با استادراهنمایی دکتر سهرابی فر و داوری دکتر مهدوی رییس… برگزاری جلسه دفاع آقای مشرق حمید دانشجوی ارشدفلسفه دین تاریخ انتشار: 29 مرداد 1402 المستخلص: العلمانية تکون من المصطلحات التي اختلف عليها المفكرين العرب لانها مصطلح ظهر في الغرب في عصر النهضة الاوروبية ونادت الی فصل الدين عن السلطة السياسية، و يرى الباحث ان ظهور العلمانية كان بداية في اوروبا كرد فعل ضد الكنيسة ورجال الدين، اما ظهور مفهوم العلمانية في البداية باسم العلمنة بمعنى علمنة ممتلكات اي نقلها الى سلطات غير دينية وتم تعريف العلمانية في بداية القرن السابع عشر على انها فصل الدين عن الدولة، اما في القرن التاسع عشر على انها ابعاد الدين عن الدولة , اما جون هوليوك عرفها بانها الايمان بإمكانية اصلاح حال الانسان من خلال الطرق المادية, وهناك عدة اسباب لظهور العلمانية في اوروبا من اهم تلك الاسباب هي الطغيان السياسي للكنيسة والطغيان المالي للكنيسة, والصراع بين العلم والدين، اما الثورة الفرنسية كان لها الدور الاكبر في ظهور العلمانية , اما الحديث عن نشأة العلمانية في الفكر العربي المعاصر لم يكن محض صدفة بل تجمعت ظروف وعوامل ساهمت في تبني العلمانية في الفكر العربي ومن اهم تلك العوامل هي حملة نابليون بونابرت على مصر حيث تمثل التقاء الغرب بالشرق العربي الاسلامي وكذلك مشروع محمد علي الذي حاول بناء دولة مدنية حديثة وتبنى مشروع الدولة العلمانية بالقضاء على الخلافة العثمانية الاسلامية, وكان دور البعثات الى اوروبا اثر كبير في انتقال العلمانية الى العالم العربي ومن اول من نادى بالتفاعل مع الحضارة الغربية هو رافع الطهطاوي ومحمد عبده وهنا برز تيار اسلامي اصولي رافض للعلمانية من رجال الدين والمثقفين، اما التيار الثاني فهو متبني الخطاب العلمانية امثال شبلي شميل وفرح انطون وسلامة موسى وغيرهم, وكان من اهم المهتمين بالعلمانية شبلي شميل الذي دعا الى فصل الدين عن الدولة. اما العلاقة بين العلم والدين في الفكر العربي هناك من يرى ان علاقة العلم والدين علاقة توافق او توازن وهم الاسلاميين وهناك من يرى هناك تعارض بين الدين والعلم وهم العلمانية ومن امثالهم شبلي شميل الذي انتقد الدين واتخذ العلم دينا جديدا. الکلمات المفتاحیة: الکلمات المفتاحیة: العلمانیة، الفکر العربی المعاصر، شبلی شمیل چکیده: علمانیه یکی از اصطلاحاتی است که متفکران عرب در معنای آن اختلاف دارند زیرا اصطلاحی بود که در دوران رنسانس اروپا در غرب ظاهر شد و بر جدا کردن دین از قدرت سیاسی فراخواند. نویسنده معتقد است که ظهور سکولاریسم در اروپا به عنوان واکنشی علیه کلیسا و روحانیت آغاز شد، در حالی که ظهور مفهوم سکولاریسم در ابتدا به نام سکولاریزاسیون به معنای عرفی شدن مالکیت، یعنی انتقال آن را به مقامات غیر مذهبی، و سکولاریسم در آغاز قرن هفدهم به عنوان جدایی دین از دولت تعریف شد، یا قرن نوزدهم به عنوان فاصله گرفتن دین از دولت، در حالی که جان هالیوک آن را به عنوان اعتقاد به امکان تعریف کرد. اصلاح شرایط بشری از طریق روشهای مادی انقلاب فرانسه بیشترین نقش را در پیدایش سکولاریسم داشت و در مورد ظهور سکولاریسم در اندیشه معاصر عرب، این یک تصادف صرف نبود، بلکه شرایط و عوامل جمع آوری شده بود که به آن کمک کرد. به پذیرش سکولاریسم در اندیشه عرب، اسلام و همچنین پروژه محمد علی که سعی در ایجاد یک دولت مدنی مدرن داشت و پروژه دولت سکولار را با حذف خلافت اسلامی عثمانی پذیرفت و نقش مأموریت ها اروپا تأثیر زیادی در انتقال سکولاریسم به جهان عرب داشت و از اولین کسانی که خواستار تعامل با تمدن غرب شدند، رفیع التحطاوی و محمد عبده بودند و در اینجا جریانی پدیدار شد. روشنفکران، جریان دوم، گفتمان سکولار را اتخاذ می کند، مانند شبلی شمیل، فرح آنتون، سلامه موسی و دیگران، از جمله مهم ترین علاقه مندان به سکولاریسم، شبلی شمیل است که خواهان جدایی دین از دولت بود. در مورد رابطه علم و دین در اندیشه عرب، کسانی هستند که معتقدند رابطه علم و دین رابطه هماهنگی یا تعادلی است و آنها اسلام گرایان هستند و کسانی هستند که بین دین و علم تعارض می بینند. و آنها سکولار هستند و امثال آنها شبلی شمیل است که دین را نقد کرده و علم را دین جدید پذیرفته است.