به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از ایکنا، نشست «روش تاریخی در فهم متون و مسئله ساخت سنت» با سخنرانی فاطمه توفیقی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ۲۹ شهریور در مرکز تحقیقات امام علی(ع) برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
سنت ابداعی به معنای مجموعهای از رفتارها است که عموما تحت سیطره قوانینی هستند که آشکارا یا پنهانی پذیرفته میشوند و حالتی مناسکی یا نمادین دارند. این رفتارها ارزشها و هنجارهای رفتاری را با تکرار تلقین میکنند و به طور خودکار متضمن پیوستگی با گذشته هستند. به عبارت دیگر این رفتارها تاحد ممکن عموما در پی ایجاد پیوستگی با گذشته تاریخی هستند.
برای چه باید سنتی ساخته شود؟ ممکن است سنت برای این ساخته شود که بگوییم ما با گذشته پیوستگی داریم یا از گذشته فاصله بگیریم. ایجاد اتوریته، ایجاد هویت جدید مثل هویت ملی، اسطورهسازی و مناسکسازی از دیگر علل ساخت سنت است.
من یک نمونه ذکر کنم. ما میگوییم قصه کربلا در کربلا تمام نشده، امروز هم عاشورا است و اینجا هم کربلا است. در واقع ما داریم آن اتفاقات را با آن چیزی که الآن پیش میآید تطبیق میدهیم و در ضمن اینکه تاریخ را روایت میکنیم آن تاریخ را طور خاصی میفهمیم. یک نمونه معروفش بازخوانی است که از شخصیت حضرت زینب(س) صورت گرفته است؛ قرائتی از حضرت زینب(س) که در آن حضرت زینب فقط مظلوم نیست بلکه کسی است که خیلی فعال است و کنشگری سیاسی میکند. دوباره در دوران اخیر این روایت تحول پیدا کرده و بخش باطنی و غیر سیاسی آن مورد تمرکز قرار گرفته است. در واقع وقتی ما درباره پارادایم کربلا صحبت میکنیم داریم کربلا را به شکل دیگری روایت میکنیم. این یک نمونه از ساخت سنت است. اینکه آیا درصد مظلومیت حضرت زینب(س) بیشتر بود یا کنشگری سیاسی او، چیزی نیست که الآن درباره آن تصمیم بگیریم بلکه میخواهیم ببینیم اهداف روایتکننده از این روایت خاص چیست.
جاهلیت پیش از اسلام، سنت ابداعی است
یک نمونه دیگر کتاب مکتب در فرایند تکامل است که میگوید یکسری اتفاقات افتاد که تاریخ تشیع امامی به این شکل فهمیده شد و این چیزی نبوده از ابتدا معین باشد بلکه در سیر فرایند تاریخی احادیثی گفته شد در دفاع از یک فهم خاص از امامت و در دفاع از دوازده امام و ترتیب آنها. در واقع آقای مدرسی دارد ساخت سنت را بررسی میکند یعنی کسانی که این احادیث را گفتند با چه انگیزههایی گفتند.
نمونه دیگر جاهلیت و روایت تمدنساز از اسلام است. خیلی مورخان درباره دوران جاهلیت و جامعه بدون تمدنی که با ظهور اسلام به فرهنگ دست پیدا کرد صحبت کردند. این روایت آنقدر تاثیرگذار بود که حتی بسیاری تاریخنگاران ایرانی دوره مشروطه از آن برای بیان تفاوت جامعه عربی از جامعه ایرانی استفاده کردند و نمونه مشهورش کتاب دو قرن سکوت است. این کتاب اینطور روایت میکند که افرادی از جامعهای بدون فرهنگ به جامعهای پر از فرهنگ حمله میکنند. این فقط منحصر به ایران نیست بلکه در گذشته همیشه تصور میشده پیش از اسلام یک فضای وحشی و جاهلی وجود داشته و اسلام فرهنگ آورد. این روایت دارد سنتی را میسازد. اگر این سنت ابداعی را کنار بگذاریم و از منابع دیگر استفاده کنیم میبینیم پیش از اسلام جاهلیتی وجود نداشته بلکه شبه جزیره پر از فرهنگ و داد و ستد فرهنگی بوده و اسلام در این فضا ظهور کرده است.
تلاش اصول کافی و صحیح بخاری برای برساخت سنت
من مثال ریزتر بیاورم از کتاب اصول کافی و صحیح بخاری. مولفان این دو کتاب دنبال این بودند هر چه حدیث هست جمع کنند و احادیث صحیح را به دست بیاورند تا سنت از بین نرود، در عین حال دنبال ساخت سنت هم بودند تا از این طریق اتوریته ایجاد کنند. در کتاب صحیح بخاری بخشی به نام کتاب العلم وجود دارد. در این بخش حدیث مشهور کذب علی النبی وجود دارد که میگوید اگر کسی حدیثی را به دروغ نقل کند گرفتار آتش میشود. مولف در این بخش میخواهد بگوید این حدیثی که ما داریم منتقل میکنیم مواظبیم احادیث درستی باشد، ما خودمان دغدغه صحت داریم و این دغدغه باید مورد احترام جامعه مسلمان باشد. اینجا دارد یک ساخت سنت صورت میگیرد تا خیال مومن مسلمان را راحت کند که اگر دنبال حدیث صحیح هستی، اینجا وجود دارد.
در کتاب اصول کافی هم باب فضل العلم وجود دارد. در آنجا این احادیث را میبینیم که علما وارث انبیا هستند و احادیث آنها را در اختیار دارند و شما باید مراقب باشید احادیث را از کجا به دست میآورید. بعد روایاتی درباره فضل علم و عالم مطرح شده است. کلینی برای چه در آغاز کتابش روایات فضل علم را مطرح کرده؟ برای اینکه اتوریته علمای حدیثی تثبیت شود.
سوال بعدی این است که اگر سنت ابداعی را کشف کنیم چه فایدهای دارد؟ فایدهاش این است که ما میتوانیم در فهم متن تاریخی به دست بیاوریم که چه چیزهایی با انگیزه خاص نوشته شده و چقدر با آنچه در واقعیت وجود داشته تفاوت دارد یعنی در فهم واقعیت به ما کمک میکند. وقتی کسی سنت ابداعی یعنی انگیزه را لحاظ کند این را در نظر میگیرد ممکن است یک کتاب با اهداف خاصی نوشته شده باشد و بعد دنبال مجموعه قرائن میگردد. وقتی ما انگیزهها را خواندیم و به انگیزههای احتمالی پی بردیم بعدش میتوانیم قرائن معاصر دیگری که دیده نمیشود را ببینیم.
پیامد این مسئله این است که سنت ابداعی را به عنوان تاریخ جدی نمیگیریم. به عنوان مثال در یک مقطعی در ایران سعی کردند بر تاریخ آریایی تمرکز کنند. وقتی ما به سنت ابداعی توجه داشته باشیم، متوجه خواهیم بود که این تاریخ در مسیر ساخت ملت کشور ایران و ایجاد انسجام ملی صورت گرفته است تا همه یک هویت مشترک داشته باشند.