این رساله درصدد ارائه و تطبیقِ دیدگاه دو تن از اندیشمندان اسماعیلی؛ یعنی ابوحاتم رازی و ناصرخسرو پیرامون جهانبینی فلسفی و کلامی آنان است؛ ازاینرو، نخست آرای مهم در باب جهانبینی فلسفی و کلامی این دو اندیشمند ازجمله معرفتشناسی، هستیشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی، و مباحث مربوط به معاد، تبیین شده و سپس به تطبیق و مقایسه آنها پرداختیم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که شباهتها و تفاوتهای دیدگاهها و آرای فلسفی و کلامی ابوحاتم رازی و ناصرخسرو با توجه به آثار این دو اندیشمند چیست. روش: در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تحلیل محتوای کیفی، با رجوع به کتابها و رسالات این دو اندیشمند یا درباره این دو، با استفاده از ابزار کتابخانهای (مکتوب و دیجیتال) استفاده شد. یافتههای تحقیق: این دو اندیشمند در بیشتر مباحث مربوط به جهانبینی فلسفی-کلامی خویش اشتراک دارند؛ اما تفاوتهایی که به دست آمد این است که ناصرخسرو بیش از ابوحاتم به مسائل مربوط به تأویل پرداخته و از تأویل در ارائه آرای خویش بیشتر بهره برده است. در هستیشناسی ناصرخسرو، عقل از چیزی آفریده نشده است؛ در غیر این صورت مبدع خوانده نمیشد؛ اما ابوحاتم به خلق عقل اول اعتقاد دارد، اگرچه تفسیر دیگری مبنی بر توهم بهعنوان خلق اول دارد. مباحث پیامبر و امامشناسی هردو شبیه به یکدیگر است؛ اما ابوحاتم قویتر و متقنتر و گستردهتر است، و ازاینرو، کتاب مستقلی نیز در باب اثبات نبوت نگاشته است؛ به خلاف ناصرخسرو که بیشتر به مباحث هستیشناسی و تأویل پرداخته است. همچنین ابوحاتم به انتهای امامت محمد بن اسماعیل در آخرین دور معتقد است و امامت فاطمیان را نمیپذیرد؛ اما ناصرخسرو به ادامه امامت اعتقاد دارد و امامت امامان فاطمی را معتقد است. درنهایت، نگاه ابوحاتم نسبت به سایر ادیان نگاه روادارانهتری از ناصرخسرو است.