انتصاب تاریخی دیم سارا مولالی بهعنوان اسقف اعظم کانتربری: گامی به سوی وحدت یا چالش؟
انتصاب دیم سارا مولالی نهتنها نقطه عطفی جنسیتی در تاریخ کلیسای انگلستان محسوب میشود، بلکه آزمونی برای میزان انعطافپذیری این نهاد در مدیریت تنوعهای الهیاتی و اجتماعی در جهانی دو قطبی به شمار میرود.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه؛ دکتر محمدطاهر قلی تبار دانشآموخته دکتری مطالعات تطبیقی ادیان- الهیات مسیحی در یادداشتی آورده است:
در سوم اکتبر ۲۰۲۵، کلیسای انگلستان با اعلام رسمی انتصاب دیم سارا مولالی (Dame Sarah Mullally)، اسقف لندن، به عنوان صد و ششمین اسقف اعظم کانتربری (Archbishop of Canterbury)، رویدادی تاریخی را ثبت کرد. این تصمیم که با تأیید پادشاه چارلز سوم (King Charles III) همراه بود، برای نخستین بار یک زن را به این مقام دینی منصوب میکند؛ مقامی که ریشههای آن به ورود سنت آگوستین (Saint Augustine) از رم به کنت در سال ۵۹۷ میلادی بازمیگردد.
مراسم انتصاب رسمی مولالی در مارس ۲۰۲۶ در کلیسای جامع کانتربری (Canterbury Cathedral) برگزار خواهد شد. او جانشین جاستین ولبی (Justin Welby) میشود که در نوامبر ۲۰۲۴ به دنبال انتقادها از مدیریت پروندهی آزار جنسی کودکان توسط جان اسمیت (John Smyth)، استعفا داد و این رویداد را به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای دوران رهبری خود به جا گذاشت.
اگرچه این انتصاب میتواند نمادی از پیشرفت برابری جنسیتی تلقی شود، اما همزمان چالشهای الهیاتی و اجتماعی را در جامعه جهانی انگلیکن (Anglican Communion) پررنگ میکند. این موضوع نیازمند واکاوی دقیقتر ابعاد تاریخی، فرآیند انتخاب و پیامدهای احتمالی آن است.
این رویداد که نقطهعطفی در تاریخ کلیسای انگلستان محسوب میشود، پرسشهایی دربارهی آینده وحدت، رهبری و اصلاحات در جامعه آنگلیکن برمیانگیزد. در این یادداشت، به بررسی فرآیند انتخاب، نقش جاستین ولبی، اهمیت این جایگاه، واکنشهای داخلی و بینالمللی و همچنین پروژه کلیدی «زندگی در عشق و ایمان» (Living in Love and Faith) پرداخته میشود.
فرآیند انتخاب و نامزدهای رقیب
انتخاب اسقف اعظم کانتربری توسط کمیسیون نامزدهای تاج (Crown Nominations Commission – CNC) انجام شد، فرآیندی که از فوریه ۲۰۲۵ با مشاوره عمومی و تشخیص با دعا آغاز گردید.
این کمیسیون متشکل از نمایندگان کلیسای انگلستان، جامعه جهانی انگلیکن و حوزه کانتربری بود و به دنبال کاندیدایی میگشت که بتواند اجماع را در میان تنوعهای الهیاتی حفظ کند. اگرچه این پروسه محرمانه است، اما بر اساس گزارشهای رسانهای، چهار نامزد نهایی شامل پیت ویلکاکس (Pete Wilcox)، اسقف شفیلد (Bishop of Sheffield)؛ گولی فرانسیس-دهقانی (Guli Francis-Dehqani)، اسقف چلمزفورد (Bishop of Chelmsford)؛ مایکل بیزلی (Michael Beasley)، اسقف باث و ولز (Bishop of Bath and Wells)؛ و سارا مولالی بودند.
مدیریت موفق مولالی در حوزه پیچیده لندن و سابقهاش به عنوان یک رهبر معتدل، نشاندهنده تلاش برای کاهش تنشهای ناشی از قطبیسازیهای اخیر، بهویژه در مسائل جنسیتی و ازدواج، بود. برای مثال، ویلکاکس به دلیل گرایش انجیلی و فرانسیس-دهقانی به دلیل حمایت از ازدواج همجنس برای روحانیون، گزینههایی تفرقهانگیز تلقی شدند، در حالی که مولالی به عنوان کمچالشترین گزینه انتخاب شد.
