زمان در مدار ولایت ائمه (علیهم السلام)
امام هادی (علیهالسلام) زمان را از حالت بیطرف و بیمعنا خارج کرده و آن را در مدار ولایت تعریف میکند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، دکتر سید محمد حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به مناسبت شهادت امام هادی (علیه السلام) در یادداشتی با عنوان «زمان در مدار ولایت ائمه (علیهم السلام)» آورده است:
در سنت معرفتی امامیه، روایات اهلبیت (علیهمالسلام) نهتنها شارح قرآن، بلکه بهترین تفسیر برای فهم مراد عمیق دیگر روایات معصومان پیشیناند؛ تفسیری دروناهلبیتی که هر امام، کلام امام پیش از خود را در افق تاریخی و معنایی تازهای آشکار میسازد. از این رو فهم سنت نبوی و نیز خوانش تاریخ دین و امامان، بدون رجوع به تبیین اهلبیت (علیهمالسلام)، همواره ناقص و گاه گمراهکننده است. این معنا در کلام امام هادی علیهالسلام، بیش از هر جای دیگر، در زیارت جامعه کبیره تبلور یافته است. امام اهلبیت را بهمثابه معادن حکمت الهی، حجج خدا بر اهل دنیا و ارکان ارضین معرفی کرده و جایگاه آنان نه صرفاً در قامت مفسران شریعت، که بهعنوان قوامبخش حقیقت دین و تاریخ هدایت ترسیم میکند. از همین افق معنایی است که میتوان روایت مشهور امام هادی علیهالسلام درباره تفسیر حدیث نبوی «لا تُعادوا الأیّام فَتُعادیکم» را بهدرستی فهم کرد.
در این روایت، که در منابع متعددی از جمله ج 2کتاب الخصال شیخ صدوق (ص 296) نقل شده است، امام هادی (علیهالسلام) با صراحت میفرمایند که مقصود از ایّام، امامان معصوم (علیهمالسلام) هستند. این بیان، نه یک تعبیر شاعرانه و نه تأویلی ذوقی، بلکه ترجمان همان اصل بنیادینی است که در زیارت جامعه کبیره بهروشنی بیان شده است: اهلبیت، مجاری تحقق اراده الهی در عالم و تاریخاند. وقتی در زیارت میخوانیم: بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِكُمْ يَخْتِمُ، زمان نیز معنایی جز با حضور آنان نمییابد؛ آغاز و انجام تاریخ، مانند آغاز و انجام هدایت، با امام گره خورده است.
تطبیق روزهای هفته با پیامبر اکرم و امامان (علیهمالسلام) در کلام امام هادی (علیهالسلام) را باید در همین چارچوب هستیشناختی و تاریخی فهم کرد. روز در این بیان، واحدی خنثی و تقویمی نیست، بلکه ظرف ظهور حجت الهی است. همانگونه که در جامعه کبیره، اهلبیت ساسه العباد و أئمه الهدی معرفی میشوند، در این روایت نیز بهگونهای دیگر، نقش آنان در سامانبخشی به جریان زمان و جهتدهی به حرکت تاریخ بازنمایی میشود. به تعبیری، امام هادی (علیهالسلام) زمان را از حالت بیطرف و بیمعنا خارج کرده و آن را در مدار ولایت تعریف میکند.
از این منظر، هشدار پیامبر اکرم درباره دشمنی با روزها، صرفاً توصیهای اخلاقی درباره صبر در برابر حوادث روزگار نیست، بلکه انذاری عمیق نسبت به موضعگیری انسان در برابر جریان حق در تاریخ است. دشمنی با روزها، یعنی نپذیرفتن امام هر عصر و ستیز با حجت الهیای که آن عصر مظهر اوست. این معنا با بیان زیارت جامعه کبیره که اهلبیت را الدعاة إلى اللَّه و الأدلّاء على مرضاة اللَّه میشناسد کاملا همخوان است چرا که رویگردانی از ایشان، بهمعنای قطع مسیر هدایت و در نتیجه، تقابل زمان با انسان خواهد بود.
اهمیت این روایت هنگامی دوچندان میشود که زمینه تاریخی صدور آن را در نظر آوریم. امام هادی (علیهالسلام) این سخن را در دورهای بیان میکنند که خود در حصر شدید عباسیان قرار دارد و سیاست دستگاه عباسی، بر حذف اجتماعی و فرهنگی امام استوار شده است. در چنین فضایی، این تفسیر از جایگاه امامان، کارکردی صرفاً معرفتی ندارد بلکه کنشی هوشمندانه برای حفظ پیوند شیعیان با امام غایب از صحنه عمومی است. امام هادی(علیه السلام) با پیوند دادن مفهوم حضور امامان با چرخه زمانی روزهای هفته، راهبردی معنایی برای مصونسازی نهاد امامت در برابر سیاست حذف عباسی اتخاذ میکند. یعنی اینکه امامت از سطح یک حضور فیزیکی و قابل مهار به ساحت ساختاری زمان منتقل میشود و در نتیجه، حذف آن از زیست دینی شیعه (متن تاریخ شیعه) عملاً ناممکن میگردد.
بنابراین، روایت روزهای هفته به مثابه امامان را باید خوانشی ولایی از زمان دانست. خوانشی که در آن، زمان بدون امام، بیروح و تهی است و زندگی مؤمنانه، تنها در سایه همزمانی آگاهانه با حجت الهی معنا پیدا میکند. این روایت، مانند زیارت جامعه کبیره، نه صرفاً متنی برای تبرک یا ذکر، بلکه نقشهای فکری برای فهم نسبت انسان، تاریخ و هدایت الهی است که توسط امام هادی (علیهالسلام) با زبانی نمادین، اما عمیقا دقیق و راهبردی برای شیعیان ترسیم شده است.