دکتر حمیدرضا شریعتمداری تاکید کرد؛

غزه اینک، بیش از هرزمان دیگری، شایسته‌ی نام غزةالعزة است

تاریخ انتشار:

غزه تاوان حمایتِ بی‌قیدوشرطِ غربی‌ها از اسرائیل، و تاوان سکوت یا کم‌کاریِ بخش‌هایی از جهان عرب و اسلام را یک‌تنه پرداخت می‌کند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ حجت الاسلام والمسلمین دکتر «حمیدرضا شریعتمداری مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در امور جهان اسلام» با اشاره به عملیات طوفان الاقصی گفت: غزةالعزة نامی است زیبا، که بیش از هر زمان دیگری، زیبنده‌ی این روزهای این شهر باستانی و پرآوازه است: شهری با تاریخی بسیار کهن. دروازه‌ی کنعانیان، از نگاه مصریان که این شهر را دروازه شام می‌دانستند و ورودیِ مصر، از نگاه شامیان. آرامگاه هاشم بن‌عبدمناف، نیای بنی‌هاشم در همین شهر است. زادگاه پیشوای شافعیان و محب خاندان پیامبر (ص)، امام شافعی نیز همین غزه است.
حجت الاسلام والمسلمین شریعتمداری ادامه داد؛ این روزها که دشمنِ صهیونیستی انتقام شکست مفتضحانه‌اش در هفتم اکتبر/ پانزدهم مهرماه را از مردم این شهر می‌گیرد، پایمردی این شهر بیش‌تر به چشم جهانیان آمده است، اما به واقع، سالیانی است که این شهر (و نیز رفح، خان‌یونس و همه‌ی مناطق واقع‌شده در نوار غزه)، در محاصره‌ی دشمن صهیونیستی از دریا و زمین، و نیز گرفتار محدودیت‌‌های مصری‌ها در گذرگاه رفح است. اگر به عقب برگردیم، زخم کهنه‌ی اشغالگری صهیونیست‌ها و کوچ اجباری صدهاهزار نفر از مردمانِ سِدیروت و اطراف آن بر جسم و جانِ غزه‌نشینان قابل تشخیص است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود؛ سدیروت یک شهر کاملاً عرب‌نشین بود که زمانی به یهودی‌های آواره پناه داد و همان‌ آواره‌های پناه‌داده‌شده، در زمانی دیگر بر صاحبان اصلیِ این شهر در جنوب اسرائیل، شوریدند و آنها را به غزه و مناطق دیگر کوچاندند. اَشکِلون یا عسقلان در همان حوالی در استان جنوبیِ اسرائیل نیز همین داستان را از سر گذرانده است. مدفن رأس‌الحسین بنا به قولی در همین شهر بود که از ترس حملات صلیبی‌ها به قاهره (مسجد رأس‌الحسینِ مشهور در این شهر) منتقل شد، گرچه تا پیش از اشغالگری و ویرانگری صهیونیست‌ها، همچنان تحت نام مشهد الحسین در این شهر، مزار و‌ مورد احترام مسلمانان بود و سرانجام، به دستور موشه‌دایان، این مشهد و مسجد ویران شد.
وی خاطر نشان کرد؛ مناطقی همچون سدیروت، اشکلون و اسدود، به‌واقع، علاوه بر شهرک‌هایی که در اطرافشان در زمین‌های غصب‌شده‌ی فلسطینی‌ها در یکی دو دهه‌ی اخیر، بنیان شده است، خودشان شهرهایی هستند که با حیله و زور از ساکنان اصلیِ‌شان غصب شده‌اند و رفاه و آرامشِ‌شان، به قیمت آوارگی میلیون‌ها فلسطینی و محدودیت‌ها و محرومیت‌های همه‌جانبه‌ی ساکنان غزه و نوار غزه، حاصل شده است.
مشاور عالی رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد؛ به‌واقع، کسانی که در این مناطق، سکنا گزیده و فارغ از تحریم و محاصره‌ی شهری ۲ میلیونی در فاصله‌ی چندکیلومتریِ‌شان، کنسرت و جشنواره برگزار می‌کنند، تاوان اقامت در مناطق غصب‌شده و همراهی و همدلی با سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ی صهیونیست‌ها را می‌پردازند. آسیب‌دیدنِ شهروندان عادی و غیرنظامی هرگز خوشایندِ هیچ مسلمان واقعی، و بلکه هیچ آزاده‌ای نیست، اما اقامتِ آگاهانه در مناطق غصب‌شده و در شهرک‌های اسرائیلی، آن هم در پی کوچاندن اجباری ساکنان اصلیِ آنها، درحکمِ اعلام جنگ به فلسطینی‌هایی است که از طبیعی‌ترین حقوق خود محروم شده‌اند و برای حفظ کیان و موجودیتِ خودشان، هیچ راهی پیشِ پایشان جز هدف‌قراردادنِ این مناطق اشغالی وجود ندارد.
حمیدرضا شریعتمداری اظهار کرد؛ اینک که غزه تاوان حمایتِ بی‌قیدوشرطِ غربی‌ها از اسرائیل، و تاوان سکوت یا کم‌کاریِ بخش‌هایی از جهان عرب و اسلام را یک‌تنه پرداخت می‌کند، بیش از هر زمان دیگری، اوج صلابت و مقاومت خود را نشان می‌دهد و بیش از پیش، شایسته‌ی عنوانِ غزة‌العزة است: غزه‌ی سرشار از عزت که باتمام وجود، این شعار حسینی را تمثل و تحقق می‌بخشد:
“مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍّ. اَلْمَوْتُ اَوْلى مِنْ رُكُوبِ الْعارِ وَالْعارُ اَوْلى[أهون] مِنْ دُخُولِ النّارِ”.
مرگِ عزتمندانه از زیستِ ذلیلانه برتر است. مرگ، برتر از ارتکاب خفّت و خواری است، و خوشنام‌نبودن، قابل‌تحمل‌تر از ورود به آتش دوزخ است.

مطالب مشابه