نقش جاستین ولبی
جاستین ولبی (Justin Welby)، اسقف اعظم پیشین از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۴، نقشی کلیدی در مسیر حرفهای مولالی ایفا کرد. او در سال ۲۰۱۸ با حمایت قوی خود، مولالی را به عنوان اولین زن اسقف لندن منصوب کرد، که این تصمیم به یکی از ماندگارترین میراثهای او تبدیل شد.
با این حال، دوره ولبی با چالشهای متعددی همراه بود، از جمله افزایش شکافهای داخلی بر سر مسائل جنسیتی، ازدواج، صیانت و مراقبت. استعفای او در پی افشای پنهانکاری در پرونده جان اسمیت (John Smyth)، کلیسا را در موقعیتی آسیبپذیر قرار داد و مولالی را با وظیفه بازسازی اعتماد مواجه ساخت.
ولبی همچنین در پیشبرد پروژه «زندگی در عشق و ایمان» (Living in Love and Faith – LLF) نقش داشت، پروژهای که مولالی بعداً رهبری آن را بر عهده گرفت و به یکی از چالشهای کلیدی دوره او تبدیل شد.
اهمیت جایگاه اسقف اعظم کانتربری
جایگاه اسقف اعظم کانتربری یکی از برجستهترین نقشهای مذهبی در جهان است. این مقام، به عنوان ارشدترین اسقف کلیسای انگلستان، وظایف چندگانهای را در بر میگیرد:
• اسقف حوزه کانتربری (Diocese of Canterbury)
• پیشوای کل انگلستان (Primate of All England) و متروپولیتن (Metropolitan)
• در سطح جهانی، primus inter pares (اولین در میان برابرها) در جامعه آنگلیکن با حدود ۸۵ میلیون عضو در ۱۶۵ کشور
اسقف اعظم همچنین یکی از ۲۶ لرد روحانی (Lords Spiritual) در مجلس اعیان (House of Lords) است، و در مناظرههای ملی درباره مسائل اخلاقی، آموزشی و اجتماعی مشارکت میکند. این نقش ترکیبی از دیپلماسی مذهبی، رهبری معنوی و تأثیرگذاری اجتماعی است و مولالی را با چالشهایی مانند: کاهش حضور در کلیسا، بحران جمعیتی روحانیون و تنشهای الهیاتی در جامعه جهانی آنگلیکن مواجه میسازد. کنفرانس لمبت (Lambeth Conference)، که هر ده سال برگزار میشود، یکی از ابزارهای کلیدی برای حفظ وحدت است، اما احتمال برگزاری آن در دوره مولالی به دلیل تنشهای موجود کم به نظر میرسد.
واکنش واتیکان
واتیکان، به عنوان یکی از نهادهای کلیدی در گفتوگوهای اکومنیکال با کلیسای انگلستان، واکنش مثبتی به انتصاب مولالی نشان داد. کاردینال کورت کخ (Cardinal Kurt Koch)، رئیس دیکاستری ترویج وحدت مسیحیان (Dicastery for Promoting Christian Unity)، در نامهای رسمی، به مولالی تبریک گفت و آرزوی موفقیت در خدمت چالشبرانگیز او کرد. او بر رشد درک متقابل طی ۶۰ سال گفتوگوی کاتولیک-انگلیکن تأکید کرد و به روابط شخصی نزدیک، از جمله حضور مولالی در مراسم تشییع پاپ فرانسیس (Pope Francis) در آوریل ۲۰۲۵، اشاره نمود.
با این حال، کاردینال کخ بهطور ضمنی به تنشهای موجود، از جمله اختلافات بر سر انتصاب زنان و برکت زوجهای همجنس، اشاره کرد، اما بر امید به وحدت عمیقتر تأکید ورزید. این موضع، نشاندهنده رویکرد دیپلماتیک واتیکان به این تحول است.
واکنشهای داخلی و جهانی
اعلام انتصاب مولالی واکنشهای متنوع و گاه متضاد را در میان گروههای مختلف برانگیخت که بازتابدهنده شکافهای الهیاتی و فرهنگی در جامعه انگلیکن است.
گروههای محافظهکار مانند گافکون (GAFCON) این انتصاب را «رها کردن انگلیکنهای جهانی» خواندند و آن را مانعی برای وحدت دانستند، با تأکید بر مخالفت با رهبری زنان و مواضع پیشرو مولالی در مسائل جنسیتی. همبستگی جنوب جهانی (Global South Fellowship of Anglicans – GSFA) نیز، آن را انحراف از تعالیم کتاب مقدس توصیف کرد و از نقش مولالی در پیشبرد برکت زوجهای همجنس انتقاد نمود.
