اگر نام پیرزن حاضر در عکس مبادله جاسوسان آمریکای را در اینترنت سرچ کنید به «فخرالسادات معینی» میرسید
از نحوه فعالیتها و سوابق فخرالسادات معینی اطلاعات بیشتری در دست نیست.
گویا این شهروند آمریکایی 70 ساله ایرانی الاصل در زمان بحبوحه انقلاب به آمریکا سفر کرده و تابعیت آنجا را میگیرد.
اطلاعات دقیقی از نحوه ارتباط این فرد با سازمان سیا منتشر نشده است ولی آن چیزی که عیان است این جاسوسه پیر از دو سال پیش از یکی از کشور های همسایه به صورت قانونی وارد ایران شده و به عنوان یک پیرزن ایرانی دور از وطن که به عشق سابق خود یعنی ایران رسیده شروع به فعالیت های جاسوسی در این پوشش میکند.
از وی هیچ گونه سابقه یا ارتباطی با سازمان های اطلاعاتی غربی وجود نداشته و استخدام او سالها پیش در سطوح بسیار بالا سازمان سیا انجام شده بود، به همین دلیل آمریکایی ها به شدت سعی کرده بودند که به هیچ وجه در تور جاسوسان و نفوذی های ایران در سازمان سیا نیفتد و تعداد بسیار کمی از حضور چنین جاسوسی خبر داشتند چه برسد به دانستن کد عملیاتی یا اسم رمز این فرد.
به همین دلیل نیز ماموریت بسیار بزرگ و مهمی در نهایت پیچیدگی و مخفیکاری برای او تعریف شد.
براساس اطلاعات افشا شده در یک قلم او مسؤل ارتباط با چند صد تروریست یا اراذل و اوباش دوره دیده بود که وظیفه تامین و انتقال سلاح برای آنان را بر عهده داشته است.
بدون شک اگر لطف خدا نبود و این ابرجاسوس به صورت اتفاقی بازداشت نشده بود سال گذشته حداقل شاهد چند صد عملیات ترور و کشتار مردم بیگناه ایران توسط تروریست ها بودیم که همین پیرزن برنامه ریزی کرده بود که برخی از این عملیات ها را با لباس بسیج و سپاه و تیپ های معروف شده به لباس شخصی انجام گیرد و بعد از آن تصاویر آنها در تمام رسانه های دنیا به صورت مستمر منتشر شده و فشار رسانه ای بسیار شدید علیه کشور ایجاد شود که نتیجه آن ریزش بخشی از مردم جامعه ایران بود.
قرار بود این عملیات های ترور، بمب گذاری و کشتار از سطوح پایین و تعداد کم شروع شود و پیش از آنکه دستگاه های اطلاعاتی کشور به خودش بیاید و بخواهد بیانیه ای منتشر کند ، جنایت بعدی در یک شهر دیگر رقم بخورد.
سلسله جنایت ها و کشتارهایی که بعد از آنکه در کل ایران گسترش یافت، به صورت ناگهانی بر روی دو یا سه قوم ایرانی به صورت ویژه آغاز شود و اینگونه بیان شود که حاکمیت دارد از این اقوام انتقام میگیرد.
در مرحله بعدی عملیات اصلی سوریه سازی ایران آغاز می شود (ماموریت رسمی این جاسوسه پیر) و هسته های تروریستی تربیت یافته توسط تیم اطلاعاتی پنهان سیا و این فرد به همراه ورود سایر گروه های تروریستی و تجزیه طلب ها از نقاط مختلف به یکی از شهر های مرزی ایران وارد و اعلام آغاز قیام سراسری انجام شود.
نتيجه زحمات یک دهه سیا به این خانم سپرده و در اینجا سناریو به اوج خودش میرسد.
وی مامور تدارکات این قیام در این شهر بود که بعد از آن قرار بود در شهرهای دیگر نیز این اتفاق بیفتد و سپس به مرور این فشارها به همراه کشته سازی افزایش بیابد که یا به یک جنگ داخلی ختم شده و یا جمهوری اسلامی تسلیم شده و تغییر رفتار دهد.
برنامه بر این بود که غرب برای راستی سنجی تغییر رفتار حاکمیت ایران از مهره های غربگدا و جاسوس های سیاسی مشهور خود در قامت سیاسیون دولت قبلی به عنوان رهبر قیام زن زندگی آزادی استفاده کنند.
متاسفانه با زیرکی فردی که قرار بود به عنوان سید محرومان جدید و رهبر انقلاب زن زندگی آزادی معرفی شود، او در موعد مقرر به خاطر هشدار هایی که به وی داده شد وارد صحنه نمیشود(اینبار جستی ملخک)
به گفته خودش وقتی پیرزن اعتراف میکند صدها تیم عملیاتی تروریستی در داخل ایران شناسایی و رهبران آنان در تور اطلاعاتی سازمان های اطلاعاتی ایران می افتند.
در تمام این مراحل این فرد با پوشش های عجیب و غریب به صورت غیر مستقیم با رهبر هسته های گروه های تروریستی در ارتباط بوده بدون آنکه آنها حتی بدانند با یک پیرزن در ارتباط هستند.
درواقع لطفی که خدا به ایران و ایرانیان داشت این بود که این پیرزن به ظاهر ساده بیگناه به طور کاملا اتفاقی در خودرویی که در حال جابجایی سلاح بود بازداشت میشود.
نکته بسیار مهم دیگر که درواقع لطف دیگر خدا بود، این بود که این فرد توسط یکی از ارگان های کمتر شناخته شده و دارای رتبه اطلاعات عملیاتی بسیار پایین تر از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بازداشت میشود.
به این ترتیب تا ماه ها سازمان های اطلاعاتی غربی از بازداشت وی خبر نداشتند زیرا هرچه تلاش میکردند مهره های نفوذی آنان در ارگان های مختلف خبری از رویت این فرد نمی دادند و در آن سازمانی که این فرد بازداشت شده بود، جاسوسی از سوی دستگاه های اطلاعاتی غربی وجود نداشت.