دکتر احمدرضا مفتاح مطرح کرد

یهودیان هیچ گاه محدوده نیل تا فرات را در اختیار نداشته‌اند

تاریخ انتشار:

وعده برگزیدگی در تورات مشروط به اطاعت از خدا بوده است، در حالی که بنی‌اسرائیل عهدشکنی‌‌های زیادی داشته‌اند.

نشست علمی «توهم برگزیدگی» نقد ادعای صهیونیستی قوم برگزیده، به همت دانشگاه ادیان و مذاهب واحد مشهد و پژوهشکده امام رضا (ع) وابسته به جامعة المصطفی و با حضور دکتر احمدرضا مفتاح عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به عنوان استاد مدعو و جناب آقای سید هادی هاشمی نیا دانشجوی دکتری الهیات مسیحی دانشگاه ادیان و مذاهب به عنوان دبیر علمی جلسه در روز پنجشنبه مورخ 9 آذر ماه در سالن جلسات جامعه المصطفی مشهد برگزار گردید.

خاستگاه ادعای «قوم برگزیده»

دکتر احمدرضا مفتاح، دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب، در بخش اول سخنان خود با اشاره به گزاره‌های کتاب مقدس گفت: اصل ادعای برگزیدگی قوم یهود بر اساس عبارتی از تورات است که خدا به حضرت ابراهیم (ع) بشارت می‌دهد که نسل ایشان را زیاد خواهد کرد و سرزمین نیل تا فرات در اختیار آن‌ها قرار خواهد گرفت. لذا یهودیان که خود را از نسل حضرت ابراهیم (ع) می‌دانند، معتقدند که به واسطه این وعده الهی، خدا آن‌ها را به عنوان قوم برتر برگزیده است.

ایشان در ادامه به نقد این نظریه پرداخت و گفت: برای نقد این نظریه، ما صحت این عبارت از تورات را مفروض گرفته و از نقد حجیت کتاب مقدس پرهیز می‌کنیم. نکته اول این است که امتیاز برگزیدگی مربوط به کسانی است که همواره اعتقاد به خدا داشته‌اند؛ در مقابل مشرکان و بت‌پرستانی که اعتقادی به خدا نداشته‌اند. اما آیا این عنوان مطلق بوده یا مشروط است؟

کلمه «عهد» یکی از واژه های پرتکرار در کتاب مقدس عبری است

دکتر مفتاح بیان کرد: کلمه «عهد» یکی از واژه‌های پرتکرار در کتاب مقدس عبری است. عهد رابطه‌ای دو طرفه است؛ لذا در قبال وعده برتری از طرف خدا، این قوم باید تکالیفی را انجام دهد. نکته دوم این است که پیمانی که بین خدا و حضرت ابراهیم (ع) وجود داشته، دوطرفه و مشروط به اطاعت خدا و عدم تعدی از این عهد بوده است، نه به صورت مطلق و برتری ذاتی بنی‌اسرائیل بر سایر مردم. نکته قابل توجه این است که بنابر استناد به کتاب مقدس، بنی‌اسرائیل آوارگی‌ها و شکست هایی که داشته‌اند را نتیجه عهدشکنی، عدم اطاعت و ناسپاسی‌های خود می‌دانستند. چنانچه قرآن نیز در سوره اسراء آیه 4 می‌فرماید: «وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا؛ ما در تورات به بنی اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد می‌کنید و [در برابر طاعت خدا] به سرکشی و طغیان [و نسبت به مردم به برتری جویی و ستمی] بزرگ دچار می‌شوید». گویا یهودیان وعده الهی را یک طرفه دانسته‌اند. آنان به تعالیم و دستورات خدا پایبند نبوده‌ و پیاپی عهدشکنی کرده‌ و حتی با پیامبران خود با سرکشی و عناد و بهانه تراشی برخورد کرده‌اند.

گستره فرزندان حضرت ابراهیم علاوه بر یهودیان و مسیحیان، مسلمانان را نیز در بر می‌گیرد

این استاد دانشگاه ادامه داد: نکته سوم این است که هر چند در کتاب مقدس عبری از حضرت اسحاق (ع) نسبت به حضرت اسماعیل (ع) بیشتر صحبت شده است اما درباره حضرت اسماعیل (ع) نیز آیاتی وجود دارد. مانند این‌که در سفر پیدایش، باب شانزدهم فرشته‌ خدا به هاجر، مادر حضرت اسماعیل (ع) همان بشارتی را می‌دهد که به حضرت ابراهیم (ع) داده شده بود، مبنی بر این‌که نسل اسماعیل (ع) بی‌شمار خواهد شد. پس طبق این گزاره، وعده الهی شامل فرزندان حضرت اسماعیل (ع) نیز می‌شود و گستره فرزندان حضرت ابراهیم (ع) علاوه بر یهودیان و مسیحیان، مسلمانان را نیز در بر می‌گیرد.

صهیونیست‌های یهودی صرفا یک جریان سیاسی هستند

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نتیجه‌گیری این بخش گفت: با فرض صحیح دانستن تمام گزاره‌های مذکور در تورات، اولا ادعای برگزیدگی مطلق نیست، ثانیا مختص نسل اسحاق (ع) نیست، ثالثا صهیونیست‌ها با کدام پشتوانه دینی در توهم برگزیدگی به سر می‌برند؟ اگر نخواهیم در نسل اسحاق (ع) بودن آنان تردید کنیم. چرا که صهیونیست‌های یهودی صرفا یک جریان سیاسی هستند. همان‌طور که حاخام حمامی لاله‌زار رهبر کلیمیان ایران در سخنان خود صهیونیست‌ها را یک جریان سیاسی دانسته است. در زمان کنونی برخی حاخام های صهیونیست که در توهم برگزیدگی هستند به استناد سفر تثنیه باب ۲۰ آیه ۱۶ حکم جواز قتل زنان و کودکان را صادر می‌کنند، در حالی که آیات مورد نظر برفرض صحت، مربوط به مشرکان عمالقه بوده است. صهیونیست‌ها اگر خداباور هم باشند چگونه به خود اجازه می‌دهند احکام قتل مشرکان در یک واقعه خاص را به سایر فرزندان حضرت ابراهیم (ع)، یعنی مسلمانان تعمیم بدهند؟

تعبیر سرزمین موعود استعاری می‌باشد نه تعبیری حقیقی

دکتر احمدرضا مفتاح در بخش آخر سخنان خود در مورد ادعای ارض موعود، به سخن روژه گارودی فیلسوف فرانسوی اشاره کرد و گفت: به اعتقاد روژه گارودی که خود یک یهودی معترض بوده است ادعای سرزمین موعود خالی از اشکال نبوده و نمی‌توان دلیلی معتبر برای این ادعا ارائه کرد که این سرزمین به صورت الی الابد به یهودیان تعلق داشته باشد. این تعبیر سرزمین موعود استعاری می‌باشد نه تعبیری حقیقی. علاوه بر اینکه یهودیان هیچ‌گاه محدوده نیل تا فرات را در اختیار نداشته‌اند. بر فرض که این سرزمین در اختیار آن‌ها بوده باشد آیا مرزبندی جغرافیایی قابل تغییر است که آن‌ها بخواهند ادعای بازپس‌گیری این سرزمین را داشته باشند؟ صرف نظر از اینکه اسناد تاریخی بر خلاف ادعای آنان است.

مطالب مشابه