به گزارش روابط عمومی دانشگاه، دکتر سید محمد حسینی در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: امام علی بن حسین(ع) ملقب و مشهور به سجاد و زینالعابدین چهارمین امام اغلب شیعیان (به جز کیسانیه و برخی از زیدیه) بعد از پدرش امام حسین(ع)، عمویش امام حسن مجتبی(ع) و پدربزرگش امام علی بن ابیطالب(ع) است.
براساس منابع اسلامی و مورخان شیعی او در مدینه به دنیا آمد و در جوانی پدرش را در صحرای کربلا همراهی میکرد، اما بهدلیل بیماری در نبرد کربلا شرکت نکرد و به همین دلیل از این کشتار جان سالم به در برد. پس از کشته شدن پدر و خویشانش بههمراه اُسرا به کوفه و سپس، دمشق منتقل شد.
امام سجاد(ع) در شام و در حضور یزید، خلیفه اموی اجازه پیدا کرد خطابهای ایراد کند که در ضمن آن به معرفی خود و خاندانش و ذکر مصائبی که در کربلا بر آنها رفته بود، پرداخت. علی بنالحسین(ع) سپس، اجازه پیدا کرد به مدینه بازگردد. وی در مدینه انزوا اختیار کرده با عده محدودی از اصحابش ارتباط داشت.
در ماجرای حَرّه که در سال ۶۲ هجری قمری در مدینه رخ داد و طی آن سپاه یزید شورش مردم مدینه را سرکوب کردند، به امام سجاد(ع) آسیبی نرسید؛ چون در این شورش مشارکتی نداشت. قیام مختار ثقفی و گرایش بیشترِ شیعیان عراق به کِیْسانیه که باعث انشقاق در میان شیعیان شد، از دیگر چالشهای دوران امامت سجاد(ع) بود. ایشان در قیام توابین و ماجرای حَرّه در مدینه و قیامِ مختار ثقفی هیچ مشارکتی نکرد. قیام مختار و عدم تمایل امام سجاد(ع) به سیاست باعث گرایش شیعیان زیادی به کِیْسانیه و انشقاق در میان شیعیان شد.
تعلیمات امام زینالعابدین(ع) بیشتر شکل دعا و نیایش داشت. اثرِ معروف ایشان صحیفه سجادیه است که به شکل نیایش نگاشته شدهاست. رساله حقوق از دیگر آثار ایشان. وی موقعیت بالایی در میان بزرگان و علمای حجاز داشت. شعر معروف فرزدق در ستایش امام سجاد(ع) از نمونههای بارز این موقعیت است.
بنابر روایات شیعه، امام زینالعابدین(ع) با سمِّ ولید بنعبدالملک از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در کنار عمویش امام حسن مجتبی(ع) بهخاک سپرده شد. امام محمد باقر(ع) امام پنجم شیعیانِ امامی و زید بن علی، امام پنجم شیعیانِ زیدی، از فرزندان امام زینالعابدین(ع) بهشمار میآیند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در رابطه با سیره اجتماعی امام سجاد(ع) اظهار کرد: شاید سخن گفتن در مورد شخصیت امام سجاد(ع) به عنوان رهبری جامع، دقیق و عمیق نسبت به تحولات و مصائبی که پس از واقعه عاشورا به اهل بیت(ع) وارد شده، ساده نباشد. اغلب تمرکز بزرگان و علمای شیعه بر روی شخصیت امام سجاد(ع) عمدتاً به یک شخصیت عبادی و سیره فردی معنوی خلاصه شده اما در ورای چنین شخصیتی و علاوه بر آن، با شخصیت جامع، مدیر، مدبر، دقیق و عمیق به نام علی بنالحسین(ع) مواجه هستیم که علیرغم اشارههای فراوان سیاسی، اجتماعی و فکری، رهبری بسیار صحیح و دقیقی را در شرایط حساس و سختترین و بحرانیترین دوره تاریخی شیعه بر عهده دارد.