در مقابل، گروههای داخلی مانند شورای انجیلی کلیسای انگلستان (Church of England Evangelical Council – CEEC) و اسقف ابسفلیت (Bishop of Ebbsfleet) استقبالی محتاطانه داشتند و بر سابقه مولالی در تعامل مهربانانه و پایبندی به اصول راهنما (Five Guiding Principles) برای حمایت از کسانی که انتصاب زنان را نمیپذیرند اشاره کردند.
گروههای لیبرال و فعالان حقوق زنان، این انتصاب را «لحظهای از امید» و گامی به سوی شکوفایی متقابل دانستند. با این حال، برخی منتقدان محافظهکار، مانند CARE، این انتصاب را نشانهای از «انحراف» از ایمان کتاب مقدسی خواندند و ابراز نگرانی کردند که ممکن است به کاهش بیشتر حضور در کلیسا منجر شود.
پروژه زندگی در عشق و ایمان
یکی از جنبههای قابل تأمل در فعالیتهای مولالی، رهبری او در پروژه «زندگی در عشق و ایمان» (Living in Love and Faith – LLF) است؛ ابتکاری که از سالها پیش با هدف بررسی مسائل مرتبط با هویت، جنسیت، روابط و ازدواج در کلیسای انگلستان آغاز شد. این پروژه در نهایت به تدوین «دعاهای محبت و ایمان» (Prayers of Love and Faith) انجامید که امکان برکت دادن به زوجهای همجنس در کلیساها را فراهم کرد. مولالی، که ریاست گروه «گامهای بعدی» (Next Steps Group) را بر عهده داشت، بارها بر ضرورت پایبندی به دکترین ازدواج بر اساس قانون (Canon B30) ــ یعنی اتحاد مادامالعمر میان یک مرد و یک زن ــ تأکید کرد. با این حال، منتقدان او را به ایجاد تناقض و تشدید شکافهای درونکلیسایی، بهویژه در جریان نشستهای سینود در فوریه و نوامبر ۲۰۲۳، متهم کردند.
مولالی این پروژه را «سفری احساسی برای کلیسا» توصیف کرده است؛ تعبیری که بهخوبی نشان میدهد او تا چه اندازه با چالش ایجاد تعادل میان دیدگاههای سنتی و رویکردهای پیشرو مواجه بوده است. انتظار میرود این فرآیند در سینود(Synod) فوریه ۲۰۲۶ بهطور رسمی به پایان برسد؛ رخدادی که میتواند به مولالی فرصت دهد تا با صفحهای تازه، به سایر مسائل کلیسا بپردازد.
تحلیل و پیامدها
انتصاب دیم سارا مولالی نهتنها نقطه عطفی جنسیتی در تاریخ کلیسای انگلستان محسوب میشود، بلکه آزمونی برای میزان انعطافپذیری این نهاد در مدیریت تنوعهای الهیاتی و اجتماعی در جهانی دو قطبی به شمار میرود. با در نظر گرفتن احتمال شش سال خدمت تا بازنشستگی اجباری در سال ۲۰۳۲، مولالی با چالشهایی چون بازسازی اعتماد پس از رسواییهای دوره وِلبی، مدیریت بحران مالی و مسائل مرتبط با صیانت و حفاظت، و نیز حفظ وحدت در جامعه جهانی انگلیکن روبهرو خواهد بود.
این انتصاب که از سوی برخی بهعنوان«انتخابی ایمن توصیف شده، با تکیه بر تجربه مدیریتی مولالی و توانایی او در حفظ تعادل در حوزه لندن، ممکن است فرصتی برای التیام شکافها فراهم آورد؛ هرچند مقاومتهای الهیاتی همچنان مانعی جدی در برابر او خواهد بود. برای پژوهشگران حوزه مطالعات دینی و جنسیتی، این رویداد میتواند بستری ارزشمند برای بررسی چگونگی تطبیق نهادهای سنتی با تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراهم کند. پرسش اصلی این است که آیا مولالی قادر خواهد بود وحدت را در میان تنشهای جهانی حفظ کند یا اینکه این انتصاب به تعمیق شکافها خواهد انجامید؟ پاسخ این پرسشها در سالهای آینده روشن خواهد شد.