حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی در نشست علمی خلافت در ترکیه جدید که در دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، اظهار داشت: منظور از ترکیه جدید بعد از سال ۲۰۰۰ است و این به معنای دوران جمهوریت نیست.
او افزود: برای فهم مسائل مختلف به ویژه مسائل سیاسی منطقه اگر میخواهیم اطلاعات مختلف سیاسی و اقتصادی و توسعهای را داشته باشیم بهتنهایی کافی نیست و حتماً باید از اطلاعات تاریخی و دینی و حتی فقهی و کلامی برخوردار باشیم.
مشاور عالی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: البته این فقط مربوط به منطقه ما نیست و برای شناخت دقیق مسائل و حتی سیاستهای داخلی و خارجی کشوری همچون آمریکای دوره ترامپ باید تحولات دینی جامعه بهویژه در مورد کلیساهای آنجلیکا را بدانیم و بدون آن مسائل اتفاق افتاده مفهوم نمیشود و باید بدانیم چگونه با سیاستهای داخلی و خارحی امریکا کنش و واکنش دارد.
او عنوان کرد: در حال حاضر ترکیه مهمترین و جدیترین همسایه ایران است و باید بر اساس منافع و مصالح مشترک روابط خود را با این کشور دنبال کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
مسجدجامعی افزود: البته این به معنای آن نیست که در برابر این کشور کوتاه بیاییم بلکه باید بر اساس منافع و مصالح مشترک، روابط خود را با آن پیگیری کنیم و در برخی از مواقع، مسائلی که در این خصوص پیش میآید به صورت غیررسانهای مدیریت نماییم.
او تأکید کرد: باید روابط با ترکیه بر اساس منافع مشترک دنبال شود، این کشور برخلاف برخی از کشورهای منطقه دارای نهادهای مدنی است و بنابراین باید در ارتباط و تعامل با این کشور ملاحظات لازم را مدنظر داشت.
سفیر سابق ایران در واتیکان بیان داشت: باید توجه داشت که ریشههای کلامی و فکری در باب خلافت بسیار مهم است و در خصوص این موضوع باید به ابعاد گستردهای پیرامون ترکیه توجه داشت، ضمن اینکه واقعیت این است در باب تئوری خلافت این نظریه در زمان عباسیان شکل گرفت و بخش مرکزی آن حساسیت به قدرت و شوکت است و فقط یک تئوری نیست.
او عنوان کرد: تمرکز این کشور به قدرت و شوکت است و در چنین رویکردی این که اردوغان صرف نیرومند بودن این فرد میتواند در برابر دیگران و بهویژه غربیها نه بگوید مهم است و باید مظهر قدرت مسلمانان باشد و نیاز نیست دیگران را به خود دعوت کند بلکه این بستر فکری باعث میشود اردوغان مورد توجه قرار گیرد.
مسجدجامعی تصریح کرد: جریان دیگری نیز به این جریان کمک میکند و آن، سابقه حکومت عثمانی است اما برخی فکر میکنند فقط سابقه است که این را به وجود آورده اما عامل اول، قدرت است و عامل بعدی عثمانی بودن است اما در درجه نخست باید به مسئله تمرکز بر قدرتمند بودن توجه کرد.
او عنوان کرد: در مورد خلافت اینکه چگونه شکل گرفته است مهم است. شاید به طور کلی تصور شود که خلافت از بعد از پیامبر(ص) شکل گرفته است یا به عنوان یک تئوری در دوره بنیعباس است، چون این تئوری نمیتواند در دوره بنیامیه شکل بگیرد.
مشاور عالی دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار داشت: شاید بنیامیه در دوران خود در چارچوب خلافت عمل نمیکردند و یک ملوکیت خشن بدوی و ظالمانه داشتند، بنیامیه غیر از منطقه شام بر قلمروهای دیگر چه ایران قدیم و شمال افریقا و در مصر خیلی سیاست تبعیضآمیزی را دنبال کردند، بنابراین در دوران بنیامیه نیز خلافت شکل نمیگیرد بلکه در دوران بنیعباس است که خلافت دنبال میشود.
او گفت: دلایل زیادی وجود دارد و یکی از مهمترین عوامل این است که از دوران بنیعباس نیمه دوم قرن دوم هجری شاهد تکوین فرهنگ و تمدن اسلامی و علوم اسلامی هستیم و فقه و کلام و صرف و تفسیر از آن به بعد شکل میگیرد و این رشد حداقلی از دوران بنیعباس اتفاق میافتد و ربطی به بنیعباس ندارد؛ عامل مهم این است که این افراد موجود در سرزمین های اسلامی بهویژه ایرانیان به فرهنگ عرب مسلط میشوند و به شکوفایی فرهنگ و علوم اسلامی کمک میکنند.
