چرا توجه به رشته ادیان و عرفان گرایش ادیان ایران باستان ضروری است:
«برای اولین در سال 1396 در زیر گروه رشته ادیان و عرفان، گرایش ادیان ایران باستان در دانشگاه ادیان و مذاهب ایجاد شد. مجوز این رشته در ایران و به صورت انحصاری این رشته برای دانشگاه ادیان و مذاهب قم صادر و هماکنون در حال اجرا میباشد.»
ايران يكي از متمدنترین کشورهای جهان است که در طول تاریخ چند هزار سالۀ خود آثار بيشمار و درخشانی از خود بر جای گذاشتهاست. کشوری که از دیرباز به دلیل موقعیت ویژۀ استراتژیک و قرارگرفتن بر سر راههای ابریشم، ادویه و پوست همواره کانون توجه تمدنهای شرق و غرب بودهاست. کشوری که پادشاهان دوران هخامنشی و ساسانی آن بزرگترین امپراتوریهای تاریخ جهان را بهوجود آوردهاند و پادشاهانی چون خسروانوشیروان گوی سبقت را در عدالتورزی ربودهاند. ایرانی که در دوره اسلامی دانشمندانی چون ابنسینا، فارابی؛ وزیرانی چون خواجه نظامالملک و خواجه رشیدالدین فضلالله؛ مورخانی چون بیهقی؛ جغرافیدانانی چون یعقوبی و مسعودی؛ ادیبانی چون فردوسی، سعدی و حافظ را در دامان خود پروردهاست.
ایرانی که در جایجایش بزرگترین تمدنهای بشری در فارس، کرمان، خوزستان، همدان، کرمانشاه، لرستان، آذربایجان و گرگان و … جای گرفتهاست. ایرانی که با داشتن اقوامی چون ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب و … و هر کدام از این اقوام با داشتن آداب و رسوم، خوراک، پوشاک، زبان و گویش مخصوص به خود تنوعی ویژه ایجاد کردهاست. ایرانی که تنوع اقلیمی آن از سویی زاگرس و البرز و از سویی دیگر دشت کویر و دشت لوت را دربرگرفتهاست.
با وجود ظرفیتهای بیشمار، ایران «دل زمین» است. به همین دلیل در دورههای گوناگون مورد توجه جهانیان بودهاست. از مورخان یونانی که بگذریم، جهانگردان اروپایی نخستین کسانی هستند که ایران را مورد توجه قرار دادند و تلاشهای بسیاری جهت شناساندن ظرفیتهای آن انجام دادند. از دوران صفویه به بعد، ایران همواره مورد توجه دانشمندان و سیاسیون اروپایی قرار گرفت. تلاش آنان جهت شناسایی مظاهر فرهنگی و تمدنی ایران در نهایت منجر به پدیدآمدن علم ایرانشناسی شد. علمی که در ابتدا با فراگیری زبان شیرین فارسی و ترجمۀ متون آغاز میشود و سپس در همۀ ابعاد تاریخی، ادبی، فرهنگی و اجتماعی گسترش مییابد.
در قرن بیستم میلادی برخی از ایرانیان نیز به دلیل رفت و آمد به اروپا و مشاهدۀ روش کار خاورشناسان و ایرانشناسان، وارد عرصۀ ایرانشناسی شدند. علامه محمد قزوینی و ابراهیم پورداود از پیشگامان ایرانشناسی داخلی هستند که با فراگرفتن روش کار خاورشناسان و ایرانشناسان اروپایی وارد عرصه ایرانشناسی شدند و در واقع ایرانیان را به این فکر انداختند که ایرانشناسی قابلیت پژوهش به دست پژوهشگران ایرانی را دارد. پژوهشگرانی که باید ضمن توجه به پژوهشهای ایرانشناسان خارجی، ایران را آنگونه که شایسته است، معرفی کنند. پس از قزوینی و پورداود بسیاری از پژوهشگران ایرانی راه آنان را ادامه دادند تا اینکه در دهۀ 1370ش، تأسیس بنیاد ایرانشناسی و ایجاد رشتۀ ایرانشناسی در دهۀ 1380 توسط دکتر حسن حبیبی عملی شد.
به تدریج تعدادی از دانشگاههای ایران اقدام به راهاندازی رشتههایی در حوزه ایرانشناسی کردند و برای اولین در سال 1396 در زیر گروه رشته ادیان و عرفان، گرایش ادیان ایران باستان در دانشگاه ادیان و مذاهب ایجاد شد. لازم به ذکر است این رشته در ایران تنها در دانشگاه ادیان و مذاهب قم در حال اجرا میباشد.