در جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجو سید شرفالدین محمد حیدریه با عنوان «بررسی مسئله شر از نگاه مکتب تفکیک با تأکید بر آثار میرزا مهدی اصفهانی»، دکتر نعیمه پورمحمدی به عنوان استاد راهنما و دکتر امداد توران به عنوان استاد داور حضور داشتند.
در چکیده این پایاننامه آمده است:
کوشش پیش رو جستوجویی است در حد توان و به اختصار که در ابتدا شناختی درباره مسئله شر از منظر فلسفه دین را در معرض دید خوانندگان قرار میدهیم و در ادامه با واکاوی آثار میرزای اصفهانی به دنبال عرضه منسجمی از آرای وی درباره مسئله شر خواهیم بود. در این عرضه از دو رویکرد سخن به میان میآید. نخست و به علت وابستگی میرزای اصفهانی به سنت فلسفه اسلامی، مسئله شر از منظر فلسفه موضوع سخن است. در فلسفه اسلامی ناهماهنگی وجود شرور با نظریه صدور عالم از خداوند باعث پدید آمدن مسئله شر شده است. عدمانگاری شرور مهمترین پاسخ پذیرفته شده در این سنت است. نشان میدهیم که میرزای اصفهانی پس از طرح مسئله شر و تبیین و توضیح ضرورت پدید آمدن چنین مسئلهای در فلسفه اسلامی، به دلیل عدم جمع بین عدمی دانستن شرور و وجودی بودن آنها؛ تناقض خیر محض بودن خداوند با وجودی دانستن شرور؛ مخالفت با فهم اولیه و عمومی انسانها و نبود ملاک مشخص در تشخیص امر عدمی، چگونه پاسخ عدمی بودن را مورد انتقاد قرار میدهد. رویکرد دوم با طرح مبانی خاص میرزای اصفهانی نمایان میگردد. ابتدا در بحث معرفت ـ و نشان دادن ناکارآمدی واسطهگری مفاهیم و گزارهها در کسب آن ـ در رابطه با علم و عقل و به طور کلی معرفت، دیدگاه بدیع وی را ارائه میکنیم. پس از طرح کلی مباحث معرفتشناسانه میرزای اصفهانی پلی به بحث معرفت خداوند زده بیان میداریم که وی معرفت الهی را امری غیر قابل دسترس برای بشر که کسی را در حاصل شدن آن دستی نیست، معرفی کرده و تنها راه انحصاری معرفت خداوند را شناخت ارائه شده از جانب خود خداوند میداند. در ادامه دیدگاه میرزای اصفهانی در مورد علم و قدرت الهی و چگونگی تعلق آن به موجودات، فعل و جاعلیت خداوند را مطرح کرده و در تمام این موارد، آرای وی را در حد امکان در مقایسه با مباحث مشابه مطرح در فلسفه ـ چنانکه خود او اینگونه کرده است ـ قرار داده تفاوت آشکار آنها را به نظاره مینشینیم. بعد از جمعبندی مباحث مطروحه نمایان میگردد که میرزای اصفهانی با بیگانه دانستن ساحت علم و عقل (معرفت) از معلوم و معقول (معروف) و نشانه بودن آن دو بر تنزیه علم الهی از معلوم و قدرت الهی از مقدور و تذکر به رأی (مشیت) الهی در پدید آمدن مخلوقات نظریه صدور جهان از خداوند را که بر پایه نظام علّی و معلولی استوار است، نمیپذیرد. نتیجه چنان میشود که شرور نیز مانند دیگر موجودات این جهان مخلوق خداوند و اموری وجودی به شمار میروند و نه معلول او تا به معضله ناسازگاری خدای خیر محض و وجود شرور مواجه شویم. در انتها و ذیل عنوان «شرور باشعور» سخن از اظهار عدل، حفظ، تربیت، آزمایش، ازدیاد ایمان، بالا بردن درجات و دیگر چراییهای خلق شرور توسط خداوند به میان خواهد آمد.