کنید و بعد بگوئید به نظر من این مسئله اینطوری است. یعنی وقتی از شما دلیل میخواهیم آیه و روایت نشان نمی دهید ولی می گوئید مذاق شریعت این است. یعنی من همه اینجاها را گشتم استقرا کردم، بالا پایین کردم، دیدم، چشیدم، شنا کردم، این حکم را برداشت کردم. یک طلبه فاضلی در همین کوچه ارک از آقای تبریزی پرسید و گفت که حاج آقا این مسئله از شریعت استشمام نمی شود کرد. آقای تبریزی بو کشید و گفت که نه، نه، استشمام نمی شود. یعنی من وقتی که گلستانی بو میکنم بوی گل و فلان و اینها دیگه خودم آلوده به این گلها می شوم. شمّ فقاهت و روح فقاهت و فهم فقاهت و فرهنگ فقاهت به من این را می رساند که این مسئله حکمش این است.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: عرض ناقابل این است که این «مذاق» چه فرقی با آن «مقصد» دارد؟ اگر بناست استقراء کنیم، بگردیم تحقیق کنیم و بررسی کنیم و روح و هدف و فرهنگ شریعت را دریابیم این را می فهمیم. در این کتاب که اجمالا فهرستش را عرض می کنم، اول تاریخچه را گفتیم چون علل الشرایع جزء کتاب های اصلی ما بوده که تعداد زیادش بوده ولی تعداد کمی از آن به دست ما رسیده است. بعد اجتهاد تعلیلی که «لا تشرب الخمر لانه مسکر» این ادات «لا» و «لانه» تکلیف ما را در هر مسکری روشن می کند و بعد فرقهایی که در تعلیل گذاشته شده و بحث های مفصلی که در تعلیل هست و فرق حکمت، علت و چیزهایی که در این کتاب گفتیم. در بین فقهای شیعه اخیرا این مسئله «مقاصد الشریعه» به اشکال مختلفی گفته شده است. گفتم مرحوم سید حسین فضل الله اسمش را آورده و آقای شمس الدین اسم آورده، آقای صدر می گوید مقاصد رسول یا نظامات شریعت. و بعد فرض کنید که مرحوم آیت الله العظمی صانعی، مرحوم آیت الله العظمی منتظری و مرحوم امام رضوان الله تعالی علیه به اشکال مختلف عنوان کردند. امام نمی گوید مقصد ولی می فرماید: «نقش زمان و مکان در فقه» یعنی زمان و مکان در فقه تاثیر می گذارد. احمد آقای خمینی رضوان الله تعالی علیه می گفت که امام به من گفتند این «ای مجاهد شهید مطهر» که سروده بودند برای شهید مطهری که با موسیقی هم بود، حرام نیست؟ شهید بهشتی احتیاط کردند و گفتند که این بدون موسیقیش حرام نیست. ولی امام فرمودند نخیر با موسیقی هم حرام نیست. بعد امام فرموده بودند که این را که رادیو تهران پخش میکند، اگر رادیو عربستان سعودی پخش کنه من می گویم حرام است. چون اینجا تقویت بنیه اسلام انجام می شود اما آنجا تقویت بنیه کفر انجام می شود. این نقش زمان و مکانی است که امام در فقه گفتند و هزاران مسئله دیگر که زمان و مکان در فقه موثر است. این همان چیزی است که ما می گوئیم چگونه باید بفهمد که زمان و مکان در فقه تاثیر می گذارد؟ آیا مبنای عقلاست؟ چه مبنایی دارد؟ امام بر چه تشخیصی مجمع تشخیص مصلحت را درست کرد؟ خیلی از فقهای بزرگ ما همینطور که گفتم آیت الله العظمی صانعی، مرحوم آیت الله العظمی شهید سید محمد باقر حکیم، مرحوم شهید صدر و دیگران یکی پس از دیگری می گویند عدل از مقاصد اسلام است. عدالت از مقاصد اسلام است. و اگر یک جایی فتوایی خلاف عدالت بود جلوی آن می ایستند. همین فتوای طلاق ولایی که مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی پدر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی در زمان شاه اجرا می کرد از این دست است. خب وقتی بفهمید این زندگی و این شرایطی که این مرد به آن زن تحمیل می کند، خلاف عدالت است، حکم خلاف عدالت را دیگر نمی شود اجرا کرد. من یکی از اعضای فقهای شورای نگهبان را دیدم که گفت چقدر آدم دلش می خواهد بگوید که عدالت یکی از مقاصد شریعت است و هرچیزی که با آن منافات داشت نباید اصل باشد.
وی بیان کرد: جالب است که بدانید این مبنا حتی در فکر امثال آیت الله العظمی سیستانی هم تاثیر کرده است. من در این کتاب از آیت الله سیستانی هم کد آوردم که ایشان هم منطقه الفراغ قائل هستند و هم معتقدند احکام اسلام مثل قانون اساسی کشورها یک ضوابط و اصول و چارچوبی دارد و همینطور یله و رها نیست. مفردات فقهی نیست. بعد زمینههای آن رادر کتاب گفتم، سپس تبعیت احکام از مصالح و مفاسد را که مفصل هم در روایات هست و هم در مبانی فقها هست. بعد تعلیل منصوص و تعلیل غیرمنصوص را گفتیم و بعد هم اجتهاد مقاصدی و آثاری که در نزاهت فقه دارد و اگر فقه درست و واقعی را ما یاد بگیریم از خیلی از این کارهایی که به اسم کلاه شرعی و فلان هست جلوگیری می شود.
حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالحسن نواب در پایان افزود: مثلاً «احل الله البیع» و «حرم الرّبا» اصلی از اصول شریعت است یا نیست؟ اگر هست پس هرچیزی که با آن منافات دارد باید رد شود. کلاه شرعی هم همینطور است. و بعد فهم مقاصدی فهم ما را در بسیاری از روایات تصحیح می کند و فهم مقاصدی به فهم روایات هم کمک می کند. همینطور فهم مقاصدی در تعادل و تراجیح و در فهم صحیح از روایات هم کمک می کند.