مدیریت اجتماعی امام سجاد(ع)
وی با بیان اینکه تاکنون به این بعد از شخصیت و زندگی امام سجاد(ع) کمتر پرداخته شده است، گفت: اکنون به شخصیتی از امام سجاد(ع) میپردازیم که در اوج جوانی قرار دارد یعنی پس از واقعه عاشورا؛ ایشان جوانی ۲۳ ساله هستند و رهبری جریان شیعه را در اوج جوانی بر عهده میگیرند. وضعیتی که پس از عاشورا برای اهل بیت(ع) پیش آمد و فشارهای روانی سختی که امام سجاد(ع) و بنیهاشم تحمل کردند و دیگر اتفاقات و حوادث تاریخی نشان دهنده آن است که باید به سیره امام سجاد(ع) از این منظر نیز بنگریم و به مسلمانان و شیعیان برسانیم که امامی با این شرایط در تاریخ شیعه مدیریت جامعه را به بهترین شکل انجام داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: پیش از آنکه به اصل شخصیت امام سجاد(ع) بپردازیم باید بسترهایی که این شخصیت در آن تبلور پیدا کرد را مرور کنیم که جامعه آن روزگار یعنی جامعه پس از عاشورا به بعد که تحت حکومت امویان تنفس میکند و از سوی دیگر چالش قدرتی که بین امویان و زبیران رخ میدهد، چه بر سر جامعه اسلامی آورده و به ویژه جامعه شیعه دچار چه تحولات و آسیبهایی شده است و امام(ع) چگونه توانستند این جامعه را حفظ کرده و مدیریت کنند.
حسینی بیان کرد: شاید بتوان گفت جامعه عصر امام سجاد(ع) آسیبدیدهترین جامعه در تاریخ صدر اسلام باشد؛ چراکه از یک سو شاهد اقتدار حداکثری امویان به حاکمیت یزید بن معاویه هستیم و از سوی دیگر خشونت در بالاترین سطح نسبت به شیعیان رخ داده و جامعه شیعه در سختترین شرایط در حال زیستن است. نمونه بارز این مسائل واقعه عاشورایی است که در نوع خود بینظیر است.
وی تصریح کرد: در کنار این شرایط، نزاع قدرت بین زبیریان و امویان رخ داده و آل مروان پس از مرگ یزید تلاش میکند تا در نطاع با آل زبیر حکومت خود را حفظ کند. در این شرایط فقدان بسیاری از شخصیتهای شاخص شیعیان اثرگذار از جمله صحابه و تابعین و اصحاب امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) که میتوانستند به امام سجاد(ع) در مسیر پیشبرد راه شیعه کمک کنند، کاملاً مشهود بود. بعد از واقعه عاشورا شرایطی به وجود آمد که شاهد شکلگیری جریانی به نام توابین هستیم که عمده ایشان شیعیان خالص امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) بودند و در جریان این قیام به شهادت رسیدند. سپس، بازماندگان توابین به قیام مختار ثقفی پیوستند که ایشان نیز در نهایت کشته شدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: البته پیش از قیام مختار نیز جریان فکری به نام جریان کیسانیه رخ داد که منجر به انشعاب در میان شیعیان شد؛ در حالیکه جامعه شیعه جامعهای بود که پس از واقعه عاشورا امید چندانی به ادامه حیات نداشت و شخصیتها و بزرگان آن از میان رفته بودند. چنین جامعهای نیازمند بازسازی بود و در این شرایط جریانی به نام کیسانیه در قیام مختار هدایتگری جامعه را به دست گرفته و مردم را به سمت امامت عمومی امام سجاد(ع) یعنی محمد بن حنفیه سوق داده بود. چنین جامعهای که از همه جا ناامید بود به سمت جریان کیسانیه کشیده شد و جامعه شیعه با بحرانی فکری ـ فرهنگی مواجه شده و دچار انشعاب شد.