مسجدجامعی بیان کرد: در این دوران اقوامی مانند ایرانیها به زبان عربی مسلط شده و اواسط قرن دوم تحولات بهویژه فقه و کلام و تئوری خلافت شکل میگیرد و در این دوران شعار بنیعباس برای حکومت بر اساس دوستی و خویشاوندی با آلمحمد(ص) است و با آن به قدرت میرسند.
او ادامه داد: به همین دلیل در زمان خلافت تلاش ظاهری آنان در همین چارچوب بود و این تبعیت را نمیتواند فراموش کند. نکته دیگر این است که قلمرو حکومت عباسیان بسیار گسترده و متنوع بود و از هند تا شبه جزیره ایران و بیزانس تا اطلس را در بر میگرفت و در چنین قلمروی وسیع و متنوعی به لحاظ دینی و مذهبی انواع گسل وجود دارد.
سفیر پیشین ایران در واتیکان تصریح کرد: در همه جای دنیا دولت وظیفه اصلیاش خدمات بوده و در گذشته تأمین امنیت بود. وقتی قرار نیست وظیفه تأمین امنیت باشد، انواع و اقسام گسل و ناآرامی اجتماعی ایجاد میشود و حکومت باید به اندازه کافی قدرتمند باشد که بتواند در برابر گسلها و ناآرامیها ایستادگی و آن را خنثی کند.
او خاطرنشان کرد: کاملاً طبیعی است که در چنین شرایطی فقیهی در اواخر قرن سوم که میخواهد نظر خود را بیان کند، تحت تأاثیر این موضوع قرار میگیرد که ما باید حکومتی داشته باشیم که بتواند در سرزمین های اسلامی امنیت را حاکم کند و به طور کلی در چنین چارچوبی این فکر شکل میگیرد که برای برقراری حکومت میتواند دست به اقدامات مختلفی زد.
مسجدجامعی عنوان کرد: در آن دوران در رابطه با ایجاد امنیت تهدید رومیها نیز بسیار مهم است، زیرا مرز میان مسلمانان و رومیها در طول سالهای دراز به دلیل وسعت سرزمین همواره مورد جنگ بوده است و در نتیجه آن مفهومی که در نزد عربها و ترکها از مسیحیت وجود دارد، به دلیل این تنشها، این است که هرچه خلیفه قویتر باشد برای مسلمین بهتر است.
او تأکید کرد: بر این اساس در تئوری خلافت به قدرت بسیار اهمیت میدهند و همچنین بر موضوع تطبیق شریعت، در این راستا تطبیق شریعت و پیاده ساختن احکام در این چارچوب فکری برای اهلسنت مانند قدرت بسیار مهم است و خلیفه نماد قدرت و عظمت و شکوه مسلمانان است.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: درواقع برای آنها خلیفه قدرتمند ضامن این است که احکام اسلامی پیاده شود و در این راستا نام خلیفه در تمام نماز جمعهها برده و در سکههای مناطق اسلامی ضرب میشد و حتی ما کمتر مفهومی در جهان اسلام البته در اهلسنت داریم که مانند خلافت در میان توده مردم جا افتاده باشد.
او افزود: نماز جمعه از نظر اهلسنت موضوع بسیار مهمی است و این که باید حتماً نام خلیفه در آن برده شود نمایانگر اهمیت این موضوع است، اما آنطور که گفتیم در عرف شیعیان آنچه که اهمیت و موضوعیت دارد این است که حاکم عادل باشد و موقعی که حاکم عادل نیست هرچقدر هم که نیرومند باشد به این دلیل که نشاندهنده ظلم است، به آن توجه نمیشود.
مسجدجامعی گفت: در تفکر خلافت، قدرت امری دوستداشتنی است، به این دلیل گرایشهای اسلامی در قلمرو اهلسنت میخواهد قدرت بزرگ تشکیل دهد نه اینکه بخواهد بر اساس عدالت رفتار کند، در همین رابطه موضوع ترکیه جدید مورد توجه قرار میگیرد؛ چون ترکیه موجود از میان آتش و خون درآمده است.
او عنوان کرد: در جنگ اول جهانی حدود ۱۰ سال این کشور بسیار تاریخ سخت و پرآتش و خونی را سپری کرد، به عبارتی باید گفت ترکیه در این شرایط دوباره متولد شد، اما نباید فراموش کرد که ترکیه در این شرایط بسیار آسیب دید و در جریان جنگ، عربها در برابر این کشور ایستادند و تلفات سنگینی در این دوران به ترکیه وارد شد.
مشاور عالی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: در این دوران بسیاری از وسعت کشور ترکیه در جریان جنگ اول جهانی توسط کشورهای مختلف گرفته شد که در کنار آن قحطی و مشکلات بسیار دیگری شکل گرفت اما در اذهان عمومی تصور این است که ترکیه به هر صورت در تعارض با عثمانی است، یعنی تصور میشود که ترکیه خود را از عثمانی جدا کرد و در تضاد با آن است.
او گفت: اما در واقعیت ترکیه حتی در زمان آتاتورک هدف نفی گذشته را نداشت بلکه به دنبال تطبیق با شرایط جدید بود، بنابراین جمهوری ترکیه در نفی عثمانی نیست، در واقع از نظر آتاتورک و اطرافیان او، ساختار حکومت عثمانی نمیتوانست با شرایط روز تطبیق داشته باشد اما هدف نفی آن را نداشت و ترکیه جدید در بخشهای زیادی میراث دار دوران عثمانی به شمار میرود.
مسجدجامعی اظهار داشت: باید بدانیم که ترکها قدرت دوست و ملت قابل انسجامی هستند و این مسئله در استمرار تاریخی آنها نقش به سزایی داشته است و ارتش در ترکیه همواره مهم و مورد توجه بوده و در این کشور کسی در مقابل ارتش نظر نمیدهد، هرچند در جاهای دیگر مانند مصر هم ارتش قوی است اما مقبولیت عمومی ندارد اما در ترکیه ارتش مورد قبول ملت است.
او در خصوص اسلام گرایی ترکیه افزود: اسلامگرایی ترکیه با همهجا متفاوت است و این مربوط به واقعیتهای آن کشور است، این کشور همسایگان زیادی دارد که معمولاً با آنها دچار چالش و مشکل است، بنابراین وقتی ترکیه با کشوری مانند یونان مشکل دارد به طور کل با اروپا مشکل دارد اما این موضوع را به شکلی مدیریت میکند.
سفیر سابق ایران در مراکش تصریح کرد: ترکیه از جنگ دوم جهانی به بعد همواره خواهان الحاق به اروپا و بعد ها اتحادیه اروپا بوده و اروپایی ها در این رابطه میگویند اگر میخواهید جزیی از ما باشید باید خود را با ما تطبیق دهید، بنابراین ترکیه بدون این که به اتحادیه اروپا ملحق شود آن مسائلی که برای این الحاق شدن لازم بود را در خود ایجاد کرد.
او در این باره گفت: مسئله الحاق به اروپا یک خواست جمعی در ترکیه است، در این خواست عمومی هر دولتی که سرکار بوده است یک سری اقداماتی را انجام داده اند، همچنین بخش دیگری که به ترکیه کمک کرد مساله ناتو بود، ترکیه به این پیمان ملحق شد و بعد از آمریکا پرشمارترین ارتش ناتو برای ترکیه است.
مسجدجامعی بیان کرد: درباره ناتو نیز نکته اصلی این است که در زمان عثمانیها ارتش مهم بود، در زمان ترکان جوان مهم بود، در زمان جمهوریت مهم بود و اهمیت آن در دوران جدید هم با مدرن شدن ارتش توسط ناتو حفظ و قابل افتخار شد.
او گفت: باید بدانیم که خلافت در میان اهل سنت مفهوم مقدسی است که مهمترین عامل آن قدرت و شکوه است و در کنار آن تطبیق شریعت هم مورد توجه است، گرایشهای اسلامی بعد از سال ۲۰۰۰ هم به این مفهوم قدرت خواهی توجه داشتند و ترکیه موجود به دلایل مختلف در موقعیت نیرومند قرار دارد، بنابراین به طور طبیعی جمعی از مسلمانان در فضای فکری اهل سنت زیر چتر آن آمده اند و خواهند آمد که نمونههای این استقبال در فضای مجازی قابل مشاهده است، مسئله قدرت و شکوه چه جایگاهی دارد چرا مهم شده مورد بررسی قرار گرفته است اما اینکه چه دوره ای با شکو ه بوده مورد بحث نبود.