وی با اشاره به رفتار امام سجاد(ع) جوان در برابر این بحرانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افزود: از طرفی به دلیل نزاع بین آل مروان و آل زبیر شرایط چنان سخت میشود که منجر به قتل عام و غارت مدینه در واقعه حره میشود. امام سجاد(ع) در این شرایط با مدیریت تحسینبرانگیز خود به بازسازی جامعه پرداخت. ایشان در چنین اوضاعی تشخیص دادند که بهترین تصمیم، تقیه است و چارهای جز آن نیست. ایشان شرایط را به گونهای مدیریت کردند که مسیر را برای آینده و گسترش تشیع فراهم کردند.
ایجاد بهترین فرصتها در شرایط تهدیدی جامعه
حسینی با بیان اینکه بیشترین و بالاترین فرصتها در سختترین شرایط تهدیدی رخ میدهد، بیان کرد: امام سجاد(ع) در سختترین شرایط تهدیدی جامعه توانستند بهترین فرصتها را ایجاد کنند. براین اساس، امام سجاد(ع) سیاستهایی را در پیش گرفتند و جامعهای که هم به لحاظ فکری گراشات مختلف داشت و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی جامعهای تحت فشار و سرخورده و پاییندستی بود را هدایت کردند. امام سجاد(ع) در این شرایط از ابزار تقیه استفاده کرده و جامعه را به سمت توسعه و روق و گسترش فکری، فرهنگی و اعتلا پیش برد.
وی تصریح کرد: امام سجاد(ع) در سختترین شرایط اجتماعی توانستند مکتب حدیثی که مکتب محدثان بود را حتی پیش از دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) ایجاد کنند. امام سجاد(ع) تلاش فراوانی برای آغاز چنین مکتبی داشتند و بزرگان و شاگردان بزرگی مانند ابوخالد کابلی، ابوحمزه ثمالی، سعید بن مسیب، جابر بن عبدالله انصاری، یحیی بن امطویل، قاسم بن عوف و … را تربیت کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: امام سجاد(ع) توانستند در آن شرایط استثنایی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چنین مکتبی را پایهریزی و احیا کنند و بهترین و بزرگترین عملکرد ایشان همین مسئله احیای مکتب شیعه حقیقی است. جامعه اسلامی پس از واقعه عاشورا و کشته شدن شخصیتهای برجسته اسلام، عملاً هیچ شناختی نسبت به سلسله امامت نداشت. از طرف دیگر تبلیغات وسیعی که بنیامیه نسبت به خاندان رسالت داشت، آثار خود را در جغرافیای جهان اسلامی گذاشته بود و امام سجاد(ع) با چنین تهدیدی یعنی عدم شناخت جامعه نسبت به سلسله امامت مواجه بود.
تبیین جایگاه امامت
وی با بیان اینکه امام سجاد(ع) در بحرانیترین شرایط و به زیباترین شکل جایگاه امامت و مسئله امامت را از طریق دعا و صحیفه سجادیه در جامعه تثبیت کردند.، گفت: امام سجاد(ع) از مجموع ۵۴ دعایی که در صحیفه سجادیه وجود دارد، در ۵۲ دعا به مؤلفهها و ویژگیهای امامت مانند عصمت، ولیالله بودن امام، شفاعت، علم، غصب خلافت از سوی نااهلان و … اشاره کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: امام سجاد(ع) به تعبیری که بلاذری در تاریخ خود آورده است، در رابطه با مسئله کیسانیه و ترویج آن از سوی جریان منتسب به مختار، بر او سخت گرفتند و با روش خود به همگان نشان میدهند که سلسله امامت در فرزندان رسول اسلام(ص) از امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) قرار دارد. یعنی اهتمام امام سجاد(ع) برحفظ کیان سلسله امامت بود و در این مسیر در برابر هیچ فرد و جریانی کوتاه نیامده و تقیهای نداشتند. صحیفه سجادیه به نوعی زبان اعتراضی و انتقادگونه به سیاستهای برخی افراد نسبت به انحراف کشاندن جریان امامت است.